: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
با تصویب اعضای شورای شهر قزوین دوازدهم آبان به عنوان روز قزوین نامگذاری شد. رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر قزوین، شنبه شب در هشتاد و پنجمین جلسه علنی شورای شهر قزوین بیان داشت: به منظور بررسی کامل توانمندیهای شهر قزوین و شناساندن آن به تمامی ایرانیان این نامگذاری انجام میشود. صدیقه حکمت ادامه داد: قزوین ازغنای فرهنگی و تاریخی بسیار مطلوبی برخوردار است و برای شناساندن هر چه بیشتر نیاز است از میان یکی از روزهای نوزدهم اردیبهشت و دوازدهم آبان یک روز به عنوان روز قزوین نامگذاری گردد. وی تصریح کرد: روز نوزدهم اردیبهشت روز خاصی در میان مردم قزوین است که از این روز به عنوان پنجاه بدر نامیده می شود و دوازدهم آبان ماه نیز سالروز تأسیس شهر قزوین است. رئیس شورای شهر قزوین اظهار داشت: قزوین از شرایط بسیار مطلوب صنعتی، کشاورزی برخوردار بوده و علاوه بر آن بزرگان و علمای بسیار نام آوری در قزوین میزیستهاند که بایستی بیش از بیش به تمام ایرانیان این ابعاد شناسانده شود. عباس ظاهری اضافه کرد: با نامگذاری یک روز به عنوان روز قزوین کمک موثری در جهت معرفی وضعیت و موقعیت کنونی قزوین ایجاد می شود و بسیاری از مردم کشورمان اطلاع دقیقی از پیشینه تاریخی قزوین ندارند که با این اقدام می توان قزوین را به همگان شناساند. وی تأکید کرد: با توجه به این که سالروز تأسیس شهر قزوین مناسبت برای نامگذاری است پیشنهاد می شود که روز دوازدهم آبان به عنوان روز قزوین انتخاب شود. در ادامه جلسه پس از بررسی ها و صحبتهای انجام شده روز دوازدهم سالروز تأسیس شهر قزوین به عنوان روز قزوین اعلام شد. نماینده شهردار در خصوص به تأخیر افتادن پروژه برج تجارت بیان داشت: این پروژه با همکاری شهرداری قزوین و شرکت توسعه مسکن تهران انجام می شود و قرارداد آن نیز 2 سال پیش بسته شده است. علیرضا خزائلی ادامه داد: در حدود سه ماه گذشته نقشههای این پروژه به تأیید کارشناس رسیده و در حال حاضر نیز عملیات خاکبرداری و خرید میل گرد و آرموتور بندی آن انجام شده و بر اساس گفتههای طرف قرارداد قرار است تا اواخر اسفندماه امسال عملیات انجام این پروژه آغازگردد. وی ادامه داد: با توجه به این که تأخیر یک ساله انجام این پروژه مربوط به عدم اقدامات لازم از سوی شرکت توسعه مسکن تهران است تمامی اولتیماتومهای نهایی برای آغاز این پروژه به آن داده شده و در صورتی که طرف مقابل به تعهدات خود عمل کنند شهرداری نیز اقدامات لازم را برای تعیین تکلیف این پروژه انجام خواهد داد. نماینده شهردار در شورای شهر قزوین اعلام کرد: ارزش این پروژه 20 میلیارد ریال برآورد می شود و چون قرارداد آن در سال 83 منعقد شده است هرگونه تأخیر در انجام این پروژه باعث ضر رسیدن به شرکت توسعه مسکن تهران خواهد بود. وی در خصوص به تأخیر افتادن پروژه حکم آباد نیز افزود: بیش از یک ماه پیش آگهی مناقصه انجام این پروژه در روزنامه مطرح گردد و پس از انجام مراحل ابتدایی در نهایت شرکت پردیس متحد قزوین به دلیل پیشنهاد قیمتهای مناسب در این مناقصه انتخاب شد. خزائلی ادامه داد: این پروژه با همکاری و مشارکت شهرداری و شرکت پردیس متحد قزوین در زمینی به مساحت 3 هزار و 290 متر مربع انجام میشود. وی تصریح کرد: کل زمین متعلق به آستان قدس رضوی بوده و بر اساس مطالعات انجام شده قرار است این پروژه با سه طبقه پارکینگ، دوطبقه مسکونی و 10 طبقه مسکونی ساخته شود. نماینده شهردار در شورای شهر قزوین اعلام کرد: مدت انجام تین پروژه 33 ماه اعلام شده و در صورتی که طرف مقابل نتواند در مدت زمان معین این پروژه را به اتمام برساند جریمه تأخیر نیز برای آن در نظر گرفته شده است. در ادامه جلسه شهردار قزوین با اشاره به انتخاب 3 نفر از اعضای شورای شهر برای حضور در امور تقویم سال هشتاد و هفت یادآور شد: کمیسیون ماده شصت و چهار به عنوان یکی از کدهای مهم درآمدی شهردای محسوب می شود. محمود کمالی اضافه کرد: با توجه به این که نمایندگان ادارات دیگری چون اداره ثبت احوال و سازمان اقتصاد و امور دارایی و سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین در جلسات این کمیسیون حضور دارند نمایندگان مردم در شورا نیز می توانند در این جلسات حضور داشته باشند. وی ادامه داد: از نمایندگان و اعضای شورای شهر که در این جلسات حضور دارند می خواهیم که به این ماده به عنوان یکی از کدهای درآمدی ثابت نگاه شود. کمالی افزود: با توجه به این که دولت از نظر مالی شهرداری را مستقل اعلام نموده است و کمک چندانی از از دولت به شهرداری نمی شود و از سویی مردم خواستار ارائه خدمات و سرویس دهی بیشتر از سوی شهرداری هستند افرادی که در این جلسه حضور می یابند باید با دقت نظر بیشتر به این امر توجه نمایند. عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر قزوین در ادامه گفت: مهم ترین اقدامی که این کمیسیون انجام می دهد اعمال نرخ متعادل برای مناطق مختلف است. در این باره نیز بعد از بیان نظرات متعدد در نهایت مریم نخستین ، فاطمه اشدری و صدیقه حکمت به عنوان نمایندگان شورای شهر قزوین در امور تقویم املاک سال 87 انتخاب شدند. رئیس کمیسیون حق شورای شهر قزوین بیان داشت: طولانی بودن مدت صدور پروانه ساخت و پایان کار باعث شده تا مشکلاتی برای مردم ایجاد گردد و مردم نیز از این امر رضایت چندانی ندارند. یزدانبخش سیاهکالی مرادی اظهار داشت: استفاده از بخش خصوصی و یا استفاده از کارشناسان شهرداری دو بندی است که شهرداری برای تسریع انجام صدور پروانه ساخت پیشنهاد داده است. درادامه ضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر قزوین اعلام کرد: استفاده از کارشناسان شهرداری در ساعات غیراداری می تواند گزینه مناسبی در جهت تسریع عملیات صدور پروانه ساخت و پایانه کار باشد. فاطمه اشدری یادآور شد: ولی بایستی برای نظارت بر عملکرد کارشناسان اقدامات بیشتری انجام شود که تشکیل دبیرخانه از جمله این اقدامات است . وی تصریح کرد: با تشکیل دبیرخانه نظارت بیشتری بر کار کارشناسان شهرداری اعمال شده و مانع از استفادههای شخصی احتمالی خواهد شد. برمبنای این خبر در نهایت بررسی این امر به جلسه دیگری موکول گردید و مقرر شد شهرداری در این زمینه لایحه جامعتری را به صحن شورا تحویل دهد. همچنین در ابتدای جلسه نیز رئیس شورای شهر قزوین از خدمات دستگاهها و امدادگران دستگاههای مختلف برای کاهش تلفات کولاک و برف شدید قدردانی کرد. |
نوشته شده توسط : علی
شکایتهای سیدحسین موسویان (معاون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو ارشد تیم سابق مذاکرهکننده هستهیی) و مجمع تشخیص مصلحت نظام از مدیر سایت اینترنتی انصارنیوز در شعبهی 1083 دادگاه عمومی تهران رسیدگی میشود.
به گزارش ایسنا، سیدحسین موسویان و مجمع تشخیص مصلحت نظام از سایت انصارنیوز به دلیل انتشار مطالبی درمورد پرونده هستهیی و موسویان شکایت کردند که با صدور کیفرخواستی از دادسرای کارکنان دولت به شعبهی 1083 دادگاه عمومی تهران به ریاست قاضی حسینیان ارسال شد.
اتهام مدیر سایت انصارنیوز در این پرونده، توهین، افترا.نشر اکاذیب .اقدام علیه مصالح نظام.توهین به افراد حقیقی و حقوقی عنوان شده است.
نوشته شده توسط : علی
مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی، با بیان سختیهای اوایل طلبگیاش، بر استقامت در راه خدا تأکید کرده است.
آیتالله احمد مجتهدی تهرانی درباره طلبه شدن خود گفته است: یادم میآید وقتی تازه طلبه شده بودم موهای سرم را کوتاه کرده بودم و محاسنم را گذاشته بودم. وقتی که به خانه رفتم، دائی من، لب و لوچهاش را آویزان کرد و با اشاره به من گفت این چه قیافهای است که برای خودت درست کردهای؟ و پدرم به من گفت: من ندارم خرج تو را بدهم و حتی دیگران میگفتند از خر شیطان بیا پایین و طلبگی را رها کن و چون دوست داشتم طلبگی را، لذا رها نکردم و روی همین اصل بود که پدرم مدتی با من قهر کرد. ولی این موارد ذرهای در من اثر نکرد و استقامت میکردم.
مهم این است که استقامت داشته باشی اگر استقامت کنی ملائکه هم بر تو نازل میشوند: انالذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لاتخافوا و لاتحزنوا.
بعضی اصلا نمیگذارند فرزندشان طلبه شود.
آیهالله حاج شیخ محمد تقی بروجردی وقتی که پدرشان فوت کرد او را در خواب دیدند، پدرشان گفت: ما هنوز در این عالم گرفتاریم زیرا در اوائل طلبگی تو نمیگذاشتم به حوزه بروی و سخت میگرفتیم و این در حالی بود که ایشان مجتهد شده بود.
چرا بعضی پدر و مادرها این طورند. نقل میکنند که اهل علمی، به فرزندش گفته بود اگر طلبه شوی تو را عاق میکنم. اینها جواب خدا و پیغمبر را چه میدهند این وقایع و روایتها را برای این پدر و مادرها بگوئید تا قدری بیدار شوند و شما به خاطر این سختگیریها و توهینها هیچ ناراحت نباشید و بدانید که برترین اعمال سختترین آنهاست.
نوشته شده توسط : علی
ایام متعلق به این خاندان و عرض ادب کردن به اینها برای خود ما فضیلت است. چون گریه کردن ما را مسلح می کند. شما در دعای کمیل می خوانید که گریه سلاح مؤمن است، اسلحه مؤمن است. اگر کسی اهل جهاد بود، خواست مبارزه کند، با دست خالی که نمی تواند بجنگد. اگر خواست با دشمن بجنگد، سلاح او تفنگ است، گلوله است و... اگر هم خواست با غرور و منیت و خودخواهی و نفس اماره بجنگد، این در دعای کمیل آمده است:و س لاحه البکاء (1).
این گریه خالصانه به درگاه خدای سبحان، آدم را مسلح می کند. یعنی آدم را از غرور، از تعدی، از ظلم و از خودبینی نجات می دهد، از احسن اثاثاً و رءیا (2) نجات می دهد، ازطمع نجات می دهد. حالا گریه خاضعانه در عبادت و غیرعبادت یک اثر دارد، گریه برای سالار شهیدان یک اثر دارد. این گریه ما را به ولایت نزدیک می کند، به امامت نزدیک می کند، به علاقه به آنها نزدیک می کند... انسان اهل گریه، رقیق القلب است؛ قسیّ القلب نیست. این که گفتند به مجالس حسین بن علی شرکت کنید؛ برای اینکه جامعه، بهترین راه زندگی اش همین است. آنهائی که با این معارف رابطه ای ندارند، بالاخره همیشه در زحمت اند. درباره خود سیدالشهداء، حسین بن علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) گفتند: انبیای الهی گریه کردند، وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و سلم) گریه کرد. فاطمه زهرا و علی بن ابیطالب (علیهما آلاف التحیّه و الثناء) گریه کردند...
خیمه ها را علم کنید!
وجود مبارک ابی عبدالله گفت: اینجا کجاست؟ اسامی این سرزمین را گفتند؛ نینوا و غاضریّه و امثال ذلک را گفتند، بعد گفتند: کربلاست، که حضرت فرمود: اینجا باید بارانداز کنیم. هاهنا مناخ رکابنا، هاهنا مذبح اطفال نا، هاهنا مقتل رجال نا (3). اینجاست؛ بچه هایمان را ذبح می کنند، مردانمان را می کشند، فرزندان ما را به اسارت می برند، همین جاست. این را وجود مبارک ابی عبدالله از امیرالمؤمنین و از آباء کرامش شنیده بود؛ بیست سال قبل از جریان کربلا، امیرالمؤمنین وقتی از جنگ صفین برمی گشت، به این سرزمین که رسید از اسب پیاده شد؛ خاک را گرفت، بو کرد، دو رکعت نماز خواند، بعد فرمود: هاهنا،هاهنا. همین جاست، همین جاست... به حضرت عرض کردند: چی اینجاست؟ فرمود: هاهنا مصارع عشاق (4). اینجا عاشقانی می آرمند.
نوشته شده توسط : علی
رئیس جمهور در جلسه قبلی هیئت دولت به شدت از رئیس سازمان بهزیستی به دلیل اظهاراتش در یکی از میزگردهای سیما انتقاد کرد.
رئیس جمهور در واکنش به اظهارات ابوالحسن فقیه در برنامه "ساعت شنی، یک بررسی" که در آن به دفاع مطلق از این سریال پرداخته بود، از وی انتقاد کرد.
سریال ساعت شنی از تولیدات مشارکتی سازمان صداوسیما و سازمان بهزیستی است که در 23 قسمت تهیه شده است.
قرارداد این مشارکت در زمان ریاست سابق سازمان بهزیستی با گروه فیلم و سریال شبکه اول بسته شد اما بخش اصلی اعتبارات تولید آن توسط بهزیستی در دولت نهم پرداخت شده است.
رئیس سازمان بهزیستی در بخشی از برنامه تلویزیونی هفته گذشته، منتقدان این سریال را به نگاههای شخصی و سیاسی متهم کرده بود.
به اعتقاد کارشناسان، این سریال که به موضوع "رحم اجاره ای" و ناهنجاریهایی که زنان در جامعه ایرانی با آن مواجهند اختصاص دارد، مجموعه ای از سیاه نمایی ها را به صورت اغراق آمیز کنار یکدیگر نهاده است.
نوشته شده توسط : علی
به نام خدا
مدیر مسئول محترم روزنامه جام جم
با سلام
پیرو خبر کذب آن روزنامه محترم مبنی بر اینکه «تاجزاده از اعضای جبهه مشارکت گفته بود که در صورت لزوم از ناظران بینالمللی برای انتخاباات دعوت میکنیم» ( شنبه 22/10/86)، خواهشمند است توضیحات زیر را برای روشن شدن افکار عمومی در اولین شماره خود درج فرمائید:
1- اینجانب پس از ثبتنام در مصاحبه با خبرنگاران که مشروح آن در تارنمای بهارستان ( سایت ستاد ائتلاف اصلاحطلبان) درج شده است، گفتم: «انتخابات مجلس هشتم یک آزمون بزرگ برا ی اصولگرایان و آقای احمدینژاد است که آیا آنان خود را قیم مردم نابالغ میدانند یا خدمتگزاران مردم بالغ و آیا اعتماد به نفس دارند تادر یک رقابت انتخاباتی حق انتخاب را به مردم بدهند یا نه قرار است داوطلبان را به صورت فلهای ردصلاحیت کنند و به صورت قطرهچکانی تأیید صلاحیت». سپس اظهار امیدواری کردم که «آقای احمدینژاد به اندازه کمونیستهای آمریکایی لاتین و متحدین خود یعنی آقایان چاوز، مورالس و اورتگا ظرفیت برگزاری انتخابات آزادو سالم را داشته باشد». همچنین تأکید کردم: «امیدواریم که در این انتخابات نمایندگان همه گرایشها بتوانند حضور داشته باشد و انتخابات چنان سالم برگزار شود که کسی به فکر دعوت از مراجع بینالمللی برای نظارت بر انتخابات نباشد و این امر صد در صد به عملکرد اصولگرایان بستگی دارد که فارغ از نظارت بینالمللی آیا حاضرند انتخابات را سالم برگزار کنند یا خیر؟». همچنان که ملاحظه میفرمائید هیچ سخنی از دعوت ناظران بینالمللی توسط اینجانب یا ستاد ائتلاف اصلاحطلبان در میان نبوده است.
2- جمله کذب فوق را اولین بار خبرگزاری فارس به نقل از یک خبرنگار نامشخص، نه اینجانب، از دکتر عارف پرسید که: «چگونه تاجزاده بر ناسالم بودن انتخابات تأکید میکند و میگوید در صورت لزوم از ناظران بینالمللی برای انتخابات دعوت میکنیم». این خبرگزاری اعلام نکرده که من این جملات را کجا گفتهام و چرا هیچ خبرگزاری دیگری که خبرنگارانش در مصاحبه من حضور داشتند، آن را نقل نکردهاند. نکته جالب توجه آنکه من به علت همین تحریفها و بداخلاقیهای مدیریت خبرگزاری فارس تاکنون بهرغم اصرار فراوان خبرنگارانش حاضر به انجام مصاحبه با آنان نشدهام و تا وقتی مشی آن خبرگزاری تغییر نکند، با آن مصاحبه نخواهم کرد.
3- بارها گفتهام عملکرد اصولگرایان زمینه دخالت خارجی در امور داخلی و نیز زمینه گرایش به خارج از مرزها را در قشرهایی از مردم فراهم میکند. همچنان که در آن مصاحبه تأکید کردم، «اگر انتخابات آزاد و سالم برگزار شود، ما چه رأی بیاوریم و چه نیاوریم از مسئولین تشکر میکنیم و اگر خدای ناکرده انتخابات غیرآزاد و غیرسالم برگزار شود، با صدای بلند آن را افشاء خواهیم کرد». اکنون نیز بر همان نظرم و معتقدم عملکرد اصولگرایان (دولت احمدینژاد و شورای نگهبان) میتواند منجر به جلب اعتماد مردم شود. در غیر اینصورت، عدهای برای تضمین سلامت انتخابات دست به دامان ناظران بینالمللی خواهند شد. راه جلوگیری از طرح چنین مطالبهای، آزاد و سالم برگزار کردن انتخابات است.
4- تکلیف من و دیگر اصلاحطلبان در نسبت با خارج مشخص است. اینجانب تاکنون با هیچ یک از رسانههای فارسیزبان خارجی مصاحبه نکردهام. با اینکه سالهاست در تحریم صدا و سیما به سر میبرم. همچنان که در هیچ سمیناری در خارج از کشور شرکت نکردهام. اکنون نیز بر این باورم که ملت ایران آنقدر آگاه و باتجربه است که سرانجام خود قادر شود انتخابات آزاد و سالم را بر اصولگراها تحمیل کند. تحقق این خواست دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. گذشته از آن فراموش نکنید این آقای جواد لاریجانی بود که در دیدار با نیک براون از انگلستان خواست از نامزد مورد حمایت جناح راست پشتیبانی کند.
5- به دلیل مسئولیت اینجانب به عنوان سرپرست ستاد انتخابات کشور و برگزاری سه انتخابات سراسری (خبرگان سوم، شوراهای اول و مجلس ششم ) تخلفهای زیادی از آقای جنتی و برخی اصولگراها دیدهام و تاکنون منتظر تشکیل دادگاه آقای جنتی بودهام تا آنها را افشا کنم. بنابراین، حق دارم نگران آزادی و سلامت انتخابات باشم. یک نمونه آن را ذکر میکنم: در جریان بازشماری آرای مردم تهران در انتخابات مجلس ششم، هیأت مرکزی نظارت به ناظران خود ابلاغ کرد آرای «رجایی» را به نام آقای رجایی خراسانی ثبت کنند، نه به اسم آقای علیرضا رجایی. من به محض اطلاع اعلام کردم یا آن دستور را فوراً لغو کنند یا بلافاصله افکار عمومی را در جریان قرار میدهم که خوشبختانه هیأت نظارت ابلاغیه خودرا لغو کرد.
6- با تأکیدات مقام رهبری مبنی بر خودداری از ایراد تهمت و افترا به رقبا، انتظار میرود روزنامه ارگان رسمی صدا و سیما که زیر نظر مدیر منصوب ایشان اداره میشود، این جوابیه را به طور کامل چاپ کند تا در جرم خبرگزاری فارس شریک نشود.
با احترام
سیدمصطفی تاجزاده
22/10/86
رونوشت: مدیران مسول محترم روزنامههای رسالت وکیهان جهت اطلاع و انتشار
نوشته شده توسط : علی
این نوشتار در مقام توضیح ضرورت توجه اصلاح طلبان در انتخابات اسفندماه به «جمعیت خاموش»، واجد برخی مفروضات است که به عللی - از جمله محدودیت جا- امکان تبیین یکایک آنان وجود ندارد؛ این مفروضات که به مثابه مقدمه مطلب مورد نظر است، عبارتند از:
الف - انتخابات آتی (مجلس هشتم) تغییر معنی دار و قابل توجهی در صورت بندی نیروهای حاضر در بلوک قدرت ایجاد نمی کند...
ب - استقبال جامعه از انتخابات مجلس تفاوت چندان محسوسی با انتخابات مجلس هفتم نخواهد داشت، مگر به عللی، و از جمله همین نکته که «جمعیت خاموش» به شرکت در انتخابات قانع و علاقه مند شوند...
پ - وضع رد و تایید صلاحیت نامزدها در انتخابات اسفندماه، اگر به بدی انتخابات مجلس هفتم نباشد، به خوبی انتخابات مجلس ششم هم نخواهد بود...
ت - اصلاح طلبان می توانند نسبت به تقویت اقلیت خود در مجلس، خوش بین باشند...
افزون بر این ملاحظات، یادآوری این نکات نیز ضروری به نظر می رسد که:
الف- نرخ شرکت مردم هفت شهر بزرگ کشور در انتخابات مجلس هفتم (یعنی شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، اهواز و کرج) در حدود 35 درصد بوده است.
ب - نرخ مشارکت در انتخابات مجلس هفتم برای شهروندان 12 شهر بزرگ کشور که جمعیتی بیش از 500 هزار نفر دارند، حدود 40 درصد بوده است.
پ - شمار آرای سفید (کسانی که به علل و دلایلی تنها مایلند در انتخابات حضور رسمی و حقوقی داشته باشند) در شهرهای میلیونی کشور حدود 10 درصد و در شهرهای نیم میلیونی حدود 9 درصد بوده است.
ت- در شهرستان های کوچک کشور، نرخ مشارکت حدود 60 درصد و گاه بیشتر، بوده است.
ث - مشارکت در انتخابات مجلس هفتم کمتر از 51 درصد واجدان شرکت در انتخابات بود، در حالی که این نسبت برای انتخابات مجلس ششم حدود 67 درصد بوده است.
ج- نفرات اول و دوم پیروز در انتخابات یادشده در پایتخت کمتر از 15 درصد آرای تهرانی های رایدار را کسب کردند (شمار واجدان شرایط رای دادن بیش از 6 میلیون نفر است).
چ - در اغلب شهرهای بالای 500 هزارنفر، اکثریت نامزدهای وابسته به جریان مخالف اصلاحات، نتوانستند حتی 25 درصد آرای رای دهندگان را به دست آورند، و در نتیجه راهی دور دوم انتخابات شدند. در واقع، آنان در مجموع کمتر از 10 درصد مردم این شهرها (حتی مشهد و قم) را نمایندگی می کنند.
ح - درصد قابل توجهی از آرای شرکت کنندگان در انتخابات، در عمل، بی حاصل و نتیجه است؛ به عنوان شاهد؛ در تهران، از بین بیش از 1202 نامزد رسمی، حدود 240 نفر صاحب آرایی کمتر از 1000 شدند، و شمار آرای نزدیک به هزار نفر از نامزدها، کمتر از 4000 رای بوده است. در تبریز، از بین 146 نامزد، یک سوم آنها، کمتر از هزار رای داشتند و شمار آرای دوسوم آنها، کمتر از 4000 رای بوده است. در مشهد هم از میان 257 نماینده، آرای یک سوم نامزدها، کمتر از هزار بوده است و شمار آرای 200 نفر از آنها پایین تر از 5000 رای بوده است...
بر این فهرست، می توان افزود؛ اما به نظر می رسد که به قدر لازم بتوان از مجموعه کدها و شواهد یادشده نتیجه گرفت که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور، حداقل در انتخابات مجلس هفتم، نسبت به مشارکت در انتخابات، بی اعتنا بوده اند؛ این نرخ در کل کشور به حدود 50 درصد و در 20 شهر بزرگ کشور به بیش از 60 درصد می رسد. «جمعیت خاموش» یادشده، حتی از منظر «نتیجه گرایی» برای اصلاح طلبانی که عزم شرکت در رقابت انتخاباتی کرده اند، قابل صرف نظر کردن نیست. شاید بخشی از این جمعیت، در پی عملکرد مجلس هفتم و نیز کارنامه واقعی احمدی نژاد و دولت وی، به نفع فهرست اصلاح طلبان، فعال شوند؛ اما بخش عمده آنان، همچنان در تردید و سکوت و بی تفاوتی اند. این بخش قابل توجه از جمعیت کشور، البته نیازمند اقناع هستند. برنامه و پروژه و اقدامات در دستور کار اصلاح طلبان و نیز نقد آنان بر عملکرد گذشته و کاستی ها و خطاهای پیشین یا ارائه تضمین های لازم برای پیگیری وعده ها و برنامه ها، می تواند بخش هایی از این جمعیت خاموش را تشویق به مشارکت در رقابت اسفندماه کند.
افزون بر این، تدارک و تمهید مکانیسم هایی که صیانت از آرای مردم را در اولویت قرار دهد، واجد اهمیت است. اما تمامی این اقدامات و توجهات، تنها وقتی در دستور کار اصلاح طلبان قرار میگیرد که آنان خود را صدای مطالبات و پیگیر خواست های این جمعیت خاموش بدانند.
آن گروه از اصلاح طلبانی که تنها به حضور در ساخت قدرت می اندیشند و حاضر به صرف نظر کردن از بسیاری شعارهای خود هستند، مقصود و مخاطب این نوشتار نیستند؛ اما آن طیف از اصلاح طلبانی که اقدام سیاسی خود را با نگاه و نقطه عزیمت های روشنفکرانه پیوند زده اند، باید متعهدانه و مسوولانه تر عمل کنند. این طیف از اصلاح طلبان اگر بخواهند به قول پییر بوردیو، «وجدان آگاه» جامعه باشند و به تعبیر ادوارد سعید، کسانی را که نماینده یی ندارند، نمایندگی کنند یا نماینده کسانی باشند که قدرت و توان سخن گفتن ندارند یا از حق نمایندگی محروم ماندهاند، ضروری است، متفاوت تر و مسوولانه تر در روند انتخابات حاضر و فعال شوند. اصلاح طلبانی که در فرآیند انتخابات و رقابت های آن حضور می یابند اگر صدای شهروندان خاموش جامعه نباشند و اگر حقوق اساسی تمامی ایرانیان را مورد توجه و تاکید قرار ندهند، مورد اقبال قرار نخواهند گرفت. متن خاموش جامعه، تا هنگامی که نمایندگان واقعی خود را نیابد؛ و تا زمانی که از نتایج واقعی حضور آنان در ساخت قدرت مطمئن نشود؛ و تا وقتی که تضمین های لازم را برای پیگیری شجاعانه، صادقانه و مسوولانه خواست های مدنی خود، کسب نکند، انگیزه یی برای رفتن به پای صندوق های رای نخواهد داشت و نشستن در خانه یا سرگرم شدن به خانه تکانی و خرید شب عید و مشکلات معیشتی را به حضور در انتخابات، ترجیح خواهد داد.از همین منظر، سفرهای استانی خاتمی و انگیزه قابل تقدیر او برای ادامه فعالیت هزینه بر در صحنه تحولات سیاسی، اگر بدون نقد و انتقاد از خویشتن و کارنامه هشت سال ریاست جمهوری باشد، واجد نتایج لازم نخواهد بود. تمامی اصلاح طلبانی که در این عرصه فعال می شوند نیز باید صرف نظر از برخوردهای سلبی (نقد دولت احمدی نژاد و انتقاد از وضع کنونی یا داوری در مورد عملکرد مجلس هفتم) پروژه و گفتاری ایجابی را نیز در دستور کار قرار دهند. این رفتار ایجابی، افزون بر توجیه برنامه ها و اقدامات آتی و ارائه تضمین های لازم برای پیگیری تمام و کمال اینها، واجد نقد خویش و انتقاد از گذشته و بررسی علل ناکامی اصلاح طلبان نیز خواهد بود.
اصلاح طلبان اگر نخواهند بخش خاموش جامعه را نمایندگی کنند و اگر بازی در زمینی که قواعد آن را مخالفان اصلاحات تعریف و طراحی کرده اند، بپذیرند، تفاوتی با جریان مسلط کنونی نخواهند داشت. شهروندان مایوس و منفعل و ساکت و نشسته، هنگامی به سر شوق می آیند و همچون انتخابات دوم خرداد 76 یا 18 خرداد 80 و مجلس ششم، به نفع اصلاح طلبان، فعال خواهند شد که تفاوت معنی دار و نتایج محتمل و متفاوت ناشی از حضور آنان را در ساخت قدرت، لمس کنند. این تمایز و تفاوت، اگر محسوس نباشد، و اگر خود را صادقانه و با اراده، به تصویر نکشد، دستاوردهای قابل اعتنایی برای اصلاح طلبان در بر نخواهد داشت و فراموش نکنیم که این همه، تنها بخشی از مولفه های تاثیرگذار بر نتایج انتخابات مجلس هشتم محسوب می شود؛ بخشی که در اختیار اصلاح طلبان است. بخش هایی که خارج از اراده و توان کنونی آنان، سرنوشت انتخابات را تحت تاثیر قرار می دهد، به جای خود، محفوظ و قابل اعتنا و تحلیل است. اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جامعه، فعالیت مخالفان دموکراتیزاسیون در ایران، چالش یا تعامل تهران و غرب، موانع سیاسی- امنیتی، مشکلات قضایی، محدودیت های رسانه یی و مطبوعاتی و تبلیغاتی و عزم جریان مسلط در بلوک قدرت برای تداوم اقتدار، دیگر مولفه های قابل اشاره و موثر بر روند و نتایج انتخابات آتی محسوب می شوند.
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
در این زمینه، یک منبع نزدیک به وزارت کشور در گفتوگو با خبرنگار نوروز از ارسال نامهای از سوی این وزارتخانه به نهادهای چهارگانه مسؤول بررسی مستندات و سوابق کاندیداها ارسال کرده و از آنها مواردی را استعلام کرده که علاوه بر اینکه در انتخابات گذشته سابقه بررسی این موارد وجود نداشته است، بلکه فراتر از مواردی است که به لحاظ قانونی برای بررسی صلاحیت کاندیداها پیشبینی شده است.
به گفته این منبع خبری، در نامه وزارت کشور که ظاهرا از سوی سردار افشار رییس ستاد انتخابات ارسال شده، به وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، دادگستری و ثبت احوال برای نخستین بار اعلام شده که ارسال مستندات و سوابق نامزدهای انتخابات نه تنها در 5 روز تعیینشده در قانون، بلکه تا روز برگزاری انتخابات (24 اسفندماه) ممکن است.
این منبع آگاه همچنین گفت: وزارت کشور از مراجع جدیدی نظیر بسیج و سازمان بازرسی نیز استعلام کرده است. هدف از استعلام از سازمان بازرسی و نهادهای مشابه آن است که اگر کاندیدایی در این سازمانها پروندهای دارد و هنوز حکم آن پرونده در دستگاه قضایی مشخص نشده است، از آن اطلاع یابد و عملا «اصل برائت» که مجرمیت افراد را منوط به حکم دادگاه صالحه میداند، منتفی ساخته است.
آنطور که این منبع آگاه به نوروز خبر داده، وزارت کشور از دادگستری هم خواسته تا همه محکومیتهای افراد اعم از مؤثر و غیرمؤثر را به هیاتهای اجرایی اعلام کنند. در نامه مذکور همچنین خواسته شده کپی همه پروندهها و همه صفحات پروندههای افراد (چه حکم آنها برائت بوده باشد و چه محکومیت)، به این وزارتخانه ارسال شود.
این منبع آگاه افزود: وزارت کشور همچنین خواسته است که مراجع مذکور، نوع اتهامات کاندیداها، اظهارات و اقاریر آنها در مراجع انتظامی و قضایی و تصمیمات دادگاه را ارسال نمایند که این مساله از یک پروندهسازی گسترده علیه نامزدهای انتخابات با هدف ردصلاحیتهای فلهای حکایت دارد.
نوشته شده توسط : علی
دولتی که میخواست بر انتخابات دیگران نظارت کند، خود چه خواهد کرد؟
با پایان ثبتنام نامزدهای انتخابات مجلس هشتم، نهادهای اجرایی و نظارت بر انتخابات در برابر آزمونی جدی قرار گرفتهاند که نشان خواهد داد یکدستی کامل مجریان و ناظران انتخابات، تا چه حد سلامت و آزادی آن را تامین خواهد کرد. این آزمون که تقریبا تمامی جریانهای اصلاحطلب از آن بعنوان «آزمون اصلی» جریان حاکم یاد میکنند، در عینحال، تنها آزمون پیشروی آنان و بهویژه دولت آقای احمدینژاد نیست.
دولت اکنون در آستانه انتخابات، خود را با آزمون دیگری نیز مواجه میبیند که همان «راستیآزمایی» شعارهایی است که در عرصه جهانی در دفاع از آزادی و عدالت برای همه انسانها سر داده میشود و حتی آقای احمدینژاد تلاش میکند خود را بعنوان نماد دفاع از دموکراسی در سطح جهانی معرفی کند.
بعنوان نمونه، بد نیست یادآور شویم که آقای احمدینژاد مدتی قبل و در یکی از سخنرانیهای خود اعلام کرده بود که خوب است ایران بر سلامت و آزادی انتخابات آتی ریاستجمهوری آمریکا نظارت کند. اظهاراتی که طبعا جای تحلیل و بررسی دارد و ما نیز در آستانه پایان زمان ثبت نام نامزدهای انتخابات و آغاز به کار هیاتهای اجرایی زیر نظر دولت، چند نکته را متذکر میشویم:
اولا معنای این حرف آقای احمدینژاد آن است که ایشان نظارت یک نهاد یا کشور خارجی بر انتخابات کشور دیگر را شامل مبحث «دخالت در امور داخلی کشورها» نمیداند؛ چراکه علیالاصول ایشان اطلاع دارد که چنین رویهای هم مغایر با سیاست خارجی و هم قانون اساسی جمهوری اسلامی است و طبعا رییسجمهور خلاف این اصول حرکت نمیکند. براین اساس، ایشان میپذیرد که میتوان بعنوان ناظر خارجی و حتی دولتمرد یک کشور درباره انتخابات کشور دیگر سخن گفت. اصلی که البته مورد قبول عرف جهانی است. کمااینکه در حال حاضر، ناظران و دولتمردان کشورهای مختلف درباره انتخابات روسیه حرف میزنند. یا در انتخابات دوره قبل آمریکا، به دلیل تاثیر آن بر معادلات جهانی، حتی جنبش طرفداران صلح و دموکراسی در سطح جهانی در دفاع از دمکراتها و علیه بوش شکل گرفت. انشاءالله آقای احمدینژاد هم، دولتمرد صادقی است و معیار دوگانه ندارد و میگذارد دیگران هم درباره انتخابات ما حرف بزنند. نه آنکه به دلیل موضعگیری یک سیاستمدار یا تحلیلگر غربی به سود یک جناح، آن جریان را به وابستگی به بیگانگان و جاسوسی و اتهاماتی از این جنس متهم سازد.
ثانیا کسی میتواند در سطح جهانی از «نظارت بر انتخابات» کشور دیگر سخن بگوید که خود در داخل کشور، طرفدار و پرچمدار انتخابات آزاد، سالم و منصفانه باشد. این نمونه را ما در ترکیه شاهد بودیم که در جریان انتخابات پارلمانی اخیر، از کشورهای مختلف و از جمله ایران برای نظارت دعوت شد و در نهایت هم، هیچ ناظر داخلی و خارجی ایرادی به سلامت انتخابات نگرفت؛ گرچه جریانها و دولتهای سکولار از نتایج آن ناراضی بودند. در حال حاضر هم، شنیده میشود متقابلا حزب حاکم ترکیه نیز از ایران خواستهاند تا بر انتخابات مجلس هشتم نظارت کند، اما اطلاعی از پاسخ دولت ایران در دست نیست. البته ما (بعنوان یک جریان خواستار برپایی انتخابات آزاد، سالم و منصفانه) نمیگوییم الزاما باید خارجیها بر انتخابات ایران نظارت کنند. اما گفته رییسجمهوری را فرصت مناسبی میدانیم تا به وضعیت انتخابات پیشروی مجلس و مسؤولیت دولت (بهطور خاص) و حاکمیت (بهطور عام) اشاره کنیم.
این راستیآزمایی بهزودی قابل انجام است؛ چراکه در روزهای آینده هیات اجرایی وزارت کشور قرار است صلاحیت نامزدهایی را بررسی کند که بسیاری از آنها در جریانات رقیب دولت قرار میگیرند و دستهبندی میشوند. راستیآزمایی اصلی درباره احمدینژاد اینجاست که نشان میدهد سخنانش درباره دفاع از سلامت و آزادی انتخابات آمریکا، اصلی کلی است که در ایران هم صدق میکند و یا مانند سخنانش در دانشگاه کلمبیا صرفا یک بازی تبلیغاتی است که در آنجا حتی از بوش برای سخنرانی در دانشگاههای ایران دعوت میشود اما در عمل، حتی به منتقدان داخلی دولت و اصلاحطلبان اجازه سخنرانی داده نمیشود.
بدیهی است در صورت پاسخ مثبت به این راستیآزمایی و موارد مشابه، ایران از نظر تامین آزادیها و حقوق سیاسی و مدنی شهروندان به سطحی میرسد که همچون کشورهای دمکراتیک آنقدر جامعه مدنی قدرت میگیرد که بینیاز به «رله» بینالمللی صدای اعتراض خود را به افکار عمومی داخل و خارج برساند و تاثیر لازم را بر نهاد قدرت بگذارد. اگر رییسجمهور و سایر مسؤولان بواقع مردم ایران را محرمتر از بیگانگان میدانند، جا دارد تمامی تلاش خود را برای تقویت جامعه مدنی و از بین بردن موانع استقرار دموکراسی به خرج دهند. وگرنه، در شرایطی که جامعه مدنی ضعیف، بخشی منتقدان در زندان، طیف مهمی از رقبای سیاسی فاقد تریبون و فعالان اجتماعی درگیر و بند انواع محدودیتها و ممنوعیتها اسیر هستند، طرح چنین گفتههایی بیش از یک ادعای تبلیغاتی نخواهد بود.
بعنوان نخستین راستیآزمایی، از آقای احمدینژاد میخواهیم در جریان بررسی صلاحیتها در هیاتهای اجرایی و نظارت کارنامه روشنی از دولت خویش به جا گذارد و در جریان برگزاری انتخابات، اجازه دهد میز احزاب و رسانهها بعنوان میراث دولت خاتمی در ستاد انتخابات باقی بماند و نمایندگان کاندیداها از پای صندوق اخراج نشوند تا معلوم شود که در صحنه مواجهه با رقبا اعتماد به نفس دارند؛ خلاصه آنکه، چراغی که به خانه رواست. منتظر نتیجه آزمون دولت میمانیم.
نوشته شده توسط : علی