: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
پاسخگویی به سبک بعضیها
مقدمتا عرض شود که پیش از هر چیز شما باید بدانید من خدمتگزار کوچکی برای شما نیستم و دربست مخلص و چاکر شمایم. بعدا اینکه این ده، دوازده روزی که نبودم و «دوربرگردان» منتشر نشد، به خودم مربوط است و اینکه من خادم حقیر ملت ایران هستم و مخلص و نوکر و چاکر و کوچک شما هستم نباید کسی را دچار این توهم کند که میتواند از این بنده حقیر و خاک پای مردم ایران، سین ـ جیم کند. نبودم که نبودم. به کسی چه مربوطه؟ ننوشتم که ننوشتم، دلم خواست! خاک پای شما هستم که هستم، چه ربطی دارد؟ ای کاش به جای این حرفها شما هم در این سفر اخیر، همراه من بودید تا ازدحام جمعیت را ببینید ... یک نکتهای هم بگویم: مردم ایران خیلی خوبند، خیلی بزرگوارند، از این مردم بهتر نداریم، همه من را دوست دارند، نان و آب و نفت از دهنشان میافتد، «م.ف» نمیافتد... حالا البته یک عدهای هم «مردمنما» داریم که من را دوست ندارند، اما اینها زیاد نیستند، اگر هم زیاد باشند، عددی نیستند ... باز هم میگویم، من خاک پای مردم ایران هستم، آنهایی هم که سؤال میپرسند و توضیح میخواهند، حتما اغفال شدهاند ... میبخشمشان ... حالا بفرمایید این نوشابههایی که باز کردم بخورید، از دهن میافتد... .
چاله پیدا کنید، جایزه بگیرید
اصولا داشتن اعتماد به نفس، یکی از اصلیترین شاخصههای قبول مسئولیت در دولت نهم است، تا جایی که برخی از کارشناسان معتقدند، داشتن اعتماد به نفسِ غنیشده برای کسب مسئولیتهای مهم در دولت کفایت میکند. در همین راستا، وزیر راه و ترابری در مراسم افتتاح باند دوم محور تربت جام ـ فریمان گفت: «اگر هر فردی در راههای اصلی و روستایی کشور چاله پیدا کند، به او پاداش خواهیم داد».
به این ترتیب مقرر شد وزارت راه و ترابری به 71 میلیون و 216 هزار و 19 نفر از اتباع ایرانی، جوایز نفیس و ارزندهای اهدا کند. وزارت راه و ترابری هنوز اعلام نکرده است برای کسانی که در راه ثبت چالهها، جان خود را از دست میدهند، چه جوایزی در نظر گرفته است. آقای رحمتی تنها وزیر باقیمانده از دوران ریاستجمهوری خاتمی است.
منوریل، تووریل، اونوریل
یکی از عجیبترین شاهکارها در ایام اخیر، پخش آگهیهای بازرگانی برای تبلیغ منوریل بود. البته قبلا هم در قالب رپرتاژآگهی و حتی فیلم مستند علمی و با صرف صدها میلیون تومان پول بیزبان، برای پروژه دکتری شهردار سابق تهران در تلویزیون تبلیغ شده بود، اما اینکه از انیمیشنهایی که رسما در زمان آگهیهای بازرگانی و علیالظاهر برای بالا بردن فرهنگ استفاده از سوخت پخش میشوند، برای چیزی که نه به بار است و نه به دار استفاده شود، جدا حیرتانگیز و کفآور بود (توضیح: کفآور یعنی چیزی که باعث میشود آدم کف کند) جالب اینجاست که قبلا قرار بود پس از هفده ماه فاز اول منوریل به سرانجام برسد، در مدت دو سال و با صرف چند میلیارد تومان، فقط دو تا چاله در حوالی صادقیه ساخته شد، اما حالا گویا قرار است با حذف کردن هزینههای تخصیصنیافته مترو تهران در راه ساختن و پخش انیمیشنهای منوریلی، تهران منوریلدار شود. بنابراین، از آنجایی که مقرر شده است شوهای تلویزیونی به جای کارشناسی طرحها اعمال شوند، اینجانب دکتر «م.ف» هم در این زمینه با نگارش چند سناریو انیمیشنی دولت را یاری میکنیم (ضمنا قیافهتان را هم آنطوری نکنید و نگویید «م.ف» از کی تا حالا دکتری گرفته که ما خبر نداریم؟ بنده و دکتر آشتیانی تا «دکترای فلسفه هنرهای رزمی» عضو قبلی شورای شهر، حامی اصلی منوریل و جیگر شهردار قبلی دکتراهایمان را همزمان گرفتهایم!)
مکان سرکوه قاف، زمان، چله زمستان
اوس معمار: میگم عجب سرده ها ... کاش یه جورایی میشد بریم خونه
زن اوس معمار: من میگم زنگ بزنیم یه طیاره بیاد ببرمون خونه
پسر اوس معمار: این حرفا چیه مادر، هواپیما کجا بود؟
عروس اوس معمار: هلیکوپتر که میتونه بیاد ... زود باش یخ زدیم.
داماد اوس معمار [صدایش از زیر کپهای برف میآید]: نه نه... هلیکوپتر مصرف سوختش بالاست و درست نیست که ما ذخایر فسیلی رو برای جون خودمون مصرف کنیم.
دختر اوس معمار: پس حالا چه خاکی به سرمون بریزیم؟
داماد اوس معمار: در ستاد تبصره 13 مقرر شده که منوریل احداث بشه. فقط با منوریله که مشکل ما حل میشه و به ذخایر فسیلی کشورمون لطمه وارد نمیشه.
زن اوس معمار: اوا اوس معمار یخ زده گمونم.
دختر اوس معمار: وای ... آقاجونم فسیل شد
مکان: اتاق خواب اوسمعمار، زمان نیمهشب
[اوسمعمار و عیال با حفظ فاصله شرعی، روی تشکهای چهلتیکه خود دراز کشیدهاند]
اوس معمار: آی دلم میخواست مثل او زمونا که آقاجونم نصفه شب با تنبون میومد در خونهمون سرکشی میکرد، همین الان میرفتم یه سری به بچهها و نوهم میزدم ... .
عیال اوسمعمار: اِوا اوستا... من اینجا کنارتم احوالمو نمیپرسی ... چی شد یاد بچهها افتادی؟!
اوسمعمار: قسمته دیگه!
عیال اوسمعمار: [با مهربانی زایدالوصف!] میگم اوستا [...]!!!
اوس معمار: لازم نکرده! ... همین مونده سیدیمون بیاد بازار. من یک کلوم گفتم هوس کرده بودم با پیژامه و دمپایی لاستیکی میرفتم دم خونه بچهها و توی کوچهباغها آواز میخوندم... عجب غلطی کردم ها!
داماد اوسمعمار [سرش را از لای پرده بیرون میآورد]: غصه نخورید آقاجون ... با ایجاد منوریل که در ستاد تبصره 13 با اون موافقت میشه، انشاءالله در آیندهای نه چندان دور خواهید توانست از پنجره اتاق، سوار منوریل بشوید و به بچهها سرکشی کنید و ... .
اوس معمار: تو اونجا چی کار میکنی بیحیای بیآبرو!... عیال اون ساطور رو بده من...
داماد اوس معمار: [در حالی که از پنجره بیرون میپرد] غلط کردم آقاجون... ببخشید... آخ کمک... کمک...
عیال اوس معمار: [از پنجره پایین را نگاه میکند] حیف... باز دخترم بیوه شد...
مکان صادقیه، زمان روز
[اوس معمار و دختر و دامادش در حال قدم زدن هستند. داماد اوسمعمار بدون پاست و با کمک چوب زیر بغل راه میرود]
اوسمعمار: ولی وقتی افتادی گفتم سقط شدی ها ... .
دختر اوس معمار: زبونتون رو گاز بگیرین آقاجون!
داماد اوسمعمار: ولی خوب شد که از پنجره خودم رو پرت کردن و گیر ساطور آقاجون نیفتادم.
[همگی میخندند]
اوسمعمار: حالا زندگیتون چطوره؟ ... مشکلی ندارین؟
دختر اوسمعمار: نه آقاجون... این از همه اونای قبلی بهتره ... نه معتاده، نه چشمچرونه، نه دستش کجه، فقط یک کم صداش اوا خواهره و ... .
اوسمعمار: اونو که ملالی نیست ... به این حسینآقای باغی میگم صداشو مثل من کت و کلفت و داشمشدی ریدیف کنه ... .
دختر اوسمعمار: دیگه اینکه خیلی تو فکر منوریله ... نون و آب از دهنش میافته، منوریل نمیافته... .
داماد اوسمعمار: آخه منوریل خیلی چیز خوبیه و در تمام کشورهای پیشرفته دنیا اولین چیزی که احداث میکنند، منوریله! الان وضعیت طوری شده که در ژاپن منوریل میزنند بعد براش شهر میسازند. در ایران هم در ستاد تبصره 13 مقرر شده که منوریل به عنوان بهترین، باصرفهترین، ارزانترین، پرظرفیتترین و پرطرفدارترین... آ آ آ آ آ آخ
دختر اوس معمار: اوا خدا مرگم... این چهاش شد؟ کوشی؟
اوس معمار: [در حالی که به درون چاه بزرگی نگاه میکند] به گمونم افتاد توی چاه منوریل صادقیه.
دختر اوس معمار: اوا خدا مرگم! حالا چی کار کنم؟
اوس معمار: بیخیال دخترم... بیوه بمونی بهتر از اینه که زن یه مشنگ باشی!
اون سی میلیون تومن!
خواندن سایتهای درپیت بویژه از نوع طرفدار دولتشان، یکی از آن کارهای بامزهای است که مطمئنا بیشتر از خواندن دوربرگردان شما را میخنداند، هشت خط از ده خط خبری که یکی از این سایتها منتشر کرده را عینا میخوانید:
«به گزارش پایگاه خبری [...] به نقل از یک منبع آگاه، پس از ناکامی از رفع فیلترینگ سایت بازتاب، شورای سیاستگذاری این سایت با خرید سایت خبری «فردا» نبرد خود را برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی آغاز کرده است.
شنیدهها حاکی است، مبلغ این قرارداد سی میلیون تومان بوده که توسط شورای سیاستگذاری «بازتاب» از گردانندگان سابق «فردا» خریداری شده است.
پیش از این، «فردا» از رسانههای حامی قالیباف، شهردار تهران، شناخته میشد. این سایت در سال 84 توسط عباس درویش توانگر، سردبیر فعلی خبرگزاری فارس، راهاندازی شده بود. این سومین بار است که «فردا» دست به دست میگردد!».
البته اینها به من دیگر ربطی ندارد که سایت فردا را علی شکوهی راه انداخت و نه عباس درویش توانگر؛ و آن سایتی که درویش توانگر راه انداخت، «عارفنیوز» بود که البته این درویش توانگرِ سردبیر فعلی فارس، آن درویشِ توانگرِ عارفنیوز نیست.
من فقط میخواهم بگویم اگر این مادرمردهها سی میلیون تومان پول داشتند و میخواستند «نبرد خود را برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی» آغاز کنند؛ لازم نبود «فردا» را بخرند. خیلی راحتتر از اینها این کار شدنی بود. اینطوری:
1. خرید چند دومین: 30 هزار تومان
2. خرید یک کپی نرمافزار با گرافیک جواتی: حداکثر یک میلیون تومان
3. پرداخت کرایههای عقبمانده دفتر «بازتاب»: دو میلیون و صد هزار تومان
4. پرداخت حقالزحمه پرسنل کنونی و تسویهحساب با آنان: یک میلیون و سیصد هزار تومان
5. استخدام چند خبرنگار و خبربیار نابغه از نوع فوق: جمعا دو میلیون تومان (تا 24 اسفند)
6. پرداخت حقالتحریر به یادداشتنویسان مؤدب (از همان نوعی که میدانید!): جمعا پانصد هزار تومان
7. چرب کردن سیبیل رفقا در روزنامههای دولتی برای نقل اخبار سایت جدید: یک میلیون تومان
8. خرج اتینا: مابقی!
دستانداز
دو خبر را عینا از خبرگزاریهای داخلی نقل میکنم. ربطش با شما
1. مسئولان ایرنا اعلام کردند، خبرگزاری جمهوری اسلامی رتبه چهارم را در بین خبرگزاریهای دنیا دارد.
2. جوانفکر: بعضی رسانهها شریک جرم شهرام جزایریاند.
نوشته شده توسط : علی
سخنگوی شورای نگهبان، موضوع معرفی و انتخاب خود به عنوان رابط شورای نگهبان و خانه احزاب را تکذیب کرد.
دکتر عباسعلی کدخدایی در گفتوگو با ایسنا، درباره انتخاب و معرفی خود به عنوان رابط شورای نگهبان و خانه احزاب، تاکید کرد: ما هیچگونه تماس مستقیمی با خانه احزاب نداشتیم و چنین قراری نبوده است.
وی گفت: تاکنون نیز هیچگونه تماس یا رابط خبری نبوده است؛ چه با اینجانب، چه با اعضا و چه با دبیر شورای نگهبان.
برخی سایتها امروز خبر داده بودند که کدخدایی به عنوان رابط شورا و خانه احزاب معرفی شده است.
نوشته شده توسط : علی
بنا به یک گزارش جدید بینالمللی، بهرغم ثروتمندتر شدن جهان، افزایش جرایم سازمان یافته، گرمایش زمین و کمبود آب قابل شرب آینده بشریت را با خطری جدی روبهرو کرده است.
کارگزاران نوشت: فدراسیون جهانی انجمن های سازمان ملل متحد (WFUNA)، در گزارش سالانه خود تحت عنوان وضعیت آینده، آورده که جرم و جنایات سازماندهی شده بین المللی به دیوی دو تریلیارد دلاری تبدیل شده است و با رشد پرسرعتش نه تنها روند دموکراسی جهان را با خطر مواجه کرده بلکه نابرابری های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را نیز دامن زده است.بنا به این گزارش، درآمد سالانه باندهای تبهکار جهان تقریبا دو برابر بودجه نظامی کلیه کشورهاست؛ نیمی از درآمد باندهای تبهکار از رشوه گیری تامین می شود که خود نهایتا منجر به مضاعف شدن ثروت ثروتمندان و قدرتمندان میشود.
فدراسیون جهانی انجمن های سازمان ملل در گزارش سال 2007 خود همچنین به این نکته اشاره دارد که مجموع درآمد دو میلیارد و هفتصد میلیون نفر از فقیرترین مردمان جهان (یعنی 40 درصد از کل جمعیت جهان)، با درآمد فقط 225 تن از ثروتمندترین افراد جهان برابر است. این سازمان مستقل و غیردولتی که به صدها هزار نفر از مردم یکصد کشور عضو سازمان ملل فرصت داده با یکدیگر درباره مسائل مهم بینالمللی تبادل نظر و گفتوگو کنند، می گوید هرچند که روند دموکراسی در سراسر جهان رو به پیش بوده و در حال حاضر نیمی از جمعیت جهان در حکومت های دموکراتیک زندگی می کنند، گسترش رشوه گیری و رشوه دهی این روند را با خطر جدی روبهرو کرده است.
در همین زمینه روزنامه گاردین، چاپ بریتانیا، در شماره دیروز خود (12 سپتامبر)، مطلبی دارد و در آن به نقل از جروم گلن، مدیر طرح هزاره The Millennium Project، متعلق به فدراسیون انجمن های سازمان ملل، آورده: آنچه همه باید درباره عواقب گسترش رشوه گیری بدانند این است که تصمیمات دولت ها قابل خرید و فروش شده است. وی در ادامه گفت: تصور کنید که باند تبهکاران تصمیم بگیرد که به جای خرید و فروش هروئین و کوکائین تصمیمات دولتها را معامله کند! این همان خطری است که دموکراسی های جهان با آن روبهروست.
در گزارش جدید فدراسیون جهان انجمن های سازمان ملل آمده است که برخلاف انتظار عمومی، بخش جزئی از این رشوه گیری های سیاسی به جیب مقامات در کشورهای در حال توسعه میرود، بخش عمده این رشوه ها به مقامات کشورهای ثروتمند داده می شود؛ در کشورهای ثروتمند است که در بسیاری موارد درشتی رقم پول، سمت و سوی تصمیمات سیاسی را تعیین می کند. طبق این گزارش بخش بزرگی از درآمد حاصله از بازار سیاه (520 میلیارد دلار)، از کلاهبرداری و نسخه برداری های غیرقانونی تامین می شود. تجارت مواد مخدر با 320 میلیارد دلار درآمد سالانه، در رده دوم قرار دارد. قاچاق انسان در مقایسه با این دو، صنعت کوچکی تلقی می شود چون ارزش مالی آن زیر 44 میلیارد دلار در سال است هرچند که زیانبارترین فعالیت غیرقانونی در آینده جهان محسوب می شود.
بنا به گزارش سازمان ملل متحد، در حال حاضر جمعیت افرادی که در چنگال برده داران گرفتارند، بالغ بر 27 میلیون نفر است. تجارت برده در آفریقا هرگز به این تعداد نرسید و اکثر قربانیان امروزی برده داری زنان آسیایی هستند. گزارش سال 2007 فدراسیون جهانی انجمن های سازمان ملل متحد می افزاید خشونت خانوادگی علیه زنان همچنان ادامه دارد و تلفات ناشی از آن بیشتر از تلفات جنگ های نظامی در سراسر جهان است.20 درصد از زنان جهان در طول عمر خود یا قربانی تجاوز جنسی می شوند یا در معرض خطر تجاوز جنسی قرار می گیرند و این وضعیت بقدری وخیم است که مدارس باید به دختران دانش آموز ورزش های رزمی (کاراته و غیره) آموزش دهند.
جروم گلن، از نویسندگان این گزارش، در این ارتباط به روزنامه گاردین گفت: ما در کشورهای جهان وزارت دفاع داریم. کدام وزارتخانه از زنان دفاع خواهد کرد؟
اما، این گزارش در مجموع وضعیت اغلب مردم جهان را بهتر ارزیابی کرده و آورده که دنیا به مکانی بهتر برای ساکنان آن تبدیل شده است. به گفته این فدراسیون بهبودی وضعیت جهان تا یک دهه دیگر هم ادامه خواهد داشت و مردم در کل درآمد بیشتری خواهند داشت، بیشتر عمر خواهند کرد و از مراقبت های پزشکی و آموزشی بهتری برخوردار خواهند بود. رشد اقتصاد جهانی در سال 2006 پنج و چهار دهم درصد بوده در حالی که رشد جمعیت جهان کمی بیشتر از یک درصد بوده است. به پیش بینی این فدراسیون اگر تناسب رشد اقتصادی و جمعیت به همین گونه ادامه یابد، فقر جهانی تا سال 2015 میلادی نصف خواهد شد که همان هدفی است که سازمان ملل در آغاز هزاره سوم اعلام کرد. البته این وضعیت شامل کشورهای آفریقا نمی شود.
نوشته شده توسط : علی
در حالی که بنا بر اعلام رسمی دولت عراق، نزدیک به نیمی از عملیاتهای تروریستی که به قتل مردم مظلوم این کشور منجر میشود، توسط تروریستهای سفرکننده به عراق از مبدأ عربستان انجام میشود، ساخت دیوار حایل در نقطه مرزی عربستان با عراق، سؤالات زیادی را ایجاد کرده است.
به گزارش استان سماوه عراق، مدتهاست که سعودیها با هزینه گزافی در حال زدن یک دیوار چهار متری در مرز عراق و عربستان هستند و جالب آنکه این دیوار دست کم تاکنون تنها در بخشهای شیعهنشین عراق زده شده است.
یکی از چهرههای محلی استان سماوه به خبرنگار «بازتاب» گفت: این امر معنای خاصی دارد و آن این که در صورت سخت شدن اوضاع شیعیان، به هر دلیل آنان نتوانند به سعودی پناه ببرند و کاملا در تنگنا باشند. جالب آنکه در ماجرای انتفاضه شمار زیادی از شیعیان راهی رفحا در عربستان شدند. رفتن این جماعت در سعودی به هر دلیل برای این کشور خطرناک است.
وی افزود: نکته دوم آن که اجازه انجام هر حرکتی از سوی شیعیان در سعودی گرفته میشود و به علاوه بودن این دیوار به این معناست که سعودی هر کسی را که خواست به داخل عراق میفرستد، اما به صورت عادی مانع میشود. اگر توجه داشته باشیم «القاعده» جدید که سعودی آنها را تربیت کرده، فقط ضد شیعه هستند نه ضد آمریکا، درخواهیم یافت که چرا سعودی تلاش میکند فقط به افراد خاصی اجازه ورود به عراق بدهد.
وی درباره ساخت این دیوار در بخشهای سنینشین مرز عراق و سعودی گفت: دستکم تا الان چنین اتفاقی نیفتاده است. خود این هم معنادار است. عربستان در پی جدا کردن بخشهای شیعهنشین عراق از سعودی است، اما بخشهای سنینشین آزاد هستند. این چیزی است که برای امنیت عراق فوقالعاده خطرناک است. سعودی از این مسیرها که هیچ عراقی یا آمریکایی بر آنها نظارت ندارد، هرچه بخواهد داخل عراق می فرستد و هر کسی را بخواهد اعزام می کند.
گفتنی است، در گزارش اخیر، کروکر و پترائوس به کنگره آمریکا، ایران مخل امنیت عراق دانسته و نقش تروریستهای سعودی کمرنگ شده است.
این در حالی است که همه شواهد، حاکی از آن است که کشورهای عربی پشت سر تروریستها هستند و در رأس آنها عربستان و اردن و بعد هم سوریه، هر کدام به یک دلیل ایفای نقش میکنند. این که چرا آمریکا در مقابل عربستان نمیایستد، شاید به این خاطر است که عربستان لابیهای محکمی در کنگره آمریکا دارد و روابط مالی، اقتصادی و سیاسی مانع میشود. در واقع سعودیها میدانند که دولت آمریکا دستش برای هر کاری باز نیست و برای همین با او بازی میکنند.
گفتنی است، بر پایه آمارهای اعلام شده، بیش از ۶۰۰ هزار عراقی از زمان آغاز حمله آمریکا به عراق کشته شدهاند که با کاستن ۱۰۰ هزار عراقی کشته شده به دست نظامیان آمریکا، وهابیون اعزامی از عربستان را میتوان قاتل نزدیک به ۲۵۰ هزار زن و مرد و کودک مظلوم عراقی دانست.
نوشته شده توسط : علی
اندونزی دومین سطح هشدار درباره سونامی را بالا برد.
به گزارش شبکه خبر به نقل از خبرگزاری فرانسه ، در پی بروز پس لرزه ای به قدرت شش و شش دهم ریشتر که بعد از زمین لرزه شدیدی که چندروز پیش در سواحل غربی سوماترا به وقوع پیوست اندونزی سطح دومین هشدار را در خصوص وقوع سونامی بالا برد.
نوشته شده توسط : علی
از زمانی که به بند زنان زندان مرکزی مشهد رفته و دختران زیر 18 سال را به صورت دسته جمعی تنها در یک اتاق و در بندی از زندان زنان دیدم، حدود 2 سال میگذرد.
به گزارش ایسنا، در این مدت انتقادات زیادی ازسوی افراد مختلف به نبود کانون اصلاح و تربیت در مشهد برای این گروه از زندانیان مطرح شد و در مهمترین این انتقادات، دادستان مشهد از وضعیت نگهداری دختران در زندان ابراز تاسف و نگرانی کرد.
برای آگاهی از وضعیت کنونی نگهداری دختران مجرم، به اتاق محمدعلی بلوکی، رییس زندان مرکزی مشهد میرویم.
بلوکی 2 سال پیش به این نکته اشاره کرد که چون به لحاظ آمار، تعداد دختران زیر 18 ساله آنقدر زیاد نبود که بخواهیم مرکز جداگانهای داشته باشیم لذا زیاد پیگیر قضیه نبودیم.
وی دربارهی اظهار نظر آن زمان خود میگوید: این طور نبوده که هیچ پیگیری انجام نشده باشد و اکنون هم در حال پیگیری هستیم ولی از آن جایی که ایجاد کانون از جمله پروژههای ملی است لذا اعتبارات آن باید از سوی دولت مصوب شود و من به تنهایی نمیتوانم در مورد آن تصمیمگیری کنم و تنها منعکس کننده مسایل و مشکلات هستم.
وی میافزاید: در واقع پرسش درباره نبود کانون اصلاح و تربیت دختران نوجوان، باید از اداره کل زندانها پرسیده شود زیرا من تنها مجری هستم و اعتبارت برای اجرا به من ابلاغ میشود.
بلوکی درباره اولویت ساخت کانون اصلاح و تربیت دختران مشهد از نظر اداره کل استان میگوید: اکنون در بسیاری از مراکز ما که اسم زندان بر آنهاست، باید نوسازی و بازسازی اساسی انجام شود و اگر بنا را بر اولویتها بگذاریم، شاید اولویتهای دیگری هم مطرح باشد.
وی خاطرنشان میکند: ولی آنچه مربوط به اختیارات من بوده و میتوانستم در مورد آن تصمیمگیری کنم، در مجموعه تحت نظرم به کار گرفتهام و اقدامات لازم را در خصوص جداسازی مددجویان زیر 18 سال انجام دادهام.
بلوکی میافزاید: هر چند این بند هنوز در مجموعه زندان قرار دارد ولی از ارتباط آنان با جرایم حرفهیی خبری نیست.
وی سپس برای مشاهده اقدامات انجام شده ما را به سمت بند دختران راهنمایی میکند.
پس از گذشتن از راهروها و دربهای قفل شده متمادی و سپس محوطه باز زندان در جایی دورتر و متفاوتتر از گذشته وارد بند دختران میشویم.
ساختمانی مرتب که به گفته رییس زندان در گذشته مرکز روان شناسی بوده و اکنون به این عده اختصاص یافته، مجموعهای با حدود 5 اتاق که در هر اتاق حدود 7 دختر حضور دارند و یک راهرو بزرگ در وسط و یک تلویزیون که در انتهای راهرو قرار گرفته است.
دخترانی با چهرههایی جوان، بعضی با شیطنت و بعضی با افسردگی سلام میگویند و با نگاههایشان تعقیبمان میکنند.
دختری که سنش بیشتر از بقیه به نظر میرسید، توجهم را جلب میکند، 23 ساله است، جرمش مخفی کردن قتل است.
آرام، متین و شمرده صبحت میکند، طرز نگاه و نحوه صحبتش هیچ همخوانی با محیط ندارد، میگوید: حدود 14 ساله بودم که ازدواج کردم، 7 سال با شوهرم زندگی کردم و بچهای ندارم، شوهرم از هر لحاظ که فکر کنید مرد خوبی بود، در خانه و اجتماع آدم سالمی بود، اعتیاد نداشت، اهل رفیق نبود و... اما تنها مشکلم این بود که شوهرم نسبت به من محبت نداشت.
او ادامه میدهد: پس از مدتی به طور گذری با پسری دانشجو که درسش تمام شده بود و کار میکرد آشنا شدم، قرار گذاشتیم از شوهرم طلاق بگیرم و با او ازدواج کنم.
همین کار را هم کردم، با شوهرم صحبت کردم تا از او طلاق بگیرم تا اینکه به واسطه مزاحمت یکی از همسایهها، شوهرم با آن پسر درگیر شد که در این درگیری همسرم کشته شد.
ادامه میدهد: خانواده شوهرم برای قاتل تقاضای قصاص کردند و فعلا در دادنامه برای من یک سال حبس در نظر گرفته شده زیرا من در قتل همکاری نداشتم و به خاطر همان 2 ساعتی که چیزی نگفته و رابطهام را با آن مرد مخفی کردم، اکنون در زندان هستم.
او درباره وضعیت پذیرش خانوادهاش پس از آزادی از زندان میگوید: خودتان میدانید هنگامی که چنین اتفاقی برای یک دختر میافتد، خانواده چه برخوردی میکند، خصوصا برای من که خانوادهای مذهبی دارم.
میگوید: خود من نیز هیچ گاه به این مسایل و آشنایی با فرد دیگر، حتی فکر هم نمیکردم، فقط به خاطر اینکه محبت در زندگیام وجود نداشت و تفاهم نداشتم، این اتفاق افتاد ولی خانوادهام حاضر به پذیرش این مساله نیستند و در این مدت یکسال تنها یک مرتبه به ملاقاتم آمدهاند.
سکوت میکند و بعد میگوید: من حتی نمیدانستم زنان هم به زندان میروند؛ تنها به این فکر میکردم که طلاق میگیرم و با مرد مورد علاقهام ازدواج میکنم ولی اشتباه کردم، با یک آشنایی همه چیزم را از دست دادم، زندگی، آبرو و شوهرم را...
رستگار، مشاور نوجوانان بند نسوان درباره او که به عنوان دستیار در بند زیر 18 سالهها حضور دارد، میگوید: همسر وی به هیچ عنوان نیازهای عاطفی او را برآورده نمیکرده و یک سرکوبهایی در زندگیاش وجود داشته که به این اقدام دست زده است.
رستگار خاطرنشان میکند: وی به عنوان دستیار در این بند حضور دارد، دستیاران برای بچههای اینجا حکم مادر را دارند چون سنشان از بقیه بیشتر است، طوری رفتار میکنند که نوجوانان این بند به آنها اعتماد کنند و احساس تنهایی و ناراحتی خود را با آنها در میان بگذارند و در حدی که در توانشان است، خلاء عاطفی آنها را پر کنند ولی باید به این نکته توجه کنیم که واقعیت زندگی را نمیتوان تغییر داد.
دختر دیگری که میگوید 21 ساله است و از 18 سالگی در زندان است، میخواهد که به داخل اتاق آنها بروم، بعد از این که در داخل اتاقی که تعدادی از هم اتاقیهای او حضور دارند، مینشینیم، میگوید: شما چه تصوری از اینجا دارید؟ اینجا آنچنان که فکر میکنید تمیزی ندارد!
منظورش را از تمیزی میپرسم، میگوید: دوست داریم خیلی آزادانهتر باشد، ما میخواهیم در همان سطحی که در بند آقایان مشاوره صورت میگیرد، در اینجا هم اینطور باشد.
او ادامه میدهد: دو هم جرم من که در بند آقایان هستند، اکنون رضایت شاکی را گرفتهاند ولی من حدود 3 سال است که اینجا هستم و موفق به گرفتن رضایت نشدهام.
از او در مورد جرمش میپرسم، خیلی راحت میگوید: آدم ربایی، 2 هم جرم داشتم، گفتند اگر این کار را نکنی ترا میکشیم، پسر عموی فردی را که در آگاهی بود و آنها می گفتند آدم پولداری است دزدیدیم و 14 روز طول کشید تا آنها به پدرش گفتند پول تهیه کند، بعد از فراهم شدن پول و در محل قرار، ماموران ما را گرفتند.
دختر دیگری با اشاره به اینکه نیروی کافی برای رسیدگی به مشکلات زندانیان و صحبت با خانوادهها برای پذیرش فرد و گرفتن رضایت شاکی وجود ندارد، اضافه میکند: ما احتیاج داریم که مشکلاتمان با خانوادههایمان حل شود، خیلیها هستیم که خانوادههایمان اینجا و در این شهر نیستند و از شهرستانهای مختلف کشور در اینجا ساکن هستیم ولی متاسفانه نیرو به اندازه کافی برای پیگیری مسایل ما وجود ندارد.
نفر سوم در حین حرفهای او میگوید: هر دو روانشناسی که در اینجا هستند کمک زیادی به ما میکنند ولی باید خدمات به مددجویان به گونهای باشد که دوباره به زندان برنگردند در حالی که در این چند سالی که ما به دلیل جرمهای سنگین اینجا هستیم، عده زیادی چند مرتبه به اینجا رفت و آمد کردهاند.
روانشناس بند: خانواده 80 درصد مددجویان به لحاظ اقتصادی زیر خط فقر قرار دارند
رستگار، روانشناس بند درباره صحبتهای زندانیان میگوید: مدت زیادی است که قسمت مشاوره در بند آقایان احداث شده و طبیعی است که اقدامات درمانی به صورت جدیتری در آن جا صورت میگیرد، البته ما در صدد آن هستیم که از دکترهای روانشناس در این بند استفاده کنیم ولی طبیعی است تا زمانی که اقدامات لازم و کافی صورت بگیرد و نتایج آن دیده شود، مدتی به طول خواهد انجامید.
وی درباره اقدامات صورت گرفته در رابطه با خانوادههای مددجویان گفت: در صورتی که خانوادهای تمایل داشته باشد، تا جایی که امکان داشته باشد با آنها ارتباط برقرار میکنیم و از کمکهای عاطفی و مادی مانند گذاشتن سند برای استفاده از آزادی مشروط و مرخصی استفاده میکنیم ولی در بسیاری از موارد یا اثری از خانواده پیدا نمیشود یا چنانچه خانواده پیدا شود، حاضر به پذیرش و ملاقات مددجو نیست.
وی همچنین اشاره داشت: به جز اقدامات مرکز مراقبت بعد از خروج که یکسری وامها به مددجویان میدهد، ما خودمان در موارد خاص برای کاریابی مددجو بعد از آزادی از زندان، اقدام میکنیم.
رستگار میافزاید: ما اقدامات خانواده درمانی هم انجام میدهیم، به این صورت که از خانواده دعوت میکنیم تا به ملاقات مددجو بیاید و چنانچه خود مددجو هم تمایل داشته باشد، بستری را فراهم میکنیم تا بتواند به آغوش خانوادهاش بازگردد.
وی خاطرنشان میکند: ولی فرزندان خانوادههای بدسرپرست یا آنهایی که خودشان منشا جرم فرزندانشان بودهاند، به خانه سلامت معرفی میشوند.
رستگار درباره خانه سلامت میگوید: خانه سلامت که در مرکز TC خواهران قرار دارد، جایی است که اطمینان نسبی داریم فرد دوباره به محیط سابق باز نمیگردد و آن قدر قوی شده که بتواند خود را حفظ کند.
وی دربارهی فعالیت مشاوره در بند دختران میگوید: این قسمت حدود 8 ماه است که احداث شده و هدفمان این است که در نوجوانانی که سنشان خیلی کم است و آمادگی پذیرش و آموزش بسیاری مسایل را دارند تغییرات مثبت ایجاد کنیم تا به زندگی سالم برگردند.
وی اضافه میکند: ما سعی میکنیم نیازهای مددجویان را از ابتدای ورود بر اساس هرم نیازها بر طرف کنیم، نیاز به امنیت، ایمنی، محبت، و...
رستگار درباره نبود کانون اصلاح و تربیت برای دختران میگوید: اینجا با این نیت احداث شد که تبدیل به کانون اصلاح و تربیت دختران شود، در حال حاضر نیز تقریبا همین طور است، چون خیلی چیزها مانند تلفن و موسیقی که در زندان ممنوع است، اینجا آزاد است، همچنین فکر میکنم از مددجویان این بند انگشت نگاری نشده و حضور در این بند برایشان سابقه محسوب نمیشود.
وی درباره سطح خانوادگی و تحصیلات مددجویان میگوید: سطح خانوادههای مددجویان پایین است به طوری که خانواده 80 درصد مددجویان به لحاظ اقتصادی زیر خط فقر قرار دارند یعنی خانواده متلاشی شده و حتی امکانات اولیه زندگی را هم ندارند.
وی درباره سطح تحصیلات زندانیان میگوید: ما در مجموع اینجا 3 دیپلم داریم و بقیه سیکل و بیسوادند.
پیکردوست، مسوول بند مشاوره نوجوانان نسوان دربارهی آمار مددجویان میگوید: ما در این بند حدود 60 مددجو داریم.
وی درباره آمار روزانه ورود و خروج زندانیان نوجوان بیان میکند: نمیتوان آمار دقیقی در این زمینه ارائه داد، گاهی ممکن است 2 تا 3 روز ورودی نداشته باشیم و گاهی ممکن است چند روز متوالی، روزانه 5 الی 6 نفر بیایند.
پیکردوست درباره اولویت جرایم دختران زیر 18 سال میگوید: اکثریت این دختران به دلیل رابطه نامشروع و سپس سرقت و مواد مخدر اینجا هستند، البته 90 درصد کسانی که رابطه نامشروع دارند یا معتاد به مواد مخدر هستند یا با مواد دستگیر شدهاند.
وی میافزاید: قبلا جرم مواد مخدر بیشتر بود و اولویت بعدی، سرقت و رابطه نامشروع بود ولی هر چه میگذرد، جرایم مربوط به رابطه نامشروع بیشتر میشود.
مسوول بند مشاوره نوجوانان نسوان درباره وضعیت صدور حکم زندانیان این بند میگوید: کسانی که وضعیت پروندهشان هنوز مشخص نیست، میتوانند به قید وثیقه یا تحت کفالت آزاد شوند تا حکمشان صادر شود، منتها بسیاری از خانوادهها قادر به گذاشتن وثیقه نیستند.
وی در ادامه میگوید: مدت زمانی که طول میکشد تا حکم قطعی برای مددجو صادر شود، بستگی به جرم دارد، چنانچه جرم سبک باشد نهایتا یک ماه طول میکشد، ولی چنانچه قتل و پروندههای سنگین باشد، ممکن است یکسال هم طول بکشد.
نامش اکرم است، 13 سال سن دارد و جرمش رابطه نامشروع است. بیشتر از سنش به نظر میرسد ولی هنگامی که صحبت میکند، همان نوجوان 13 ساله است. میگوید: من و دوستم را با 4 پسر گرفتند، من و دوستم رفته بودیم بیرون، ما را به زور سوار موتور کردند و ما را به خانهای بردند و به ما تجاوز کردند.
در ادامه میگوید: مرا به زور به آن خانه بردند، هر چه به قاضی گفتم، نپذیرفت، چطور میتوانم این مساله را ثابت کنم.
کلماتش را به سختی و ناواضح ادا میکند، این طور به نظر میرسد که از گفتن این جملات خجالتزده و شرمنده است.
اضافه میکند: خودم به مامورها زنگ زدم که آمدند و ما را دستگیر کردند، دوستم و آن 4 نفر تحت سند آزادند ولی من الان 2 سال است که اینجا هستم.
میپرسم قبلا هم اینجا آمدهای؟ پاسخ میدهد: یک بار دیگر هم به جرم بدحجابی آمدم.اکرم در مورد خانوادهاش میگوید: مادرم در بند نسوان زندان مشهد به جرم اعتیاد زندانی است، پدرم هم به همراه برادر 5 سالهام در کرمان است، من اینجا ملاقاتی ندارم.
"لیلا" به لحاظ ظاهر و جثه، کم سن و سالتر از بقیه به نظر میرسد. جرمش حمل مواد مخدر است که حکم آن یکسال حبس و 400 هزار تومان جریمه است.
9 ماه است که در زندان است. میگوید: به علت نداشتن پول این جرم را انجام دادم، مواد را از زن برادرم گرفتهام، پدر و مادرم فوت کردهاند و من با برادرم زندگی میکردم ولی اکنون او هم به جرم مواد در زندان است.
ادامه میدهد: "خونه بهتره، آزاد که بشم میرم خونه، دیگه فهمیدم زندان چه جاییه، دیگه مواد نمیفروشم، میرم سرکار، تنبیه شدم ...".
بلوکی، مدیر زندان مشهد دربارهی بند مشاوره میگوید: بند مشاوره نوجوانان از طریق 2 روانشناس و یک مددکار که روانشناس هم هست، اداره میشود.
بلوکی میافزاید: در حال انجام کارهای ابتدایی بوده و به دنبال این هستیم که یک روان درمان نیز در بند مشغول به کار شود.
وی درباره اجرای حد قصاص و شلاق در بند زیر 18 سال میگوید: تاکنون چنین حکمی نداشتهایم.
وی درمورد وضعیت پذیرش خانوادههای نوجوانان میگوید: به طور کلی نمیتوان گفت در خصوص این گروه سنی عدم پذیرش زیاد است، به همین دلیل آمار برگشت در زیر 18 سالهها بسیار کم است.
بلوکی به این مساله اشاره میکند که زیر 18 سالههای سابقهدار نیز در همین جا نگهداری میشوند زیرا جای دیگری برای نگهداری آنها نداریم.
وی در پایان سوالی قابل تامل مطرح میکند: یک دختر زیر 18 سال، چرا باید جرمی مرتکب شود که نیاز به کانون اصلاح و تربیت باشد؟
نوشته شده توسط : علی
وزیر کشور دولت اصلاحات وجود احزاب و تشکلهای شناسنامهدار را برای تمشیت امور جامعه ضروری دانست و گفت:وقتی قانون اساسی وجود احزاب را تایید میکند و وقتی قوانین موضوعه دیگر کشور به ساماندهی سلایق در قالب احزاب تاکید دارند دستگاه اجرایی باید این واقعیت را بپذیرد.
«عبدالواحد موسویلاری» در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا خاطرنشان کرد: اینکه دستگاه اجرایی خودش را وابسته به هیچ حزبی نداند، میل اوست و میتواند بگوید من در غالب احزاب موجود کار نمیکنم. البته مردم حق دارند که از دستگاه اجرایی و مدیران اجرایی بپرسند که اگر شما در قالب هیچ حزب و تشکلی کار نمیکنید مبانی فکری و سلایق و دیدگاههایتان را چطور سامان میدهید و از چه طریق به اطلاع مردم میرسانید. چه طور می خواهید در صحنه حاضر شوید؟
این عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز گفت: برخی اظهار نظرها درباره احزاب کلیگویی و شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت و واقعیتگریزی است و میخواهند واقعیت را به خاطر اهداف خاص خود نادیده بگیرند.
موسویلاری با تاکید بر اینکه «برای ترمیم رابطه تشکلهای صنفی ، سیاسی با بدنه اجرایی کشور، تن دادن متوالیان امر به قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور شرط لازمه است و البته شاید شرط کافی نباشد»، ادامه داد: همراهی و همدلی احزاب و تشکلها برای تامین مصالحه عموم ومنافع ملی نیز شرط دیگر است.
وزیر سابق کشور با اظهار خشنودی از اینکه «احزاب و تشکلهای موجود کشور براساس قانون شکل گرفته و از معبر قانون موجودیت پیدا کردهاند و زیر چتر مقررات جمهوری اسلامی فعالیت میکنند»، ادامه داد: با توجه به این مساله، موجودیت احزاب مورد تایید نظام است و دستگاه اجرایی نیز باید به احترام کلیت نظام احزاب و تشکلها را آنگونه که هستند، ببیند.
این عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارزافزود: یکی از خطراتی که موجود که دستگاه اجرایی حتما باید به آن توجه کند، این است که اگر ما تن به احزاب و تشکلهای شناسنامهدار قانونی ندهیم و حزبگریزی را شعار خود قرار دهیم و برای آنکه خودمان را به تعبیر برخی وامدار هیچ حزبی ندانیم تقلا کنیم، خطر سقوط در دام باندهای مافیایی و باندهایی که نام و نشان ندارند اما منافع مادی و اقتصادی خود را بر مصالح ملی ترجیح میدهند، زیادتر میشود.
موسوی لاری با بیان اینکه «وقتی یک حزب شناسنامهدار اظهار وجود میکند مسیر ظهورش مشخص است»، در عین حال افزود: احزاب نانوشته، محفلها ، باندها و محافل قدرتی که نام و نشان ندارند، اما تاثیرگذار هستند برای آینده کشور خطرناکند. این محافل و باندها مدیریت اجرایی کشور را دور میزنند و برای آن نسخههایی میپیچند که آن را در مسیری که برخلاف مصالح ملی و منافع ملت است میاندازد.
وزیر سابق کشور با تاکید بر اینکه «ترمیم رابطه احزاب وتشکلها و ایجاد پیوند بین احزاب شناسنامهدار و تشکلهای صنفی و سیاسی با بدنه اجرایی یک ضرورت برای نجات از باندهای مافیایی قدرت است»، گفت: باید احزاب را به رسمیت شناخت و آنها را تقویت کرد و حضور آنها را در عرصه مدیریتی کشور مغتنم شمرد.
نوشته شده توسط : علی
پادشاه عربستان در دیدار با وزیر اطلاعات ایران با تاکید بر اینکه تهران و ریاض دو هم پیمان مهم برای یکدیگر هستند خواهان همکاری دو کشور در مسائل مهم منطقه ای شد.
به گزارش پرس تی وی، پادشاه عربستان در دیدار با محسنی اژهای وزیر اطلاعات ایران که برای تسلیم پیام محمود احمدی نژاد به پادشاهی عربستان، به ریاض سفر کرده ضمن هم پیمان و دوست خواندن دو کشور خواستار همکاری های راهبردی دو طرف برای حل چالش های منطقه ای شد.
امیر عبدالله همچنین تهران و ریاض را دو کشوری دانست که نفوذی بسیار در جهان اسلام دارند و خواستار گفتوگوی دو طرف در خصوص تحولات منطقهای شد.
پادشاه عربستان تمایل کشورش را برای افزایش همکاریهای بیشتر با ایران اعلام کرد.
اژهای نیز به نوبه خود ضمن تاکید بر همکاری بیشتر دو کشور در خصوص تحولات منطقهای خواستار همکاری برای کاهش مسائل و مشکلات موجود در عراق شد.
نوشته شده توسط : علی
طنز چارخونه مدتی است شبهای مردم ایران را شاد نگه داشته است. این سریالهای تلویزیونی دنبالهدار داخلی که نمایی از طنز در آن وجود دارد و در این چند ساله چند بار تجربه شده است، رابطه مستمری را بین مردم و تلویزیون برقرار میکند که متأسفانه خیلی وقتها با استدلالهای بیپایه هجومی آورده میشود و این سریالها قطع میشود. طنز چارخونه که دوست خوبم آقای سروش صحت آن را مدیریت میکند، در میان سریالهای طنز از چایگاه ویژهای برخوردار است. موضوعاتش که البته گاهی معمولی و تکراری است، ولی بیشتر از گذشتهها به حوادث غیرسیاسی روز میپردازد. چهرههای شناخته شدهی طنز کار خوبی ارائه میدهند ولی از آقای صحت که در فضاهای جدید اجتماعی حضور دارد و آدمهای زیادی را میشناسد، انتظار میرفت که بتواند از نیروهای بازیگر جدیدتری هم استفاده کند. من در عرصهی فیلم خود را از کارشناسان فنی نمیدانم و به همین دلیل اعتقاد ندارم که تلویزیون باید برنامههایی بسازد و پخش کند که فقط اهالی هنرشناس فنی این حوزه آن را بپسندند. میزان استقبال مخاطب عام از برنامهها خود یکی از معیارهای قضاوت در مورد خوبی و بدی برنامهها باشد. طنز چارخونه اگر چه کاملاً معلوم است که دهها ملاحظه سیاسی و اجتماعی و قومی و فنی آن را احاطه کرده است اما از سریالهایی است که به خوبی مخاطب را جلب کرده است. به دستاندرکارانش و به بازیگران دوستداشتنیاش و به کارگردان خوبش این موفقیت را که حداقل در این شرایط سخت داخلی و خارجی و در میان این دلهرهی وحشتناک، لبخندی را بر لب مردم جاری میکنند، تبریک میگویم؛ فقط کاش دل افغانیهای دوستداشتنی که زحمتکشترین و بیادعاترین و رنجکشیدهترین قوم روی زمین هستند را آزرده نمیکردند.
نوشته شده توسط : علی
اختتامیه جشنواره خانه سینما برگزار شد.
چلمبه: نمیدونم چرا ریش و سبیل آقای آئیش منو یاد صحبتهای فرمانده ناجا می اندازه؟!
رئیسجمهور به اعضای تیمهای بسکتبال و والیبال پژو 206 هدیه داد.
- فکر کنم رئیسجمهور باید به ایشون پژو 200006 هدیه بدن!
بیمارستان سوانح سوختگی در قم با حضور وزیر بهداشت افتتاح شد
لنکرانی: ها! چیه؟ مگه بوی سوختگی میاد؟!
سربازان انگلیسی بصره را تحویل مقامات عراقی داده و به خانههایشان بازگشتند(البته این سربازه آمریکاییه!)
- مثل اینکه این سربازای بدشانس هم یه جورایی دل دارن و وقتی برمیگردن، همچین صحنههایی درست میشه!
مسابقات موجسواری در سواحل خلیج همیشه فارس برگزار شد.
- چه صفایی دارن این بچههای جنوب، کاش موجسواری سیاسیون هم مثل اینا بود.
گزارش کاملا" درست! و مستند! کروکر و پترائوس به کنگره ارائه شد
هیلاری: شیطونه میگه با یه صندلی بزنم تو سرش تا این خزعبلاتش رو تموم کنه!
نوشته شده توسط : علی