افشاگری احمد توکلی

چهارشنبه 86 مرداد 24 ساعت 6:0 عصر
دکتر احمد توکلی امروز در گفتگو با رسانه‌ها از دلایل واقعی تغییر دو وزیر اقتصادی مهم کابینه پرده برداشت.

نماینده تهران و رییس مرکز پژوهشهای مجلس مقاومت طهماسبی و وزیری هامانه با انتصاب افراد معرفی‌شده نامناسب را علت اصلی برکناری این دو وزیر عنوان کرد.

به نوشته الف، وی درباره تعویض غیر منتظره وزیر نفت و وزیر صنایع گفت: البته چندان هم غیر منتظره نبود. تغییر وزراء و معرفی افراد جدید به مجلس حق قانونی رییس جمهور است. طبیعی است که انتظار داشته باشیم اعمال این حق به روش مناسب صورت بگیرد. مثلاً می توان کاهش نرخ رشد ارزش افزوده صنعت را دلیل قرار داد و وزیر صنایع را عوض کرد، یا مدعی شد که جلب سرمایه گذاری خارجی در نفت با هدف فاصله زیادی داشته و دست به تغییر وزیر نفت زد. این دلایل، اگر درست باشد، در شرایطی می تواند اسباب تحول در کابینه باشد.

ولی تا آنجا که ما اطلاع داریم مدتها بود که تغییر برخی معاونت ها و نصب افراد خاصی در هر دو وزراتخانه درخواست می شد و آقای دکتر طهماسبی و آقای مهندس وزیری به دلیل نا مناسب بودن افراد معرفی شده، مقاومت می کردند و به نظر می رسد علت اصلی تغییر آنها هم همین بوده باشد.

وی درباره این که چه کسانی باید نصب می‌شدند که پذیرفته نمی شد، گفت: بنده قصد اسم آوردن ندارم ولی این دو وزیر پیشین را در نپذیرفتن آن افراد محق می دانم. البته قصدم دفاع از همه کارهای آنها نیست. به هر حال نمی شود کارهای بزرگی مانند قائم مقامی وزارت نفت را به کسانی سپرد که هیچ نسبتی با وزارت نفت نداشته اند، نه از جهت تخصص و نه از حیث تجربه، یا مدیران با تجربه ای را که در حال اتمام سخت ترین پروژه اجرایی مثل کارت هوشمند هستند، در اوج حساسیت کار عزل کرد. یا بزرگترین خودروسازی کشور را به کسی سپرد که با صراحت نسبت به خودروی ملی اظهار بی اعتقادی و از مونتاژ کاری صرف دفاع می کند. یا کسانی که سابقه بسیار محدود صنعتی داشته است بر سر بزرگترین سازمان صنعتی توسعه ای با 40 سال سابقه گماشت.

توکلی افزود: رییس جمهور محترم تا سه ماه وقت دارد و می تواند در این مدت با سرپرست وزارتخانه های نفت و صنایع و معادن را اداره کند. آنچه گذشت، گذشت. حال رییس جمهور محترم باید وضع فعلی را به یک فرصت تبدیل کنند. این دو وزارتخانه سالانه تقریباً 100 هزار میلیارد تومان گردش اقتصادی دارند. دو رکن مهم اقتصاد ملی هستند. حالا جا دارد افرادی برای جانشینی معرفی شوند که علاوه بر خوبی قبلی ها نقاط قوت بیشتری داشته باشند که باعث ارتقای کارکرد این دو دستگاه خطیر اقتصادی، سیاسی کشور شوند. طبیعی است که نیروهای جدید باید بتوانند هزینه های ناشی از تغییر را جبران کنند و در عین حال موقعیت دولت را در خدمت به مردم و کشور بالا ببرند.
در این صورت فکر می کنم مجلس همراهی خواهد کرد.

رییس مرکز پژوهشهای مجلس درباره سرپرستی محرابیان بر وزارت صنایع و معادن گفت: بنده فکر می کنم در اوج تعقیب اجرای تبصره 13 و سیر به سمت حل یک مشکل کهنه که از کارهای شجاعانه و قابل تقدیر دولت آقای دکتر احمدی نژاد و مجلس هفتم است، برداشتن آقای محرابیان از سر این کار مناسب نبود.

تازه ایشان به آن ستاد مسلط شده بود و حالا آقای رییس جمهور برای پیگیری کارهای بسیار خطیر آن ستاد، در آستانه مهر و گشایش مدارس و دانشگاه ها باید برای آنجا هم فکر بکند. در عین آن که در دوره گذار کوتاه هم باید فرد با تجربه تری سکاندار وزارت صنایع و معادن می شد تا علامت مثبتی برای مجلس باشد. به هر حال ما برای ارتقای وزارتخانه ها حتماً با دولت همراهی می کنیم.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


طرح موضوع کناره‌گیری امام خمینی(ره)

چهارشنبه 86 مرداد 24 ساعت 5:0 عصر

هاشمی رفسنجانی برای نخستین بار در کتاب «بازی سرنوشت» از تمایل امام خمینی برای کناره‌گیری از رهبری در سال 1363 خبر داده است.

به گزارش خبرنگار «بازتاب»، وی در خاطرات روز هفدهم دی ماه سال 1363 نوشته است:
«به زیارت امام رفتم، مدت زیادی خدمتشان در اندرون نشستم. تمایل به انزوا در امام پیدا شده است. تأکید کردم که لازم است بیشتر با مردم حرف بزنند. احتمال کناره‌گیری کامل را مطرح کردند. درخواست کردم که دیگر نفرمایند و مصلحت نیست».

کتاب «بازی سرنوشت» که به تازگی منتشر شده، حاصل جمع‌آوری خاطرات روزانه هاشمی رفسنجانی در سال 1363 بوده که در ادامه، مجموعه خاطرات سالانه قبلی وی منتشر شده است.

وی در خاطره روز 17 دی به علت تمایل رهبر کبیر انقلاب برای کناره‌گیری اشاره‌ای نکرده است، اما از لابلای مسائل مطرح‌شده در خاطرات آن ایام وی در همان کتاب، می‌توان دریافت که آن زمان، اوج اختلافات بین ارتش و سپاه در جنگ از یک سو، اختلاف بین دولت با گروهی از نمایندگان مجلس از سوی دیگر و اختلاف شورای نگهبان و دولت بوده است.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


آتش‌سوزی بزرگ در سه‌راه امین‌ حضور تهران

چهارشنبه 86 مرداد 24 ساعت 3:0 عصر

آتش‌سوزی بزرگی از دقایقی پیش در سه‌راه امین حضور تهران رخ داد.

آتش‌سوزی مهیبی از ساعت 16:48 امروز در منطقه امین حضور تهران  رخ داده و هم‌اکنون تعداد زیادی از عوامل ایستگاه‌های آتش‌نشانی برای اطفای حریق عازم منطقه شده‌اند.
گفتنی است، تاکنون علت و میزان خسارات وارده آتش‌سوزی اعلام نشده است.

اطلاعات جدید خبرنگار بازتاب حاکی است، آتش‌سوزی مربوط به حریق در یک انبار لوازم خانگی در داخل پاساژ عاج در منطقه امین‌حضور است.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


درگیری استانداری و دادگستری همدان

چهارشنبه 86 مرداد 24 ساعت 3:0 عصر

خبرنگار «بازتاب» از همدان گزارش داد: موضوع تغییر کاربری و واگذاری زمین‌های تعاونی مسکن دادگستری همدان، به سوژه درگیری شدید استانداری همدان و دادگستری این استان تبدیل شده است.

بنا بر این گزارش، چند سال پیش تعاونی مسکن کارکنان دادگستری همدان باغی را با هدف تغییر کاربری و واگذاری به قضات و کارکنان دادگستری در منطقه پردیس همدان خریداری می‌کند.

این تعاونی مسکن در دوران استاندار سابق و کنونی همدان برای تغییر کاربری این زمین‌ها درخواست می‌دهد، اما با مخالفت روبه‌رو می‌شود که با ادامه پیگیری دادگستری و نپذیرفتن آن با اشاره به وجود زمین در منطقه سبز پررنگ استاندار بر سر زمین مذکور حاضر می‌شود و پس از پافشاری مسئول تعاونی مسکن دادگستری، خشمگین شده و از محافظان و مأموران حاضر، درخواست بازداشت وی را می‌کند.

به گفته منابع دادگستری، مسئول تعاونی مسکن به مدت 5/1 ساعت بازداشت می‌شود، اما منابع نزدیک به استانداری، بازداشت وی را تکذیب می‌کنند.

ادامه این درگیری‌ها به تشکیل جلسه شورای تأمین استان منجر می‌شود و در همین جلسه نیز استاندار همدان و رئیس دادگستری درگیری لفظی پیدا می‌کنند، چنانکه به گفته منابع نزدیک به دادگستری، استاندار الفاظ زشتی را علیه قضات به کار می‌برد که منجر به خروج اعتراض‌آمیز رئیس دادگستری از جلسه و البته بازگشت وی با پادرمیانی برخی مدیران استان می‌شود.

گفته می‌شود، اظهارات استاندار موجب ناراحتی شدید قضات این استان شده است.

همچنین شنیده‌های خبرنگار «بازتاب» حاکی از آن است که پس از این درگیری‌ها، استاندار در نامه‌ای خطاب به مسئولان عالی‌رتبه نظام، اظهار نموده که جلوی ساخت و ساز غیرقانونی توسط تعاونی مسکن دادگستری همدان را گرفته است.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


خداحافظی دومین داماد شهید رجایی از ارشاد

چهارشنبه 86 مرداد 24 ساعت 12:0 عصر

با تغییرات انجام شده در هیأت امنای نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و حکم وزیر ارشاد، دومین داماد شهید رجایی نیز از این وزارتخانه می‌رود.

پس از تغییر پنج عضو حقیقی هیأت امنای این نهاد، صفار هرندی، وزیر ارشاد هفته گذشته، منصور واعظی را به جای ملک احمدی، داماد شهید رجایی به عنوان دبیرکل هیأت امنا و مسئول دبیرخانه نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منصوب کرد.

در هیأت امنای این نهاد، وزیر ارشاد، رئیس شورای عالی استان‌ها، معاون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و رئیس کتابخانه ملی و پنج عضو منصوب رئیس‌جمهور حضور دارند.

در سال 83، محمد خاتمی، شعبان شهیدی، علی‌اصغر شعردوست، ملک‌احمدی‌ و خانم‌ها معین تقوی و فاطمه راکعی را برای چهار سال منصوب کرد و چندی پیش، محمود احمدی‌نژاد با تغییر چهار تن از آنان، به غیر از شعردوست، رضا داوری، منصور واعظی، محبوبه باشری و سیمیندخت وحیدی را جایگزین آنها نمود.

پس از این تغییرات، وزیر ارشاد هم منصور واعظی را که هم‌اکنون دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور است، با حفظ سمت به عنوان دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منصوب کرد؛ منصور واعظی، رئیس اسبق سازمان فرهنگی هنری شهرداری در زمان کرباسچی بود که موضوع درگیری او و ارگانی در سال‌های گذشته در فرهنگسرای خاوران خبرساز شد.

پیش از این، صفار هرندی در بدو ورود به وزارت ارشاد، سکاکی، مدیرکل حراست ارشاد (دیگر داماد شهید رجایی) را از سمت خود برکنار کرده بود.

گفته می‌شود وی در دوران انتخابات از استفاده از عنوان دولت رجایی توسط برخی کاندیداها انتقاد کرده بود.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


نقد کنید اما انتقاد هرگز !

یکشنبه 86 مرداد 21 ساعت 8:0 عصر

مجید اثباتی

نواندیش: 1- برخوردهای ناشایست برخی از منتسبان به دولت با مجلس شورای اسلامی و نمایندگان ملت، چند وقتی است که آغاز شده و گویا قرار است این هجمه به یکی از ارکان نظام که جایگاه آن نه تنها در قانون اساسی، بلکه در نقطه نظرات امام راحل و مقام معظم رهبری به صراحت مورد تاکید قرار گرفته است، همچنان ادامه داشته باشد.

زیاد دور نرویم، همین دو هفته پیش بود که یکی از مشاوران (که به گفته خود سال‌ها از سیاست و گفتمان سیاسی دور بوده است) به نمایندگان مردم توهین کرد و سپس در شرایطی که با واکنشی جدی مواجه نشد، در مثلاً نامه عذرخواهی خویش، مجدداً به طرزی نامناسب به نمایندگان ملت حمله کرد و با استعاره‌هایی بدیع به تشریح ابعاد و اندازه‌های خرقه سیاست پرداخت و با شرح کشاف تلاش‌های بی‌دریغ برای اثبات بطلان مدعای گرانی کالاهای مصرفی مردم، سعی نمود تا به یادآوری وظایف نمایندگان بپردازد و از واکنش‌های احتمالی جلوگیری نماید، چنین بود که به ریاست محترم مجلس متذکر شد: < نگذارید اصل مساله یعنی حقوق اساسی مردم از دقیقه دقیقه وقت باارزش مجلس... زیر امواج خشم و غضب‌ها پایمال گردد.>

جالب این‌که یک روز پیش از درج مثلاً نامه عذرخواهی شخص فوق در مطبوعات، مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهور طی یادداشتی در روزنامه ایران که ارگان مطبوعاتی دولت محسوب می‌شود، در ادامه سیاستی که به نظر می‌رسد سناریویی مدون برای برخورد با نمایندگان منتقد دولت و مطبوعات مستقل باشد، اقدام به حمله‌ای دیگر به نمایندگان ملت نمود؛ اقدامی که در سایه سکوت ریاست و هیات رییسه مجلس می‌رود تا بدل به سنتی مذموم و ناپسند ‌شود. روندی که در صورت تداوم مماشات مجلس، نتیجه‌ای جز مخدوش شدن شأن و جایگاه نمایندگان ملت و این نهاد ارزشمند نخواهد داشت.

2- همان طور که مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهور، بزرگوارانه! نسبت به حق قانونی نمایندگان در خصوص نظارت بر عملکرد دستگاه اجرایی و ایراد تذکر قانونی اذعان نموده‌اند، مسلماً نه فقط نمایندگان مجلس که همگان نیز برای ایشان حق انتقاد قایل هستند، حتی اگر بخواهند جای رییس‌جمهور و به نیابت از ایشان پاسخ تذکر قانونی نمایندگان ملت را بدهند. لیکن آن‌چه اهمیت دارد این است که آیا مطالب وی انتقاد است یا از جنس توهین و هجمه به شعور فردی و جمعی نمایندگان ملت و زیر سوال بردن طرز فکر و گرایش‌های سیاسی دیگران؟

3- در این یادداشت چاره‌ای نیست جز پرهیز از بحث تئوریک پیرامون نقش، کارکرد و وظایف مطبوعات و یا طرح موضوعاتی در خصوص کارکرد دولت‌های مدرن در جهان سوم (که با هدف فراهم آوردن بسترهای رشد و گسترش جامعه مدنی، نهادها و تشکل‌های مردمی تدوین می‌شوند) چرا که به نظر می‌رسد این گونه موضوعات نه تنها در حدود محدود فکری این دوستان جایی ندارد، بلکه عملکرد ایشان بیانگر بی‌اعتقادی مطلق به طرح چنین مفاهیمی است.

الف) نکته نخست در نوشته مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهور، سعی در نشان دادن تنزل جایگاه تذکر قانونی نمایندگان مجلس، در حد و سطح یک بیانیه است.

اتفاقی که به ایشان اجازه می‌دهد به جای مخاطب تذکر که شخص رییس‌جمهور است، وی و در مقام یک مشاور به طرح ایده‌ها و ایده‌آل‌های خود بپردازد. ایشان سپس و در ادامه به بیان صفاتی برای نمایندگان می‌پردازند و می‌گویند: <از آن‌جا که نمایندگان در زمره نخبگان و فرهیختگان به حساب می‌آیند، اصل و فرض بر این است که این نظارت و تذکر و هشدار باید منعکس‌کننده نگرش هوشمندانه، دوراندیشانه و مستدل آنان نسبت به مسایل کشور باشد> و بلافاصله به طرح موضوع حمایت نمایندگان از مطبوعات مستقل می‌پردازد و با اعلام جرم علیه برخی مطبوعات کشور که پدیداری آنها در دوران اصلاحات و خاتمی بوده و متهم به ارتزاق از منابع عمومی کشور از جانب ایشان هستند، رای به بطلان فرض خود ساخته خویش می‌دهد و قاعدتاً صفات فوق را نیز از نمایندگان مردم سلب می‌نماید.

اگر از وجه توهین‌آمیز سخنان ایشان بگذریم، سستی تهمت‌های مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهور بر مطبوعات مستقل و منتقد کشور که ملت ایران در سال‌های گذشته شاهد مظلومیت آنها بوده است، بر همگان عیان است. از سوی دیگر استدلال ایشان مغایر حداقل تمام موارد شکایاتی است که تاکنون بر علیه مطبوعات کشور اعلام شده است. هر چند که نزد ایشان و همفکرانشان تمام پدیده‌های ماحصل دوران اصلاحات، به طور کل، زشت، مذموم و غیرحرفه‌ای به شمار می‌آید، مگر آ‌ن‌که نامی از اصلاحات بر خود نداشته باشد.

ب) ایشان از عدم توجه مردم به مطبوعات اصلاح‌طلب و نتیجه انتخابات تیرماه 1384 گفته‌اند و پیروزی همفکران خویش را نتیجه بی‌توجهی مردم به مطالب نشریات به تعبیر ایشان وابسته به جریان دوم خرداد دانسته‌اند. در حالی که احتمالاً باید به خوبی مطلع باشند که به علت فشارهای موجود بر عرصه رسانه‌ای و تجربه برخوردهای پیشین با مطبوعات، چه گسستی بین مطبوعات اصلاح‌طلب با بخشی از مخاطبان آنها پدید آمد. به ویژه آن‌که حوزه تاثیرگذاری مطبوعات در برابر تبلیغات فراگیر رسانه ملی و ابزارهای تبلیغاتی دیگر که در خدمت به جریان محافظه‌کار یا همان اصول‌گرایان بعدی عمل می‌کردند تا چه حد کمرنگ و کم دامنه‌ بوده است و در مقابل عملیات افکارسازی دوستان ایشان چه تاثیرات شگرفی بر افکار عمومی در آن مقطع داشت.

ج) ایشان سوال نموده‌اند، چرا نتوانسته‌ایم رسانه‌های پرشمارگان، قابل اعتماد و اثرگذار داشته باشیم و حسنین هیکل‌های ایران کجایند؟

در این خصوص باید گفت که مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهور در ابتدا باید منظور خویش را از رسانه‌های پرشمارگان، قابل اعتماد و اثرگذار روشن نمایند، چرا که حداقل به گواهی تیراژ مطبوعات اصلاح‌طلب در سال‌های پس از خرداد 86 ما شاهد شکوفایی عرصه مطبوعات و آشتی نسبی مردم با رسانه‌های داخلی بودیم، رویدادی که خود حکایتگر اعتماد مردم و اثرگذاری بالای آن نشریات و یا دیگر جریده‌های اصلاح‌طلب منتشره پس از آن دوران بوده است، لیکن کم‌صبری و فقدان تساهل و مدارا در برخی از اصحاب قدرت، شانس و امکان ماندگاری آن رسانه‌ها را از ایشان سلب نمود. اتفاقی که در سویه دیگر آن شاهد برآمدن و بالیدن نسلی از روزنامه‌نگاران و فعالین مطبوعاتی بوده‌ایم که به جرات می‌توان گفت نه تنها از حسنین هیکل موردنظر آقای مشاور چیزی کم ندارند، بلکه در حوزه ژورنالیسم ویژگی‌های متمایزکننده افزون‌تری نیز نسبت به وی دارند.

اما در همین جا لازم است به طور متقابل از مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهور سوال شود که؛ چرا ویژگی‌های مدنظرشان در نشریات متعدد منتسب به جریان فکری محافظه‌کاران و یا همان اصول‌گرایان دیده نشده است؟ چرا ایشان از خود در خصوص شمارگان محدود نشریات مدافع دولت که برخوردار از تمامی امکانات موجود هستند، سوال نمی‌کنند و یا موضوع اعتماد و اثرگذاری این نشریات؟ و آیا به این فکر کرده‌اند که به چه علت از درون این مطبوعات که همگی از تداوم و حمایت‌های مختلف در تمام سال‌های گذشته برخوردار بوده‌اند، کسانی همچون حسنین هیکل بیرون نیامده‌اند؟
از جانب دیگر باید از ایشان پرسید اگر شما باور دارید که تیراژ مطبوعات مستقل و اصلاح‌طلب اندک است و از اقبال عمومی برخوردار نیستند و یا حوزه اثرگذاری آنها چشمگیر نیست، پس چرا این همه هراس از معدود نشریات باقی مانده مستقل و انتقادات آنها دارید؟ اگر ادعای شما را بپذیریم آیا حق نداریم این ادعا را مطرح کنیم که دولت نهم حتی تحمل همین صدای اندک منتقدان را نیز ندارد؟ و آیا در چنین شرایطی تذکر و دغدغه نمایندگان ملت ناشی از نگرش هوشمندانه، دوراندیشانه و مستدل آنها به علت مخاطراتی که تهدیدکننده آزادی مطبوعات و بیان می‌باشد، نبوده است؟

د) مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهور هر چند تلاش می‌کند در پس الفاظی نسبتاً مقبول در خصوص نقص‌پذیری دولت نهم پنهان شود و اعلام می‌کند: <دولت آماده است که از سوی رسانه‌های ارتباط جمعی به دقت مورد نقد و ارزیابی کارشناسانه قرار گیرد.> اما بلادرنگ از رفتار غیرمنطقی و بیگانه با رسالت و ماموریت برخی از رسانه‌ها و اتهام تحریف، دروغ‌پردازی، جعل خبر، قلب واقعیت و توهین نسبت به افراد مختلف توسط مطبوعات منتقد خبر می‌دهد. در واقع ایشان بلافاصله موضع خود را در قبال رسانه‌های منتقد، تعیین و مشخص می‌کند و با این کار تکلیف انتقاد از عملکرد دولت را نیز یکسره می‌نماید؛ چرا که به زعم ایشان، مطبوعات منتقد، حرفی برای گفتن ندارند جز دروغ‌پردازی و قلب واقعیت.

مطالعه سخنان مشاور رییس‌جمهور، این‌ سوال را پدید می‌آورد که شاید ایشان تصور کرده‌اند با مردمی کور و کر مواجه هستند که نه قدرت درست اندیشیدن را دارند، نه حافظه‌ای قوی و نه توانایی یادآوری نحوه برخورد دولتیان با مطبوعات را. ایشان باید بدانند مردم میزان صبر، مدارا و متانت دولت و یا ضریب نقص‌پذیری آن را الزاماً نه از نحوه برخورد دولت با مطبوعات منتقد، بلکه از نحوه برخورد با کارشناسان اقتصادی کشور نیز متوجه شده‌اند که حتی پس از آن نشست مثلاً صمیمانه، آخرین عضو دولتی منتقدان اقتصادی دولت، یعنی دکتر احمد میدری نیز از مسوولیت خود برکنار می‌شود، حال اگر نخواهیم نحوه برخورد با دانشگاهیان را مثال بزنیم.

ه- - مشاور رییس‌جمهور، به طور آگاهانه چشم خود را بر یکی از واقعیت‌های عرصه رسانه‌ای می‌بندد و آن هم همراهی برخی مطبوعات با اندیشه‌های سیاسی و اقتصادی مغایر با نظرات دولت است. گویا ایشان فراموش کرده‌اند که احزاب و جریانات سیاسی، هر یک براساس باورهای خود مسیری را برای دستیابی به قدرت سیاسی طی می‌نمایند و با توجه به نسبت و نزدیکی فکری موجود در هر نشریه به یک جریان سیاسی، به طور طبیعی آن نشریه از فلان حزب یا جریان سیاسی حمایت می‌نمایند. همان طور که نشریات کیهان، سیاست روز، رسالت، جمهوری اسلامی، پرتو، جبهه و بسیاری دیگر از شیوه فکری محافظه‌کاران و یا همان اصول‌گرایان حمایت می‌کنند و برای دولتیان هورا می‌کشند.از سوی دیگر معدود مطبوعات منتقد باقی‌مانده نیز با اعتقاد به ضرورت پیشبرد فرآیند اصلاحات در کشور همچنان بر باورهای اصلاح‌طلبانه پافشاری می‌نمایند و در غیاب ارگان‌های حزبی، به انتشار اخبار و انتقادات احزاب اصلاح‌طلب نیز می‌پردازند و یا براساس باورهای خویش، عملکرد دولت را مورد انتقاد قرار می‌دهند. حال با توجه به این‌که دولت هم از حمایت مطبوعات متعدد در سراسر کشور و ارگان خاص خود برخوردار است و هم حمایت مطلق رسانه ملی را همراه خویش دارد، چرا باید انتقادات صرفاً چند روزنامه و هفته‌نامه اصلاح‌طلب تحمل نگردد؟ چرا باید مشاور رییس‌جمهور چشمان خود را بر انتقادات مستدل نشریات منتقد بسته و آنان را به طور یک‌جانبه متهم به قانون‌شکنی و هنجارشکنی نماید؟زمانی که ایشان ترجیح می‌دهد انتقادات مطبوعات بر عملکرد دولت را تعبیر به تحریف و قلب واقعیت نمایند، چگونه می‌توان ادعای انتقادپذیری آقایان را باور نمود؟و چگونه می‌توان تذکر و اعتراض نمایندگان منتقد دولت را وارد ندانست و بی‌پروا از چشمان باز مردم و مطبوعات منتقد ادعا کرد که اعتراض نمایندگان وارد نیست؟

با صراحت باید به ایشان متذکر شویم که آقای مشاور از نظر ما تذکر قانونی و اعتراض نمایندگان ملت به رییس‌جمهور در خصوص تهدید مطبوعات و آزادی بیان وارد است، به ویژه آن‌که مطالبی همچون نوشته شما این دغدغه‌ها را بیشتر می‌نماید؛ بنابراین شایسته است تا رییس‌جمهور، شخصاً و به طور مستدل پاسخ تذکر نمایندگان مردم را بدهد، نه این‌که مشاوری همچون شما بخواهد با نمایندگان رو در رو شود.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


دولت یا کمیته امداد؟

یکشنبه 86 مرداد 21 ساعت 4:0 عصر
دولت یا کمیته امداد؟

محمد قوچانی

وسئل علیه‌السلا‌م: ایهّما افضل العدل او الجود؟
فقال (ع:) العدل یضع الا‌مور مواضعها والجود یخرجها من جهتها و العدل سایس عام والجود عارض خاص. فالعدل اشرفهما و افضلهما

و از [ علی‌(ع] ) پرسیدند عدل یا بخشش کدام بهتر است؟

فرمود: عدالت کارها را بدانجا می‌نهد که باید و بخشش آن را از جایش برون نماید. عدالت تدبیرکننده‌ای است به سود همگان و بخشش به سود خاصگان. پس عدل شریف‌تر و بافضیلت‌تر است.‌*

اما در عصر ما رئیس دولت ایران محمود احمدی‌نژاد، مردی که بر مذهب شیعه و طریقت عدلیه است از میان جود و عدل، جود را برتر از عدل می‌داند، حتی اگر شعار دولتش عدالت باشد. محمود احمدی‌نژاد که دولتش را بحق اولین دولتی می‌داند که سراسر ایران را از شهرها تا کوره‌راه‌ها دیده است، شب جمعه در سیمای جمهوری اسلا‌می شرحی کشاف از بخشش‌های خویش در حق رعایای ایران‌زمین به استناد صدا و تصویر ارائه کرد. از دختری گفت که در کردستان خانه‌ای خواسته بود و از دختری دیگر که در خراسان از او خواسته بود پدرش را دریابد و دیگری پیرمردی که حاجتی داشت و آن یک کودکی که پدر جانبازش شهید شده بود و نیز نامه‌هایی که هر روز می‌خواند و یک روزنامه‌ای خواند که نام و نشان نداشته اما طلب و حاجت داشت و او که ذهن کشافش قدرت بی‌نظیری به وی داده به یاد آورد که این حاجت‌مند در فلا‌ن شهرستان و بهمان استان این نامه را به کف باکفایت او داده، الساعه پرسیمرغ سوزاند و استاندار را فراخواند و از راه اماره دختر بیچاره را یافت و حاجت او برآورد. شب جمعه در این بارگاه نوشیروانی که زنگ دادگری برقرار است، همسفران رئیس دولت نه در مقام خبرنگار و پرسشگر که در جایگاه همراه و همسفر سیدناالرئیس هر یک خاطره‌ای می‌گفتند و روایتی می‌خواندند و گاه از سر شور و اشتیاق داغتر از رئیس دولت بر منتقدان آن می‌تاختند و چون ارکان دولت خبر از وعده و وعیدهای او می‌دادند و گاه به رخ می‌کشیدند که همین روزهاست که دوباره پاشنه‌ها برکشند و کوله‌ها پر کنند و دگربار راهی سفر شوند تا خانه سه‌اتاقه آن دختر کردستانی و سرای آن مرد خراسانی را افتتاح کنند. بدین ترتیب اگر در دولت‌های پیشین روسای‌ جمهور کارخانه‌ها را افتتاح می‌کردند، در دولت کنونی این خانه‌هاست که به دست رئیس‌جمهور افتتاح می‌شود. ما را البته به این بارگاه راهی نیست، اما ای‌کاش بودند خبرنگاران منتقد و نویسندگان مخالف در مراسم افتتاح آن خانه دختر کرد در سفر دیگر رئیس دولت به کردستان تا دیده به این لطف و کرم و جود که بر جای عدل و عقل و دم سرد روسای سابق دولت نشسته است؛ می‌گشادند.

الغرض، امروزه دولتی بر سریر قدرت است که گرچه شعارش عدالت است اما بیش از عدل بر جود تکیه دارد و کیسه نفت چنان قدرت جود و کرمی به این دولت بخشیده که کسی را یارای نقد و نظر نیست و اصلا‌ح‌گرایان ایران چه بی‌خبرانند که نزاع میان این دولت و خویش را نبرد عدالت و حریت می‌دانند، نزاع اقتصاد و سیاست، نزاع عدالت اجتماعی و توسعه سیاسی که آنچه در دولت محمود احمدی‌نژاد معیار است نه عدالت که بخشش است. دولت مدرن برای آن به وجود آمده که از قدرت دولت بکاهد. همه دولت‌های مدرن چون از مرحله دولت مطلقه عبور کردند و مشروطه شدند (که ما هم درست 101 سال پیش در چنین روزی مشروطه شدیم) به‌تدریج از تمرکز دولت مرکزی کم کردند و به قدرت‌های پیرامونی افزودند تا رستگار شدند و دموکرات و توسعه‌یافته. بوروکراسی در کشور ما کلا‌م و کلمه‌ای مطعون است اما نظام اداری برای آن سامان گرفته تا با تفکیک قوا و تقسیم قدرت، نظامی مستقل و خودکار تاسیس کند که همچون عهد باستان انوشیروان مجبور نباشد برای برقراری عدالت زنگ و زنگوله‌ای بر سر کاخ خویش بیاویزد.

سالیان دراز است که در جهان جدید از بار عام دادن شاهان و رخصت دادن به رعایا برای بیان حاجات خویش و صله و هبه دادن فرمانروایان گذشته است. اگر در گذشته هر کسی می‌توانست با دیدن کدخدا کام دل برآورد و به مراد خویش برسد، امروز در جهان مدرن قدرت روسای دولت حتی از اقتدار یک کارمند عادی دولت کمتر است در برآوردن نیازهای اداری شهروندان. دولت‌های مدرن حکومت قانونند و قانون استقلا‌ل جزء‌جزء اعضای حکومت را تضمین کرده است.

اگر کارمندی جزء از قانون تخطی و به ارباب‌رجوع ظلم می‌کند بنا به اصل تفکیک قوا رسیدن به شکایت او و گرفتن حق او بر عهده دادگاه است نه دفتر رئیس‌جمهور.

دفتر رئیس‌جمهور برای رسیدگی به چنین اموری نه قادر است و نه صالح. قادر نیست، چراکه مظالم نظام اداری در عدد نیاید و چه کسی تضمین می‌کند که همه مظلومان بتوانند رئیس دولت را ببینند یا نامه بنویسند یا آنچنان که رئیس‌جمهور تعریف کرده از سد ماموران بگذرند و از میله‌ها بالا‌ روند و محمود احمدی‌نژاد و ایشان را ببینند و دستور دیدار بدهند و رخصت ملا‌قات و چون چنین تضمینی نیست و رئیس‌جمهور هم بشر است و نمی‌تواند لحظه‌ای نخوابد و همواره نامه بخواند و حتی در عقد دخترش شرکت نکند، بنابراین از عدل هم به دور است که لطف او شامل حال یکی شود و دیگری نه. و این کار در صلا‌حیت رئیس‌جمهور هم نیست، چراکه رسیدگی به ظلم و بیدادگری کار عدلیه و دادگستری است تا همه جوانب کار را ببینند و با ورع و تقوا میان طرفین دعوا اقامه دعوی و دلیل کنند و اگر کار به عدلیه راست نیاید باید آن را به قوای مجریه و مقننه ارجاع داد که قوانین مناسب برای احقاق حق وضع و آن را درست اجرا کنند.

معضل مسکن محدود به آن دختر کردستانی و پیر خراسانی نیست و کار دولت هم با کار کمیته امداد یکی نیست. دولت‌ها باید بتوانند چنان بر قواعد نظم اقتصادی جامعه نظارت کنند که هر کس بتواند به اندازه استعداد و تلا‌ش خویش از ثروت و منزلت برخوردار باشد، حتی سوسیالیست‌ترین دولت‌ها تفاوت خویش و بنگاه‌های خیریه را می‌شناسند. از سوی دیگر، دولت‌ها وظیفه دارند با پاسداری از حکومت قانون مانع از ظلم در جامعه شوند، نه آنکه در مقام پهلوان‌های اسطوره‌ای همچون عاملی خارجی و فراتر از نظم حقوقی جامعه داد مظلومان را از ظالمان بستانند. نه رئیس‌جمهور رستم دستان است و نه شهروندان ایران رعایای عهد باستان. تا صد سال پیش مردم ایران را رعیت می‌خواندند که بر سرزمینی از آن اربابی کار می‌کردند و از ظلم او به خدا پناه می‌بردند و چون عدل و عدلیه‌ای نبود ناگزیر به انتظار سواری می‌نشستند تا از گرد راه برسد و داد مظلومان بستاند.

در ایران کهن به این سواران، عیاران و در غرب جهان کهن به آن شوالیه و در شرق جهان کهن به آن سامورایی می‌گفتند. عیاران اهل شبیخون زدن بودند، نه به کاروان بیچارگان که به کاروان ثروتمندان. آنان از توانگران می‌دزدیدند و به ناتوانان هدیه می‌کردند، چرا که <مالکیت را دزدی می‌دانستند> و دزدی از دزدان را عین عدالت و <تودوا الا‌مانات الی اهلها.>

با به قدرت رسیدن همان شوالیه‌ها و سامورایی‌ها در غرب و شرق جهان و با به صحنه آمدن عیارانی مانند ستارخان و باقرخان در ایران عصر مشروطه بساط این عدالتخواهی سنتی به پایان رسید. قانون جای شبیخون را گرفت و دولتمردان به جای عیاران و اربابان نشستند. رعایا به شهروندان بدل شدند و عدل جای جود را گرفت.

بر اساس قانون، نظام اداری سامان گرفت و هرکس بر جای خود نشست. میان قوا تفکیک ایجاد شد و استقلا‌ل قوا معنا پیدا کرد. بارگاه و درگاه و دربار کارکرد خود را از دست دادند و بار عام و شرف حضور و شرف عرض به نزد حاکم معنی خود را از دست دادند. نامه‌ها به جای پادشاهان به سوی مدیران روانه شد و آنگاه که در هزارتوی بوروکراسی نامه‌نویسی بی‌معنی شد روزنامه‌نویسی چهره گشود و روزنامه‌ها به نامه‌های سرگشاده تبدیل شدند. ستون‌های شکایت و قضاوت به روزنامه‌ها نقل‌ مکان پیدا کرد و کار دولت به پاسخگویی آنان در افکار عمومی محدود شد.

اما در عصر ما رئیس دولت ایران محمود احمدی‌نژاد همچنان سر آن دارد که آن جهان کهن و کهنه را زنده کند. از عهد شهرداری خویش تا عصر ریاست‌جمهوری بار عام و شرف حضور و شرف عرض را احیا کرده، نامه‌نویسی را بر جای روزنامه‌نویسی نهاده و به جای دولتمردی عیاری پیشه کرده است.

افتخار می‌کند که آمار رئیس‌جمهور از آمار استاندار و مدیرش دقیق‌تر است و به رخ می‌کشد که در ایران امروز کافی است کدخدا را ببینید تا به مراد دل برسید.

اینگونه است که امروز آرزوی هر ایرانی ظلم‌رفته‌ای نه به عدلیه رفتن که دیدن رئیس دولت است و این در یکصدویکمین سالروز مشروطه ایران در 14 مرداد 1385 چیزی نیست جز ایستادن بر همان نقطه آغاز. گویی هرگز راهی نپیموده‌ایم.

گویی هرگز... انقلا‌ب مشروطه ایران پیروز نشده بود. گویی هنوز گوش به سخن امیرمومنان از ورای قرن‌ها پیش از آنکه مدرن‌ها به مدرنیته برسند نسپرده‌ایم که عدل از جود برتر است و حکومت را نباید با لطف و کرمش با جود و بخشش که با عدل و عقلش بسنجیم که حکومت عدل با حاکمیت قانون و حکومت عقل با حاکمیت تدبیر برقرار می‌شود نه با جود و کرم و مهرورزی.

پانوشت:

* نهج‌البلا‌غه / ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی / صفحه


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


ده نمکی : کاندیدا نیستم

یکشنبه 86 مرداد 21 ساعت 9:0 صبح

خودبزرگ‌بینی و زیاده‌خواهی موانع اصلی ائتلاف و اتحاد جریانات سیاسی است و یک جبهه، صرف یدک کشیدن اسم اصولگرایی یا اصلاح‌طلبی، پاسخگوی مطالبات مردم نخواهد بود.
مسعود ده نمکی روزنامه نگار و فعال سیاسی در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: جریان اصولگرا با رعایت اخلاق سیاسی و نقد درون گروهی و همچنین توجه به وزن واقعی خود در عرصه سیاست، می تواند به تفاهم و ائتلاف دست یابد.

وی افزود: "خود بزرگ بینی و زیاده خواهی" هر جریان سیاسی را در رسیدن به اتحاد و انسجام دچار مشکل می کند و کسانی که مدعی جریان اصولگرایی هستند، باید چهره هایی را برای انتخابات مجلس هشتم معرفی کنند که توانمندی و صاحب انیشه بودن را اثبات کرده اند.

ده نمکی خاطر نشان کرد: مجلس شورای اسلامی حوزه تفکر و اندیشه است و باید کسانی به این نهاد قانونگذاری و نظارتی راه یابند که صاحب تحلیل بوده و منافع ملی را بر منافع جناحی و بومی ترجیح می دهند و خانه ملت جای افراد "بله قربان گو" نیست.

این روزنامه نگار با ابراز امیدواری نسبت به اتحاد و ائتلاف اصولگرایان، گفت که رقابت این جبهه با اصلاح طلبان در انتخابات 24 اسفند 85 ، از رقابت این جریانات در انتخابات شوراها تنگاتنگ تر خواهد بود.

از ده نمکی درباره ترکیب مجلس هشتم سئوال شد و او با بیان این که چیدمان نیروهای سیاسی در مجلس آینده به طور مطلق قابل پیش بینی نیست، اظهار داشت: آنچه از بین 3 حالت طراحی شده برای این مساله (یعنی اکثریت قوی در برابر اقلیت ضعیف، اقلیت قوی در برابر اکثریت ضعیف و اکثریت و اقلیت شکننده) متصور است، تحقق حالت سوم است که نیروهای میانه رو در راستای  منافع خود تغییر آرایش می دهند.

این روزنامه نگار و فعال سیاسی در خصوص راهکارهای تحقق مشارکت حداکثری در انتخابات نیز، توضیح داد: در مرحله اول باید در سطح کشور "فرهنگ سازی تبلیغاتی" انجام شود و سپس تبلیغات انتخاباتی در این بستر عملیاتی گردد تا "ضد تبلیغ" صورت نگیرد.

وی افزود: باید از تنگ نظری و اعمال سلیقه در ساختار اجرایی انتخابات پرهیز شود تا همه نیروهای انقلاب که به قانون اساسی اعتقاد و التزام دارند، در این عرصه حضور یافته و طیف های مختلف جامعه را نمایندگی کنند و در واقع ویترین انتخابات متنوع باشد تا انگیزه حضور مردم در صحنه ارتقاء یابد.

ده نمکی همچنین در ادامه به مسئولان اجرایی انتخابات و مسئولان هیات نظارت توصیه کرد با استفاده از تجربیات گذشته، شائبه احتمال نقض بی طرفی در انتخابات را از بین ببرند و از بروز هر گونه شبهه در زمینه سلامت انتخابات پیشگیری نمایند.

این کارگردان سینما که برای نیروهای حزب اللهی در جامعه و انتخابات نقش نظارتی قائل است، در پایان و در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر، کاندیداتوری خود در انتخابات مجلس هشتم را منتفی دانست.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


مهر و "کمیته تصمیم" اصلاح طلبان !

یکشنبه 86 مرداد 21 ساعت 6:0 صبح

خبرگزاری مهر به نقل از یک منبع نزدیک به  جبهه دمکراسی خواهان و اصلاح طلبان معتدل از تشکیل کمیته تصمیم اصلاح طلبان خبر داد.

وی اعضای این کمیته را که به ریاست عبدالواحد موسوی لاری وزیر سابق کشور تشکیل شده چنین معرفی کرد: حسین مرعشی ، صفدر حسینی، علیرضا محجوب، محمد سلامتی، مجید انصاری، بیطرف، علی اصغر احمدی، نوروز راده و خانم بروجردی. به گفته وی ، مهدی علیخانی و ظفرقندی نیز اعضای علی البدل کمیته تصمیم هستند.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


مصادره تجهیزات ایران در گمرک سوئیس

یکشنبه 86 مرداد 21 ساعت 3:0 صبح
مقامات گمرک سوئیس حدود دو تن تجهیزات مکانیکی را که ادعا می کنند برای ساخت یک نیروگاه هسته ای ایران بارگیری شده است توقیف کردند. روزنامه سعودی « الوطن » با اعلام این خبر افزود : « مقامات گمرک سوئیس از ارسال این تجهیزات که ارزش آن بالغ بر نیم میلیون یورو برآورد می شود جلوگیری کردند. » براساس این گزارش یک شرکت سوئیسی مظنون به مشارکت در قرارداد فروش تجهیزات هسته ای به ایران است .

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


<   <<   71   72   73   74   75   >>   >