: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
این عضو مجمع روحانیون مبارز در سخنرانی خود که در دارالزهرا(س) برگزار شد، با اشاره به انحرافاتی که از واقعه عاشورا صورت میگیرد، گفت: دین برای عدهای تنها نام است و شناخت دین برای آنها اهمیتی ندارد.
آیتالله توسلی با تاکید بر ضرورت شناخت همهجانبه واقعه عاشورا گفت: متاسفانه انحرافات از واقعه عاشورا به قدری شده که مراجع نیز بر توجه به این مساله تأکید داشتهاند؛ چراکه عدهای به نام دین از روضهخوانیهای دروغین تا بسیاری از اعمال دیگر و هر کار دیگری را انجام میدهند. این درحالی است که بسیاری از حقایق دین گفته نمیشود.
ایشان همچنین با بیان اینکه «متاسفانه برخی از مبانی ما تغییر کرده است»، تصریح کرد: البته اینگونه تحریفها تازگی ندارد حتی در 60 سال پس از هجرت پیامبر(ص) وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم که مبانی مورد تغییر قرار میگیرد. چهطور میشود که عدهای که مورد وثوق قرار داشتند، کنار گذاشته میشوند و عدهای که مغضوب پیامبر(ص) بودند بر سر کار میآیند.
توسلی ادامه داد: البته این مساله چیز جدیدی نیست. در روزگار ما نیز درحالی که 25 سال از پیروزی انقلاب میگذرد و تنها 19 سال از رحلت امام خمینی گذشته است، حرفهای ایشان تحریف میشود. درحالیکه امام خمینی(ره) فرمودند «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» عدهای میگویند جمهوری معنا ندارد و ما آمدهایم اسلام را پیاده کنیم و حتی این جمله امام(ره) که میفرمایند «میزان رای ملت است» را تحریف میکنند.
ایشان با بیان اینکه «برخی کلمات امام (ره) و مبانی انقلاب امروز تحریف شده است»، گفت: متاسفانه امروز میبینیم عدهای که روزگاری با انقلاب نبودند و سرخوشی نداشتند، تئوریسین انقلاب شدهاند. امروز کسانی که هیچ نقشی در انقلاب و مبارزه نداشتند تئوریسین و مدعی امام و انقلاب شده اند و می گویند هدف از انقلاب جمهوری اسلامی نبود و با این کار مردم و رای آنها را نادیده می گیرند.
آیت الله توسلی افزود: این نگاه بسیار خطرناک است چرا که حاضر می شود حتی به نام مصلحت و... آرای مردم را محترم نشمارد.
در این مراسم آقایان خاتمی، محسن موسوی تبریزی، محتشمی پور، عارف، جهانگیری، رمضانزاده، عبدالله ناصری، میرلوحی و جمعی دیگر از فعالان سیاسی حضور داشتند.
نوشته شده توسط : علی
به گزارش آفتاب یک منبع آگاه خبر داد: «سید محمد خاتمی که در حاشیه مراسم سوگواری شام غریبان در جمع مردم قرار گرفت، در پاسخ به انبوه سوالات مبنی بر تصمیم وی برای آینده و حضور در انتخابات ریاست جمهوری آتی، اظهار داشت: «قاعدتاً ما نباید بیاییم ولی بررسی کنیم ببینیم چه می شود.»
این منبع مطلع اضافه کرد:«خاتمی شنبه شب در مراسمی که از سوی جمعی از اصلاح طلبان به مناسبت سوگواری حسین بن علی در دارالزهرا برگزار شده بود، حضور یافت و پس از پایان مراسم در برابر سوالات مکرر عده ای از مردم که دور وی جمع شده بودند واز او می خواستند که برای دوره بعدی ریاست جمهوری کاندیدا شود، گفت: «هرچند که قرار نیست ما بیاییم ولی باید دید در آینده چه شرایطی پیش می آید و چه اتفاقی می افتد.»
نوشته شده توسط : علی
چرخ دنیا، آن قدر در شتاب و سرعت است که شما نمی توانید پیشرفت و تکنولوژی روز قبل و حتی ساعتی قبل را با لحظه ی حاضر مقایسه کنید! عصر اطلاعات و ارتباطات، این امکان را در تمام زمینه ها فراهم آورده تا شما هر لحظه شاهد تغییر و تحولی شگرف در همان زمینه باشید.
از ماشین آلات و تجهیزات رایانه ای و دیجیتالی گرفته تا ابتدایی ترین و اصلی ترین غذای ابنای بشر یعنی« نان» همه و همه هر لحظه در حال تحول هستند. (حالا اگر می بینید که کیفیت نان شهر تبریز، سالهاست ثابت مانده، به دنیای تکنولوژی ارتباطی ندارد، لطفاً به گیرنده های خود دست نزنید، اشکال از فرستنده می باشد!)
اما چرا ما به موضوع «نان» در وسط مبحثی به نام تکنولوژی اشاره کردیم و به اصطلاح وسط دعوا نرخ تعیین می کنیم به این خاطر است که خیلی ها در این عصر تکنولوژی، خیلی چیزها را برای خود درخت «نان» کرده اند. حالا یکی ممکن است از سمت و مسئولیت خود نان را به نرخ روز بخورد و یکی از راه گدایی!
«گدایی» هم برای خود انواع و اقسامی دارد. یکی ممکن است دست خود را به خاطر چند سکه ی سیاه دست خود را جلوی شما دراز کند و یا اینکه یکی دیگر گدایی «عشق و محبت» کند! یکی ممکن است برای یافتن شغل آبرومند از شما گدایی کند. دیگری ممکن است برای راه افتادن سریع کارش در یک اداره از یک مسئول و پشت میز نشین، درخواست محبت و «گدایی» به سبک امروز کند.پس ما از این انشاء نتیجه می گیریم که گدایی فقط دست دراز کردن جلوی این و آن نیست. کودکی که به اجبار و التماس، از شما درخواست می کند که شکلات و آدامسی از او بخرید، دختر نوجوانی که سر چهار راه ها و پشت چراغ قرمز، شیشه اتومبیل شما را تمیز می کند، جوانی که سر چهار راه ها با التماس، از شما می خواهد که از او روزنامه یا سایه بان شیشه ماشین بخرید...!
دنیا که پیشرفت می کند، همه چیز تغییر می کند.
اگر گذرتان به تبریز و فرودگاه این شهر بیفتد، حتماً تابلویی را در خروجی فرودگاه خواهید دید. «تبریز، شهر بی گدا»!
واقعاً به ندرت می توان در این شهر، گدایی را مشاهده کرد که سر هر کوچه و خیابان، از شما گدایی کند.
به مدد انسانهایی خیّر و انسان دوست و همکاری آنان با مأموران انتظامی، کمتر کسی جرأت گدایی در این شهر پیدا می کند. امّا باز هم می توان در گوشه و کنار شهر، افرادی را مشاهده کرد که نه به شیوه ظاهری دست دراز کردن پیش شما بلکه به سبک های مختلف و نوین گدایی می کنند.
نوشته شده توسط : علی
احمد پورنجاتی ، نماینده سابق مجلس ،با توجه به مجموعه تلاش های اصلاح طلبان وبا در نظر گرفتن همه عوامل فرضی که در فعالیت انتخاباتی پیش روی اصلاح طلبان است وضعیت ائتلاف اصلاح طلبان و روند همگرایی را رو به افزایش ارزیابی کرد.
وی در گفت وگو با سایت خبری ائتلاف اصلاحطلبان گفت: با توجه به زمینه های عینی موجود در جامعه و وضع موجود در دو قوه اجرایی و مجلس که حاکی از سرخوردگی و نارضایتی است زمینه اقبال جامعه برای تغییر و تحول این دو حوزه بیشتر مشاهده می شود
پورنجاتی با اشاره به اینکه هنوز برای ارزیابی میزان انگیزه اجتماعی و حضور در انتخابات کمی زود است افزود:متاسفانه
مجموعه جریانهای وابسته به جناح اصولگر با استفاده از شیوه هایی که می توان گفت تدابیر ضد رقابتی است ،نوعی فضا سازی مایوس کننده ای برای حضور اصلاح طلبان و پایگاه اجتماعی أنها دنبال می کنند.وی با اعتقاد بر اینکه با همه این چالشهایی که پیش رو است،جریان اصلاح طلب با تمام طیف بندی های درونی اش با امیدواری و تلاش متکی بر منافع و مصالح نظام در حال فعایت است گفت:در مجموع اگر بخواهیم واقع بینانه داوری کنیم ، اوضاع چندان بد نیست. این صاحبنظر سیاسی در خصوص پتانسیل های همگرایی اصلاح طلبان با اشاره به اینکه در جنبه های فردی و ایجابی نقاط بسیار مهمی برای همگرایی وجود دارد ،گفت:از منظر فردی نه تنها در مجموعه طیف های اصلاح طلبان بلکه حتی در بخشهایی از گرایشهای خردورز و اینده نگر در میان اصولگراها نوعی احساس نگرانی از روند نه چندان مطلوب و حتی در بخشهایی نا مطلوب ،اداره امور کشور به چشم می خورد. همچنین به نظر می رسد از منظر مصاح کشور تمام کسانیکه فراتر از منفعت جویی های سیاسی به مسائل می نگرنددر بخشهای مختلف اجرایی کشور دچار نگرانی هستند.
کشور را بایداز رسیدن به شرایط خطرناک نجات داد
وی یکی از مهمترین نقاطی را که همه طیف های اصلاح طلب بر أن توافق دارند را ایجاد یک تغییر و تحول اصولی و عقلانی در ترکیب حاکمیت و در مرحله اول در مجلس ،عنوان کرد و افزود:باید تلاش کردحتی با یک نگرش حداقلی کشور را از رسیدن به استانه شرایط خطرناک نجات داد.پورنجاتی دومین عامل همگرایی از جنبه فردی یعنی نفی شرایط موجود را اتلاف منابع کشور به خصوص در عرصه نیروهای انسانی با تجربه و ارزشمند دانست . وی زمینه های همگرایی در جنبه های ایجابی را بسیار بالا عنوان کرد و گفت:با توجه به شرایط مطلوب کشور از نظر درامدهای ارزی،هر جریانی که به چشم انداز توسعه ای کشور نظر می کند بر این مسئله توافق خواهد داشت که شرایط فعلی می تواند بهترین فرصت را برای توسعه زیر ساخت ها که مقدمه پیشرفت واقعی کشور است را داشته باشد.
پورنجاتی در ادامه افزود:بنابراین اگر یک ترکیب و مجموعه ای دارای راهبرد صحیح و با استراتژی متکی به کارشناسی کشور را اداره کند با بهره گیری از این منابع کم سابقه در واقع از یک فرصت مهم تاریخی برای اطلاع کشور بهره خواهد برد این عامل هم از جمله عواملی است که ایحاب می کند در مجموعه جریان اصلاح طلب همگرایی بیشتری بر روی این نکته باشد.این فعال سیاسی با انتقاد ازبرخی اظهارات از افراد سرشناس جریان اصولگرا گفت:مجموعه جریانی که به عنوان اصولگرا مشهور است به خصوص طیف های افراطی که متاسفانه میدان داری با انهاست ،با سنگر گرفتن پشت اصل نظام تصمیم گرفتند به طور کلی جریان اصلاح طلب را از صحنه سیاسی کشور حذف کنند.همچنین اظهارات افراد سرشناس این جریان ها به خصوص در این روزهای اخیر که به انتخابات مجلس هم نزدیک می شویم از ادبیات کنایه امیز هم فراتر رفته و به شکل اشکارتر و شفاف تری بیان شده است و این رفتار انها گویای اینست که "ما اجازه نمی دهیم که غیر از ما کسی پا به عرصه هویت و قدرت در هر جایی وتحت هر شرایطی( مثل شرایط فعلی در ارتباط با انتخابات مجلس)بگذارد.
پورنجاتی با تاکید بر اینکه این افراد بدون رودربایستی و با سپر قرار دادن نظام و تحت عنوان دفاع از نظام اقدام به پیشدستی در حذف این جریان می کنند، گفت:این افراد اقدام به پیشدستی در تخریب و حذف این جریان از نظر ذهنی در جامعه می کنند در واقع با این اظهارات ذهنیت حذف جریان اصلاح طلب را در جامعه ترویج می کنند که در شرایطی مثلا در مراحل بررسی صلاحیت و روند انتخابات این حذف به صورت عملی محقق شد،قابل توجیه باشد و این هم نکته ای است که می تواند عامل همگرایی باشد.وی با اعتقاد بر اینکه زمینه همگرایی بسیار فراهم تر از قبل است گفت: لزوما مفهوم همگرایی این نیست که یکپارچگی شکلی هم وجود داشته باشد؛کما اینکه اصلاح طلبان در دو قالب حزبی ویا ائتلاف فعالیت می کنند .
نقش اقای خاتمی در تفاهم اصلاح طلبان مهم وکارساز
این صاحبنظر سیاسی نقش اقای خاتمی را در تفاهم اصلاح طلبان مهم وکارساز ارزیابی کرد و افزود : شخصیت اقای خاتمی بدلیل فراتر بودن از طیف بندی های درونی جبهه اصلاحات و مقبولیت بسیار گسترده اجتماعی که ایشان همواره داشته و امروز نیز بیش از گذشته دارند برای پیشبرد اهداف اصلاح طلبان نه تنها از منظر جریان اصلاح طلب بلکه از منظر منافع نظام بسیار مهم و کارساز است.
وی بر این اعتقاد است که اگر در کشور بخواهیم فراتر از چالش ها و طیف بندی های سیاسی سرمایه های اعتبار جهانی را بسنجیم اقای خاتمی در زمره ردیف های اول فهرست این سرمایه ها قرار می گیردبنابراین بهتر و نتیجه بخش تر است که مجموع اصلاح طلبان با سلیقه های درون جبهه ای شان در پرتو ناه،رفتار،شخصیت و منش اقای خاتمی حرکت بکنند و همه تلاش کنند که فارغ از دل مشغولی های حزبی یا طیف سیاسی خود در این چارچوب فعالیت خود را سامان دهند.
پورنجاتی با اشاره به اینکه هنوز برای ارزیابی فضای انتخابات زود است افزود:متاسفانه واخوردگی هایی که طی این چند سال پس از مجلس ششم و بعد از حضور دولت نهم در جامعه بوجود امده و موجب گسترش نارضایتی ها شده است ؛هم چنین نیز عواملی چون ناکامی هایی که از شعارهای نه چندان قابل تحقق و عمل نشده ،وعده های به نتیجه نرسیده ،موجب نوعی بی انگیزگی برای حضور می شود.همچنین شاید در صورت فراهم اوردن یک فضای ارتباط سالم به خصوص در عرصه ارتباطات رسانه ای برای همه گرایش های سیاسی که در جامعه فعال هستند با توجه به این که جریان اصلاح طلب از کمترین امکانات ارتباطات گسترده برخوردار است می توانیم شاهد فضای گرمتر و پر رونق تری باشیم ؛اما چون در حال حاضر یک جریان به طور یکپارچه تمام ارکان نظام را در اختیار دارد و حاضر به رقابت طبیعی نیست و تلاش بر این دارد که به گونه ای غیر عادی تمام راههای حضور و فعالیت جریان رقیب خودش(اصلاح طلبان )را ببندد ،بالطبع موجب سلب و تضعیف انگیزه مردم می شود .
بازگرداندن مسیر جریان اداره کشور بر راهی که محوریت عقلانیت باشد
پورنجاتی گفت: خوشبختانه امروز به برکت تجربههای ارزشمند و پختگی و آزمودگی اصلاحطلبان و اعتلای همگرایی و همدلی و همسویی در راهبردها و حتی تاکتیکهای مورد نظر و شکوفایی جوانههای عقلانیت و اعتدال و واقعگرایی مثبت در مجموعه جریان اصلاحطلب و البته و متاسفانه به خاطر اشتباهها و اقدامات نسنجیده برخی در ادارهی امور کشور، فضای عمومی افکار جامعه بیش از پیش آماده شنیدن مواضع اصلاحطلبانه است.
پورنجاتی افزود:در مجموع هنوز گرمای مورد انتظار را در فضای جامعه در استانه انتخابات را مشاهده نمی کنم البته امیدوارم که بتدریج یخ ها اب شود و مردم به این نتیجه برسند که تنها با حضور گسترده در عرصه انتخابات در صورتیکه طبیعی پیش رود،می توان شرایط را عوض و اهداف ومقاصد را دنبال کرد.وی بر این باور است که محور شعار اصلاح طلبان باید بر مسائل و مشکلات ،ارزیابی ها،و نیز قضاوتهایی باشد که در این چند سال اخیر مورد توجه مردم بوده است ؛همچنین اگر به درون دفتر طبیعی افکار عمومی مراجعه کنیم متوجه می شویم که مردم تشنه صداقت و یکرنگی هستند و از برخوردهای فریب دهنده دلزده و نگران هویت کشور و انقلاب خودشان هستند.
پور نجاتی گفت: بازگرداندن مسیر جریان اداره کشور بر راهی که محوریت عقلانیت باشد و تدبیر وکارشناسی در ان برجسته باشد به همراه صداقت و یکرنگی ،می تواند مهمترین شعارهایی که برخواسته از وجدان عمومی مردم باشد ،گفت:نجات کشور از وضعیت نابسامان کنونی در همه بخشها، نوید یک فضای صادقانه و عاری از عوام زدگی ،شعارزدگی های تو خالی و بهره گیری از سرمایه های کشور به نفع ساختارهای اساسی کشور،تابلوهای کلی است که میتواند در شعارها مورد توجه باشد.
این نمایندهی مجلس ششم تاکید کرد: البته به اعتقاد من، برای کنش سیاسی لزوما نباید در قدرت بود. حتی گاه برای یک دوره چه بسا فعالیت سیاسی در مدار خارج از قدرت، اثربخشتر و سازندهتر باشد. پورنجاتی اضافه کرد: آسانطلبی سیاسی آفت بزرگ کنش سیاسی است که متاسفانه بسیاری از جریانهای سیاسی پس از انقلاب گویی هاضمهشان عادت به آمادهخوری کرده است. به همین دلیل احزاب در کشور ما بیشتر به محفل شبیه بودهاند تا حزب محفلهایی که بر مدار حضور یک شخصیت بزرگتر پابرجا ماندهاند.
مجلس هشتم یک اکثریت قاطع از هیچ جناحی نخواهد بود
رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم با اعتقاد بر این که در انتخابات مجلس هشتم شکلگیری اکثریت قاطع بعید به نظر میرسد اظهار داشت: با مختصات کنونی احساس میشود در مجلس هشتم یک اکثریت قاطع از هیچ جناحی نخواهد بود و با توجه به عبرتهای پرهزینهای که هم مردم ما و هم عقلای جناحهای سیاسی و نیز شخصیتها و نهادهای تاثیرگذار از روندهای نامطلوب و پراشتباه و هزینهبر گرفتهاند؛امید میرود که ترکیب کلی مجلس هشتم به گونهای باشد که بار دیگر مجلس به مثابهی مرکز اصلی ارادهی ملی جایگاه واقعی و شایستهی خود را بازیابد و در نتیجه زمینهی سامان دهی و بهبود مدیریت اجرایی کشور فراهم شود،هرچند گسترهی نابسامانیها در زمینههای مختلف بسیار است و هر مجلس و دولت جدیدی در آینده با انبوهی از مشکلات مواجه خواهد بود.
این نماینده مجلس ششم به اصلاحطلبان توصیه کرد اجازه ندهند برخی اختلاف روشها یا حتی پارهای کدورتهای شخصی و موضعی متعلق به گذشته، همچون لقمهای لذیذ در کام جبههی ضد اصلاحات قرار گیرد. وی تاکید کرد: آتشبازی جبههی رقیب علیه موجودیت و کلیت جریان اصلاحطلبی کافی است،هر چند به گمان من در این دو سال به اندازهی لازم مواضع همهی گرایشها و طیفهای اصلاحطلب برای مردم شفاف شده است و دیگر نیازی به نبش قبر بیثمر گذشته نیست.
اصلاح طلبان با برنامهترین و کارشناسانهترین گروه
این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به این سوال که دیدگاه اصلاحطلبانی که این دوره قصد ورود به مجس هشتم را دارند چه تفاوتی با اصلاحطلبان دورههای گذشته دارد، اظهار داشت: البته هر دورهای اقتضائات خاص خود را دارد اما واقعگرایی، اعتدال و تاکید بر ضرورت برونرفت کشور از گردونهی احتمالی بحران، نقاط برجسته و اصلی حاکم بر اندیشهی امروز جریان اصلاحطلب است و بنابراین همه کسانی که به عنوان اصلاحطلب وارد عرصه انتخابات مجلس هشتم میشوند به این مشخصهها همچون تابلوی اصلی و نیاز مبرم و فوری می نگرند.
وی با تاکید بر این که البته محورهای اصلی اندیشهی اصلاحطلبی، یعنی حاکمیت قانون، صیانت از آزادیهای مشروع و قانونی و دفاع از حقوق بشر و تلاش برای گسترش و تحکیم روز افزون مردم سالاری و گسترش نهادهای مدنی و رواج فرهنگ پاسخگویی به مردم، هیچ گاه نباید تحت الشعاع مسایل دیگر گیرد ادامه داد: به لحاظ موقعیت زمانی و با توجه به مشکلات کشور در زمینههای متعارف مدیریت اجرایی در دو سال اخیر، اولویت فوری ، اصلاح این روند است که مجلس به مثابهی نماد ارادهی ملی میتواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد.
مجلس ششم از درخشانترین دورههای مجلس
پورنجاتی در پاسخ به این سوال که گفته میشود اصلاحطلبان عمدهی نگاهشان به نخبگان بود و بیشتر تاکیدشان بر مسایل سیاسی و آزادی و حقوق بشر، آیا آنها در مجلس هشتم نیز این گونه خواهد بود؟ پاسخ داد: اولا به اعتقاد من و در مقایسه با همهی دولتهای پس از انقلاب، دولت اصلاحات چه در دورهی نخست ریاست جمهوری آقای خاتمی که به اعتقاد خیلیها، بسیار غیرمنتظره و اتفاقی پیروز شد! و چه در دورهی دوم که رای افزونتری نسبت به دور اول داشت، با برنامهترین و کارشناسانهترین دولتها برای ادارهی کشور بود.
ثانیا اصلاحطلبان چه در دولت و چه در مجلس ششم با وجود تاکید و توجه به نخبگان و فرهیختگان و پافشاری بر موضوعات مغفولماندهای همچون آزادیهای سیاسی و مطبوعاتی و قانونمداری و حقوق بشر و حقوق شهروندی و امثال اینها، هیچگاه از مسایل مربوط به معیشت عادی مردم غافل نبودند، البته نه به شکل روبنایی و به اصطلاح تحت الحمایهای یا کمیتهی امدادی، بلکه در قالب زیربنایی و توسعهای.
ثالثا بر خلاف ادعانامهها و اتهام پراکنیهایی که این روزها علیه مجلس ششم میشود تا همه کارنامه آن مجلس را در نطقهای پیش از دستور نمایندگان اصلاحطلب در اعتراض به برخی تخلفات قانونی و در دفاع از حقوق شهروندی خلاصه کنند. مجلس ششم در زمینهی قانونگذاری و نظارت بر دستگاههای اجرایی یکی از درخشانترین دورههای مجلس پس از انقلاب محسوب میشود.وی افزود: قانون بسیار مهم سرمایهگذاری خارجی با همهی چالشهایی که فراراه مجلس ششم بود در کدام مجلس تصویب شد؟ قانون مالیاتها که در حال حاضر مبنای کار است در کدام مجلس تصویب شد؟ قوانین مهم مربوط به آموزش و پرورش و آموزش عالی در کدام مجلس به تصویب رسید؟ قانونهای نظام صنفی، چه نظام مهندسی کشاورزی، چه پرستاری، چه روانشناسی و چه اصلاح نظام پزشکی و نیز قانون نظام صنفی مربوط به اصناف در کدام مجلس تصویب شد؟
پورنجاتی اضافه کرد: متاسفانه برخی از شخصیتها برای رقابت سیاسی گویی به هیچ قاعدهی اخلاقی الزام ندارند و در موضع توصیف و اظهار نظر نسبت به دولت و مجلس اصلاحات، اظهار هر ناروایی را مباح میدانند، حتی گاه نسبت دروغ میدهند.
نوشته شده توسط : علی
در روزهای اخیر بحث در مورد آمریکا و مسائل بین ایران و آمریکا بیشتر مورد توجه رسانههای جناح حاکم و برخی چهرههای آن جناح قرار گرفته و بخصوص تلاش دارند به نحوی آنرا با رقابت های سیاسی در کشور مرتبط سازند. به نظر شما علت اتخاذ این ترفند از سوی جناح حاکم در آستانه انتخابات چیست؟
نکته این امر در آن نهفته که دو ماه آینده که دوران رقابت انتخاباتی است به طور طبیعی باید عملکرد مجلس و دولت فعلی بررسی و نقد شود. مجلس هفتم، گذشته از اینکه راهیافتگان آن چگونه انتخاب شدند، چهار سال و دولت فعلی دو سال نیم است که در اختیار جناح حاکم کنونی (موسوم به محافظهکاران یا اصولگراها) است. هر دو آنها هم شعار اصلیشان حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بوده است. دولت جدید وعده داده بود پول نفت را سر سفره مردم بیاورد و مجلس هم از ابتدا از همینگونه وعدهها را داده است. اینک در زمان انتخابات به طور طبیعی همه انتظار دارند و باید این عملکرد مورد بررسی قرار گیرد و روشن شود مردم چقدر انتظاراتشان برآورده شده و مجلس و دولت چقدر به وعدههایی که دادهاند، عمل کردهاند و آیا مردم راضی هستند یا نه، در سایر حوزهها هم همینطور. این کار لازمه انتخابات است تا مردم بتوانند از عملکرد دولت و مجلس بهتر مطلع شوند و همچنین بتوانند آن را با دورههای قبل مقایسه کنند و ببینند وضعشان امروز بهتر شده یا بدتر تا بتوانند در انتخابات با اطلاع و شناخت کافی وارد شوند.
آنچه که از عملکرد رسانهها و چهرههای حامی دولت و مجلس برمیآید، این است که با توجه به مشکلات و نارضایتی مردم، آنها تلاش میکنند موضوع اصلی مورد بحث در انتخابات را تغییر بدهند و نگذارند مردم وارد بحث عملکرد دولت و مجلس شوند چون این عرصه را نقطه ضعف خود میدانند که دفاع قابل قبولی در قبال آن ندارند و نمیتوانند مردم را قانع کنند. در نظرسنجیها هم کاملاً متوجه شدهاند که موقعیت طرفداران دولت در بین مردم مطلوب نیست و هر چه بیشتر از دولت و عملکرد آن دفاع کنند آراء بیشتری را از دست میدهند، به این دلیل میخواهند اذهان را به یک سمت انحرافی متوجه کنند، که البته موفق نمیشوند و بالاخره در انتخابات آقایان باید جوابگوی اقدامات چند سال اخیر خودشان باشند.
اما در رابطه با موضوع اصلی باید گفت روابط ایران و آمریکا یکی از کیسهای پیچیده در عرصه روابط دوجانبه بین کشورها با آثار و پیامدهای جدی منطقهای و بینالمللی است که حدود سی سال تخاصم و تقابل پیوسته را در بطن خود دارد. تخاصم و تقابلی که با انقلاب و سقوط مهمترین پایگاه آمریکا در خاورمیانه شروع شد و تا امروز با شدت و ضعفهایی در دورههای مختلف ادامه پیدا کرده است. این تقابل در دوران انقلاب و پس از آن اشغال سفارت آمریکا اوج گرفت. در دوران ریاست جمهوری ریگان با فرستادن کیک و سلاح برای ایران در سال 1365 و در زمان جنگ ایران و عراق برای دوره کوتاهی کاهش پیدا کرد ولی به دلیل عدم اقبال ایران، مجدداً شدت پیدا کرد و آمریکا را به سمت حمایت تمام عیار از عراق در جنگ پیش راند.
در دوران ریاست جمهوری آقای رفسنجانی و به دنبال اشغال کویت و اصلی شدن مسأله عراق در منطقه برای آمریکا، تقابل آمریکا و ایران دوران آرامتری را طی کرد و با آمدن آقای خاتمی تقابلها کمتر شد و در سال های آخر ریاست جمهوری کلینتون وزیرخارجه آمریکا و پس از آن کلینتون بخاطر دخالتهای این کشور در ایران در گذشته اظهار تأسف کردند که این امر ظاهراً در قبال هیچ کشور دیگری صورت نپذیرفته است. با آمدن بوش این سیاست کاملاً دگرگون شد. سیاست بوش در قبال ایران از ابتدا نفی جناحهای موجود در درون نظام جمهوری اسلامی و تلاش برای شکل دادن جریان سوم در ایران بود که این مسأله را در تحلیلهای سیاستمداران و مقامات آمریکائی به کرات میتوان دید.
تحلیل شما از موضع جناح حاکم در آمریکا نسبت به جریان اصلاحات ایران چیست؟
دولتمردان آمریکا و بخصوص بوش در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بیشترین خصومت و تقابل را با جریان اصلاحات در ایران داشتند. دلیل این امر این بود که با شکلگیری و تحقق مردمسالاری دینی یا مردمسالاری سازگار با دین که در آن هم موازین دموکراسی و هم ارزشهای فرهنگی و دینی مورد توجه مردم ملحوظ میشد، عملاً مدلی برای بسیاری از کشورها بخصوص کشورهای اسلامی که مردم آنها مقید به حفظ ارزشهای بومی، فرهنگی و دینی خود هستند، ارائه میشد. گرایش نسبت به چنین مدلی که بارقههای آن خود را در همان زمان نشان میداد، هرگز در جهت منافع آمریکا نبود.
آمریکا همواره تلاش کرده بود از ایران و از اسلام سیاسی چهرهای غیرعقلانی، ماجراجو، بیمنطق و خشن و واپسگرا ارائه دهد و با آمدن آقای خاتمی و اقبالی که در سطح منطقه و در سطح بینالملل از وی و ایدههایش شد، همه تبلیغات آمریکا بیاثر شد و ارائه چهرهای مردمسالار و منطقی از ایران آمریکا را در مقابله با ایران در عرصه بینالمللی خلع سلاح کرد. به این دلیل در دوران اصلاحات سیاستها و تلاش آمریکا در قبال ایران مقابله با اصلاحات و تضعیف جریان اصلاحی در کشور بوده است.
تمدید همه تحریمها یا محور شرارت خواندن ایران از جمله این اقدامات آمریکا بود. در حقیقت جریان اصلاحی و دولت اصلاحات که بدون نگاه به خارج از درون جامعه و با اقبال گسترده مردمی شکل گرفته بود، از نگاه بوش و جریان نومحافظهکار و رادیکال حاکم بر آمریکا مهمترین محور شر برای منافع آمریکا در منطقه بود لذا برای تضعیف آن از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. این سیاست آمریکا کاملاً هماهنگ با سیاست اسرائیل بود که انتخاب خاتمی را باعث گسترش نفوذ ایران در منطقه میدانست و با آن مخالف بود و حتی به طرق مختلف تلاش میکرد مانع گسترش روابط دولتهای اروپایی با ایران گردد. البته در آن دوران همه آن کسانی هم که امروز فریادهای ضد آمریکاییشان گوش فلک را پر کرده، در مقابله با خاتمی و دولت اصلاحات با آمریکا و اسرائیل مسابقه داشتند و هرگز هم همسو با آنها و «ستون پنجم» آنها نبودند.
نتیجه موضعگیریهای سران حاکم آمریکا نسبت به مسائل داخلی و مواضع بینالمللی ایران از نگاه شما چیست؟
آنچه که در عمل اتفاق افتاده این بوده که سیاستهای رادیکالهای آمریکا تقویتکننده جریان رادیکال در ایران بوده و این جریان بیشترین سود را از سیاستهای بوش در قبال ایران برده و چون تشدید خصومت با آمریکا را کاملاً در جهت تقویت جایگاه خود ارزیابی میکند، کاملاً در این جهت گام بر میدارد. در واقع بخشی از نیروهای محافظهکار و بخصوص جریان رادیکال آن به این تحلیل باور دارند که وجود دشمن خارجی و بخصوص یک دشمن بزرگ خارجی برای آنها و شاید برای کشور مفید است زیرا:
اولاً با داشتن یک دشمن قوی خارجی بهتر میتوان انسجام داخلی را حفظ کرد.
ثانیاً چنین دشمنی بخصوص با تشدید تنش عامل تقویت جریان رادیکال در داخل کشور میشود.
ثالثاً زمینه را برای فرافکنی مشکلات داخلی فراهم میکند و میتوان با پررنگ کردن دشمن خارجی، از کنار مشکلات داخلی و ناتوانیها در اداره کشور عبور کرد.
برای آمریکا هم، چنین سیاستی مطلوب است چون با این سیاست میتواند تصویری ماجراجو و خطرناک از ایران ارائه دهد و کشورهای منطقه را از ایران دور کند و در محافل و سازمانهای بینالمللی هم فشارها، محدودیتها و تحریمهایش علیه ایران را افزایش دهد.ولی از نظر ما منافع کشور ایجاب میکند در رابطه با آمریکا تهدید جدید ایجاد نکنیم، تنش را تشدید نکنیم و حتیالامکان تهدیدهای موجود را کاهش دهیم و با کاهش حساسیتها و نگرانیهای دیگر کشورها از امکانات موجود در سطح بینالمللی برای توسعه کشور استفاده کنیم. چنین سیاستی هم تأمین کننده منافع ملی خواهد بود و هم باعث بهبود وضع اقتصادی مردم خواهد شد.
مخالفان اصلاحات در ایران تلاش میکنند میان دموکراسیخواهی و منافع آمریکا در منطقه و ایران رابطه این همانی برقرار کنند؛ به اعتقاد شما علت این امر چیست؟
به هر حال اگر از نظر آقایان آمریکا برای کشور ما تهدیدساز است که از نظر ما هست، راه مقابله با چنین تهدیدی هم تنها تقویت دموکراسی در داخل کشور است که تنها با انتخابات آزاد شکل میگیرد. مسألهای که در سال 1376 یکبار تجربه شد و تهدید جدی آمریکا را در آن سال - که مقام رهبری هم در صحبتی به آن اشاره کردند- انتخابات آزاد آن سال مرتفع کرد.
دموکراسی را هم اصلاحطلبان از آمریکا نیاموختهاند بلکه آن را از انقلاب و اندیشههای حضرت امام آموختهاند که میفرمود «میزان رأی ملت است». این جمله امام قویترین شعار دموکراسیخواهی است که مدعیان تبعیت امام به طرق مختلف آن را زیر پا گذاشتهاند و کاری کردهاند که امروز در انتخابات مختلف، میزان رأی شورای نگهبان باشد نه رأی ملت.
البته حتماً دوستان اصولگرای مخالف آمریکا فراموش نکردهاند که نماینده جناح آنها در سال 1376 به وزارت خارجه انگلیس شرفیاب شد و قبل از انتخابات ریاست جمهوری به آنها اعلام کرد کسانی که اطراف آقای خاتمی هستند، همان کسانی هستند که سفارت آمریکا را اشغال کردند و من با اشغال سفارت مخالف بودم و اگر کاندیدای ما انتخاب شود، ما میتوانیم با شما و آمریکا در منطقه و از جمله عراق همکاری داشته باشیم.
به نظر شما اصلاحطلبان چگونه باید با این ترفند انتخاباتی جناح رقیب مقابله کنند؟
این مهم است که اصلاحطلبان وارد یک جنگ زرگری ساخته و پرداخته رقیب نشوند و توجه اصلی خود را تا انتخابات به کالبدشکافی عملکرد دولت و مجلس معطوف نمایند و روشن کنند که آیا دولت فعلی سفرههای مردم را رنگین تر کرده یا کمرنگتر و مجلس فعلی که از ابتدا وعده ارزانی میداد و عدم افزایش قیمت بنزین را به عنوان عیدی به مردم اعلام میکرد برای معیشت مردم چه کرده است.
طرح موضوع نظارت بینالمللی بر انتخابات از سوی یکی از گروههای سیاسی بهانهای شده است برای سازمان دادن حملات رسانهای دیگر به جریان اصلاحات ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
میردامادی: به نظر من آن چیزی که احتمال یا تقاضای نظارت بین المللی بر انتخابات را منتفی میکند برگزاری انتخابات آزاد و سالم است. دستاندرکاران انتخابات هرقدر از انتخابات آزاد و سالم فاصله بگیرند اذهان را بیشتر به سمت نظارت بینالمللی سوق میدهند. ما ضمن اینکه ایرادهای جدی در مورد فرایند انتخابات داریم ولی نظارت بینالمللی را راه حل آن نمیدانیم.
نوشته شده توسط : علی
اظهارنظر در این مورد که دیپلماسی اخم تاکنون چه دستاوردهایی برای کشورمان داشته است، خود میتواند موضوع بحث کارشناسان و سیاستمداران قرار گیرد و نتایج آن با دیپلماسی لبخند دولت گذشته، مقایسه گردد. اما در هفتهها و روزهای اخیر اتفاقاتی افتاده است که اصولاً وجود دیپلماسی اخم را زیر سوال میبرد.
نخستین موضوع، اظهارات خودخواهانه رئیس جمهور قزاقستان در حاشیه کنفرانس سران خزر بود که به صراحت از دفن تاریخی قرارداد 1940 بین ایران و شوروی خبر میداد. در آن زمان، برخورد <اخم ا~لود> همراه با پاسخگویی قاطع، حداقل توقع از مردان دیپلماسی دولت نهم بود. اما این اخم به جای رئیس جمهور قزاقستان، شامل حال عدهای از سیاستمداران و کارشناسان داخلی شد که براساس برداشت حقوقی خود از قراردادهای دو طرفه ایران و شوروی، سهم ایران از خزر را معادل 50 درصد میدانند. به طوری که رئیس دستگاه دیپلماسی خارجی ایرانمدعیان سهم 50 درصدی کشورمان را <دشمنان ملت ایران> نامید!
پس از آن، رئیس جمهور فعلی عراق که دو دهه میهمان جمهوری اسلامیایران بوده است از عدم پذیرش قـرارداد 1975 تـوسط دولـت جـدیـد عراق خبر داد. اما دیپلماتهای ایرانی ترجیح دادند <اخم> خود را تا آنجا به عقب بیندازند که توضیحاتی از دفتر رئیس جمهور عراق و بعضی دیپلماتهای آن کشور واصل شود و همان توضیحات را بهانه <لبخند> به رئیس جمهور عراق قرار دهند. مقاماتی که در برابر خبر اولیه سکوت کرده بودند، مواضع بعدی اعلام شده توسط عراقیها را <مبنای مستحکم برای توسعه روابط دو کشور> دانستند. در حالی که موضع گیری ثانویه مقامهای عراقی نیز بر وجود برخی اشکالات در قرارداد الجزایر تأکید داشت. ناگفته نماند که روز گذشته سفیر عراق در ایران با تأکید بر درخواست مقامهای عراقی برای اعزام هیأت 20 نفره و گفتگو در مورد مفاد قرارداد الجزایر و نیز وضعیت اروندرود، گلا یه محترمانه خود را اعلام کرده است که <دولت عراق با توجه به پایان مهلت اعلام شده از سوی مقامات عراقی برای زمان گفتگو در باره قرارداد الجزایر، منتظر دریافت پاسخ رسمی دولت ایران است.> این اظهارات نشان میدهد که شاید مقامهای عـراقـی بـه دنبـال شنـاسـایـی میـزان حسـاسیـت برخی سیـاستمـداران ایـرانی در برابر زیاده خواهیهای عراق نسبت به قرارداد الجزایر بودهاند و پس از آنکه هیچ گونه <اخم> از طرف ایران به آنها نشان داده نشد، تثبیت ادعاهای خود برای تغییر در مفاد قرارداد الجزایر را به بهانه مذاکره در مورد آن قرارداد، تعقیب میکنند و حتی برای ایران، مهلت تعییـن مـینمایند! قاعدتاً تردیدی وجود ندارد که این تغییرات نه در راستای اعطای امتیاز به ایران بلکه به منظور افزایش حقوق و امتیازاتی برای طرف عراقی خواهد بود.
ظاهراً روسها نیز در دو سه سال گذشته، آسوده خاطر شدهاند که بدقولیهای مکرر و بهانه جوییهای مبتذل آنها در مـوضـوع راهاندازی نیروگاه بوشهر، موجب <اخـم> ایـرانـیهـا نخـواهـد شد. زیرا حتی پس از آنکه مقامهای روسی به صراحت اعلا م کردند <حداقل تا پایان سال 2008 نیروگاه بوشهر راهاندازی نخواهد شد> این پاسخ را از مقام ایرانی دریافت کردند که <به دوستان روس خود اعتماد داریم.> نمونه فراوان است و هند و ترکمنستان دو نمونه دیگر در این زمینه هستند. مثلا ً در شرایطی که ترکمنستان همزمان باقطع گاز صادراتی به ایران، به دروغ ایران را به بدحسابی در پرداخت به آن کشور متهم میکند، وزیر نیرو در ایران ضمن تاکید بر همکاری مثبت ترکمنستان و ایران موافقت ایران را با تسویه بدهی 170 میلیون دلاری ترکمنستان از طریق غیرپولی اعلا م مینماید.
هند هم علیرغم تاخیرهای مکرر در تعیین تکلیف خط لوله صلح و نیز راCی مثبت به قطعنامههای ضد ایرانی شورای حکام انرژی اتمی، به جای مواجهه با <دیپلماسی اخـم> از ایـن امتیـاز برخوردار میشود که به قول عضو اصولگرای کمیسیون امنیت ملی مجلس، گاز ایران را به قیمتی کمتر از قیمتهای متعارف جهانی خریداری نماید.
اما از همه اینها مهم تر، حوادثی است که پس از اظهارات خودخواهانه بوش و سکوت معنادار مقامات کشورهای خلیج فارس در برابر این اظهارات، اتفاق افتاد. البتـه بـرخـی روزنـامههای فرامنطقهای از قول مقامات ناشناس در امارات– که لابد نخواستهاند نامشان فاش شود– اعلام کردهاند <سخنان بوش، الزاما مواضع امارات نیست.> اما اگر قرار بر بکارگیری <دیپلماسی اخم> در ایران بود، چه زمان و چه موضوعی مهمتر از این وجود داشت که بـه بـرخـی خـودبـاختگـان منطقه یادآوری کنیم <ایران قدرتمند، کف زدنهای ممتد آنها پس از سخنرانی بوش را بی پاسخ نخواهد گذاشت.>
اما در این مورد هم نه تنها نشانهای از <اخم> مشاهده نـشــد، بلـکـه هـم زمـان بـا سخنـرانـی بـی سـابقـه بـوش،رئیس جمهور ایران طی نامهای به سران عرب خلیج فارس – از جـملـه امـارات– آمـادگی کشورمان را برای توسعه هـمکاریها در قالب پیشنهادهای ارائه شده در اجلاس دوحـه– از جملـه تـامیـن گـاز و آب بـرای آن کشـورهـا– اعلام نمود!
اکنون میتوان از آقای باهنر سوال کرد که آیا مقصود ایشان از <دیپلماسی اخم> همین اتفاقاتی است که نمونههایی از آن در این سرمقاله ذکر گردید؟
البته اگر بتوان <اعتراف به هزینه ساز بودن برخی تصمیمات دولت و در عین حال سکوت در برابر آنها به خاطر رئیس جمهور> را یک رفتار اصولگرایانه داخلی دانست، لابد اقدامات اخیر را نیز میتوان <اخم اصولگرایانه> در عرصه بینالمللی نامید و به آن افتخار کرد!
در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که نگارنده، شخصاً نامهنگاری اخیر برای سران نمکنشناس کشورهای خلیج فارس را افتخار آمیز نمیداند، اما بحث این یادداشت بیش از آنکه ارزیابی <محتوایی> دیپلماسی خارجی دولت نهم باشد، پاسخ به کسانی است که ضمن انتقاد به <شکل> رفتار دولت خاتمی در عرصه بینالمللی، دیپلماسی خارجی آن دولت را <دیپلماسی خنده> مینامیدند و به آن اعتراض میکردند. بعید است کسی بتواند آن دیپلماسی <خنده> را برای منافع ملت ایران، کم اثرتر از دیپلماسی <اخم> جدید بداند!
نوشته شده توسط : علی
نشریه «صبح صادق» ارگان داخلی سپاه پاسداران در شماره اخیر خود با اشاره به ثبت نام تعداد زیادی از اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مجلس هشتم پیش بینی کرد که تمامی یا اکثریت آنان رد صلاحیت میشوند.
به گزارش نوروز این نشریه همچنین در ادامه به اصلاح طلبان پیشنهاد کرده است که خودشان در حال حاضر از شرکت در انتخابات انصراف بدهند تا در آینده بابت رد صلاحیت شدنشان هیاهو نکنند.
نشریه صبح صادق متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین وصیتنامه امام خمینی(ره) نهادهای نظامی حق دخالت در امور سیاسی را ندارند، اما این نشریه بیش از آنکه به امورات داخلی سپاه بپردازد، به ارگانی جهت زدن اتهام و تهمت و دروغ پراکنی علیه اصلاح طلبان بدل شده است.
گفتنی این نشریه که با مجوز داخلی از سوی وزارت ارشاد قابل چاپ است و اجازه پخش در کیوسکهای عمومی را ندارد اما با این حال دیده شده است که در طی یک اقدام غیرقانونی در کیوسکهای روزنامه فروشی به فروش نیز میرسد.
نوشته شده توسط : علی
این در حالی است که چهرههای سرشناس مجلس هفتم، از ریزش 50 تا 70 درصدی نمایندگان فعلی خبر داده اند و تشکیل فراکسیونهای فرعی همچون <اصولگرایان مستقل> و <حزبالله> در مجلس و تاکید بعضی از اعضای آنها بر ارائه لیست های جداگانه از جبهه متحد و نیز وجود نارضایتی از برخی مصوبات و اقدامات مجلس هفتم که تعدادی از اعضای فراکسیون اصولگرایان نیز به صراحت بر آن تاکید می کنند، پیش بینی وضعیت نمایندگان فعلی مجلس هفتم را بسیار مشکل کرده است.محمد هاشمی از اعضای برجسته حزب کارگزاران سازندگی که علیرغم گمانهزنیهای اولیه از کاندیداتوری برای مجلس هشتم خودداری کرده است.با بیان اینکه " به نظر میرسد برای تخریب افراد و چهرهها از همین ابتدا زمینه سازیهایی شده است" نسبت به اظهارات مطرح شده از برخی تریبونهای رسمی انتقاد کرد و ادامه داد: مطالب مطرح شده از سوی برخی افراد نشان داد که خیزشی برای تخریب وجود دارد.
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ادامه داد: چهرههای موجهی مثل حسن روحانی ، ولایتی و چهرههای دیگر قرار بود که برای این انتخابات کاندیدا شوند اما در نهایت ثبت نام نکردند. به گزارش ایسنا، هاشمی با بیان اینکه " از جریان اعتدالگرایی تعداد کمی ثبت نام کردند" ادامه داد: نامزد شدن برای انتخابات از مصادیق واجب کفایی است و شاید دلیل دیگر ثبت نام نکردن برخی افراد و حتی خود من این باشد که احساس کردیم شخصیتهایی به اندازه کافی در صحنه هستند و وجوبی برای حضور ما وجود ندارد. احساسم این بود که شخصیتهای متفاوتی هستند که خود را در معرض رای مردم قرار دهند و در این مقطع نیازی به کاندیداتوری من نیست. هاشمی با اشاره به مرحله تعیین صلاحیتها گفت: باید دید در این مرحله رفتار مسئولان و به ویژه نظارت شورای نگهبان در قبال صلاحیتها چطور است. هاشمی با بیان اینکه " استنباط سیاسی ما این است که برای تشکیل مجلسی شبیه مجلس هفتم زمینهچینی میشود" گفت: در هر حال درباره ترکیب مجلس تا قبل از آنکه شورای نگهبان اظهارنظر کند، نمیشود نظر قطعی داد.
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
فراکسیون اقلیت مجلس تصمیم دارد تا وزرای خارجه، کشاورزی و بازرگانی را استیضاح کند.
به گزارش دبیرخانه فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی، این فراکسیون بعدازظهر امروز دوشنبه به منظور بررسی مهمترین موضوعات در دستور کار، تشکیل جلسه داد.
بررسی وضعیت کاندیداهای اصلاحطلبان در حوزههای انتخابیه سراسر کشور، اخبار نگرانکننده مربوط به روند بررسی صلاحیت داوطلبان، تصویب موضوع استیضاح سه تن از وزرا، دور شدن مجلس از نظارتهای قانونی خود و بررسی موارد متعدد نقض برنامه چهارم توسعه در لایحه بودجه سال 87 کل کشور دولت از جمله مهمترین مواردی بود که در نشست امروز به بحث و بررسی گذاشته شد.
در ابتدای این نشست گزارش کاملی از سوی نمایندگان پیرامون وضعیت مناسب کاندیداهای اصلاحطلب در حوزههای انتخابیه ارائه شد و در ادامه مواردی در خصوص چگونگی بررسی سوابق داوطلبان مطرح شد که خارج از قانون و مقررات بوده است.
نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با ابراز نگرانی از اخبار به دست آمده به طور جدی از وزارت کشور خواستند تا مانع از وقوع اقدامات غیرقانونی در بررسی صلاحیتها شود و در مرحله اول آزمون برگزاری انتخابات سالم، پیروز خارج گردد.
در ادامه این نشست موضوع استیضاح منوچهر متکی وزیر امور خارجه، محمدرضا اسکندری وزیر جهاد کشاورزی و میرکاظمی وزیر بازرگانی به تایید نمایندگان فراکسیون رسید و کمیتههای سهگانهای مسئولیت یافتند تا با توجه به موارد مطروحه در حوزه سیاست خارجی، بی برنامگی و آشفتگی در حوزه بازرگانی و کشاورزی موارد استیضاح را تنظیم نمایند.
در این نشست نمایندگان بانقد و بررسی لایحه بودجه سال 87 کل کشور، بودجه پیشنهادی را در موارد متعددی مغایر با برنامه چهارم توسعه دانسته و از دولت خواستند تا نسبت به اصلاح و همسو نمودن آن با برنامه سریعاً اقدام نماید.
اعضای فراکسیون همچنین از هیئت رئیسه مجلس خواستند تا به رغم فشارهای پیدا و پنهان بر مجلس شورای اسلامی، مانع از ایفای وظایف قانونی نمایندگان نشده و شرایط را طوری ایجاد نماید تا نمایندگان بر اساس منافع ملی و مصالح کشور بر حوزه اجرایی نظارت داشته باشد.
نمایندگان در این نشست همچنین یاد و خاطره اساتید مبرز حوزه و دانشگاه آیتاله مجتهدی تهرانی و دکتر شهیدی که عمری را در راه تحقیق و تبیین فقاهت و شناخت صحیح از ائمه اطهار صرف نمودند گرامی داشتند.
نوشته شده توسط : علی