: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
فرمانده کل سپاه با این سخنرانی، نه تنها کاملا در تعارض با مواضع امام خمینی در منع صریح نظامیان از مداخله در مسایل سیاسی سخن گفته، که به شکلی صریح و آشکار نیروهای بسیج را به «مراقبت، حفظ، توسعه و پیشرفت آن و برطرف کردن نقاط ضعف» جریان موسوم به «اصولگرا» فراخوانده است؛ اتفاقی که تاکنون بدین شکل صریح و رسمی از سوی مقامات عالی نظامی رخ نداده بود.
جعفری در این سخنرانی گفت: برای تداوم راه انقلاب اسلامی، حمایت از جریان اصولگرایی ضرورتی قطعی ، اجتنابناپذیر و تکلیف الهی نیروهای انقلابی و ارزشی کشور به شمار میآید.
وی در این سخنرانی که خبرگزاری ایسنا آن را مخابره کرده، خطاب به نیروهای بسیج گفته است: «بسیج به عنوان بخشی از جامعه باید بداند که در رابطه با انتخابات چهطور کار و حرکت کند».
فرمانده کل سپاه سپس به ارائه تحلیلی از آرایش نیروهای سیاسی پرداخته و گفته است: امروز مرزبندیهای سیاسی گذشته به هم ریخته است؛ به گونهای که در هر مقطع از انتخابات شاهد تغییر و تحولات عمدهای در کشور هستیم. زمانی صحبت از چپ و راست، زمانی دیگر صحبت از جبهه ارزشی و غیرارزشی بوده و امروز میبینیم این تقسیمبندی، تقسیمبندی کاملتری است و به جریانی به نام جریان اصولگرایی رسیده است که به نوعی میتوان گفت انقلابی در انقلاب، توسط مردم و بسیجیها بود.
جعفری ادامه داده: باید از این جریان مراقبت و آن را کامل و ضعفها را برطرف کنیم. جریان اصولگرایی بعد از گذشت 25 سال از انقلاب دوباره زنده شده است و اکنون در حاکمیت دو قوه از سه قوه کشور قرار گرفته؛ البته قوه قضاییه حسابش جداست و انشاءالله همین اصولگرایی را دنبال کند.
وی تاکید کرده: «امروز در قوه مجریه و مقننه جریان اصولگرایی حاکم است؛ از این رو اگر بسیج میخواهد در این رابطه کاری کند، ابتدا باید از این جریان مراقبت و در حفظ ، توسعه و پیشرفت آن و برطرف کردن نقاط ضعفش تلاش کند».
فرمانده کل سپاه در ادامه از آفتهای جریان «اصولگرایی» را «بیتوجهی به بحثهای مدیریتی و هماهنگی و اختلاف نظرها» خواند و تاکید کرد: البته این اختلافنظرها طبیعی است و همانطور که امام (ره) میفرمودند اختلاف نظرها رحمت و نعمت است و مطمئنا این اختلاف عقیدهها نیز چنین است؛ بنابراین همه باید در جهت پویایی این جریان حرکت کنیم.
جعفری با ابراز خرسندی از اینکه «امروز شاهد وحدت تشکیلاتی در بین جریان اصولگرا هستیم»، گفت: با وجود اینکه نتایج کارهای این جریان مشخص است اما این جریان آسیبپذیری نیز دارد که باید از آن مراقبت و حمایت کنیم؛ از این رو با توجه به مشکلات موجود وظیفه قشر جوان و دانشجو این است که به این جریان توجه کنند؛ البته در بین اقشار مختلف بسیج قشر دانشجو تکلیف خاصی بر دوش دارد و میتواند جنبههای راهبردی این جریان را تبیین کند.
وی با تاکید بر در نظر گرفتن اتحاد جریان اصولگرایی افزود: تا کنون وحدت بین جریان اصولگرایی که مساله استراتژیک و مهم این جریان نیز به شمار میآید، حفظ شده است و باید تلاش کنیم که این وحدت هم چنان حفظ شود و هر جریانی از بسیج باید در این راه تلاش کند.
فرمانده کل سپاه در ادامه به حمله به اصلاحطلبان پرداخته و گفته: جریانی که مقابل جریان اصولگرایی قرار دارد اکنون برای شما خیلی شفافتر از گذشته است؛ اما این موضوع برای اقشار دیگر به این روشنی نیست؛ از این رو امیدواریم خداوند متعال کمک کند که به وظیفه انقلابی و بسیجی خود عمل کنیم.
جعفری که فرماندهی کل نیروی مقاومت بسیج را نیز برعهده دارد، در سخنانش پیرامون انقلاب اسلامی هم، بدون نام بردن از «جمهوری اسلامی»، صرفا از «حکومت اسلامی» سخن گفته است.
وی با بیان اینکه «اسلام در دو مقطع، با حکومت اسلامی مواجه بود»، گفت: یکی از این مقاطع صدر اسلام بود که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر به انحراف کشیده شد و به مرور زمان به پادشاهی تبدیل شد و اسم و رسمی از حکومت اسلامی باقی نماند. یکی دیگر از این دوران که با مجاهدت امام(ره) و مردم شکل گرفت، انقلاب اسلامی ایران است که دوباره حکومت اسلامی که آرزوی پیامبر و ائمه بود و به قول امام(ره) همه ائمه به دنبال تشکیل حکومت اسلامی بودند، شکل گرفت و امروز این حکومت به دست شما عزیزان رسیده است.
جعفری خطاب به بسیجیان گفته: امروز در مقطع زمانی خاصی قرار گرفتهایم؛ چرا که بعد از گذشت 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی باید نگاهها و دیدگاهها نسبت به انقلاب به گونهای عوض شود که تلاش بیشتری برای برنامهریزی برای آینده آن صورت گیرد و این همان چیزی است که مقام معظم رهبری از ما انتظار دارد.
وی افزوده: تلاشهای مختلفی برای بقای انقلاب و در مقابل تلاشهای زیادی برای توقف آن و به انحراف کشاندنش صورت گرفته است که از سوی دشمنان خارجی، مخالفان انقلاب و دشمنان داخلی است؛ البته بسیاری از افراد در داخل کشور با انقلاب دشمنی ندارند اما مخالف «انقلاب اسلامی» هستند و این درگیریها و تخاصمها بین این دو جریان در طول تاریخ 30 ساله انقلاب تمام توان خود را به کار گفت که نتیجهاش آن شد که انقلاب اسلامی با اقتدار و عظمت بیشتر نسبت به گذشته جهانی شده است.
جعفری با تاکید بر اینکه «امروز به نظر میرسد مرحله تثبیت انقلاب اسلامی را در داخل کشور پشت سر گذاشتهایم»، گفت: در مقطعی هفت هشت ساله شاهد تلاشهای بسیاری برای توقف انقلاب و انحراف آن در داخل، در عمل و سخن بودیم؛ ولی با اتفاق رخ داده در سه چهار سال اخیر و تغییر رویکرد مردم نسبت به جریان انقلاب، اهداف و اندیشههای آن، باعث شد که تثبیت انقلاب در داخل، ناامیدی دشمنان انقلاب را در داخل رقم زند؛ البته نمیتوان از ناامیدی کامل آنها با اطمینان سخن گفت. مسلما این دشمنیها و مخالفتها تمام شدنی نیست؛ همانطور که در صدر اسلام و انقلاب ما بوده، مطمئنا در آینده نیز وجود خواهد داشت و هر چه پیش برویم این مبارزه بین انقلابیون و ضد انقلابیون، مخالفان انقلاب و موافقان آن، حساستر و پیچیدهتر خواهد شد؛ از این رو احتیاج است که طرفداران انقلاب و موافقان آن به گونهای دیگر خود را برای دفاع از انقلاب آماده کنند.
نوشته شده توسط : علی
متن کامل نامه خطاب به دبیر شورای نگهبان و رئیس هیات نظارت استان تهران به شرح زیر است:
جناب آقای جنتی دبیر شورای نگهبان!
آخر وقت دیروز (16/11/86) نامه مورخ 14/11/86 فرمانداری تهران را مبنی بر رد صلاحیت خود توسط هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات دریافت کردم. با توجه به اینکه به دلیل دیر رسیدن نامه امکان اعتراض به شورای نگهبان از بنده سلب شده است، بهنظرم رسید طی نامهای سرگشاده به شما، که علیالقاعده پاسخگوی همه مسائل مربوط به ردصلاحیتها هستید، نسبت به ظلمی که در حق من روا داشته شده است، اعتراض کنم.
جناب آقای جنتی!
منصوبان شورای نگهبان در هیأت مرکزی نظارت بنده را به استناد بند 1 ماده 28 (عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران) و بند 3 ماده 28 (عدم ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه) فاقد شرایط برای انتخاب شدن اعلام کردهاند.
آن هیأت 4 سال قبل نیز من را به استناد بند 1 ماده 28 پیشگفته، بند 1 ماده 27 (عدم تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران)، بند 3 ماده 30 (وابسته تشکیلاتی و هواداری احزاب، سازمانها و گروههایی که غیرقانونی بودن آنها از طرف مقامات صالحه قضایی اعلام شده است) و بند 5 ماده 30 (محکوم به ارتداد به حکم محاکم صالحه قضایی) رد صلاحیت کرده بود.
به زبان سادهتر از نظر هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات بنده چهار سال پیش فردی بیدین، بیوطن، ضدانقلاب و مرتد، ولی وفادار به قانون اساسی و ولایت مطلقه فقیه بودهام، ولکن امروز از ارتداد خارج شدهام، ضدانقلاب نیستم، ملیت ایرانی پیدا کردهام، ولی کماکان بیدین هستم، و البته وفاداری خود را نسبت به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه از دست دادهام. هرچند، خودم چنین تحول شگرفی را در خود احساس نمیکنم. من هنوز به مفاد نامه سرگشادهای که در آن سال خطاب به هیأت نظارت نوشتم، و پیوست این نامه است، اعتقاد دارم.
جناب آقای جنتی!
بنده 4 سال پیش رسماً نسبت به حکم صادره توسط هیأت مرکزی نظارت به شورای نگهبان شکایت کرده، ولی هیچ پاسخی دریافت نکردم. اگر عدم پاسخ به شکایت را دلیل بر ابرام نظر آن هیأت توسط شورای نگهبان بدانیم، حداقل فایده مقایسه دو حکم پیشگفته این است که از نظر فقهای شورای نگهبان بازگشت از ارتداد امکانپذیر است، و بهخاطر این حکم فقهی انقلابی باید به شما تبریک گفت.
جناب آقای جنتی!
برخی از دوستان مشفق، با این استدلال که با توجه به حکم پیشین صلاحیت بنده رد خواهد شد، مخالف ثبتنام من در انتخابات بودند و توصیه میکردند که فرصت ردصلاحیت مجدد خویش را به شما ندهم. راستش را بخواهید تحلیل خودم هم همین بود، ولی بعداً فکر کردم با ثبت نام خویش فرصتی به شما بدهم تا چنانچه خدا توفیق داد، با تأیید کردن صلاحیتم از تهمتهایی که در چهار سال پیش به من زدهاید، توبه کنید. هرچند، بارها در ملاقات حضرت امام (ره) با جوانان شنیده بودم که آنان را در این سن به ایمان و پاکدامنی سفارش کرده و می فرمودند توبه در سنین بالا بسیار مشکل، و چهبسا غیرممکن است. از اینکه نتوانستید از فرصت توبه استفاده کنید، و در محضر حضرت حق رد صلاحیت شدید، بسیار متأسفم.
جناب آقای جنتی!
اینروزها در ایام مبارک دهه فجر و روزهای پیروزی انقلاب اسلامی به سر میبریم. سیمای جمهوری اسلامی مرتب فیلمهایی را از تظاهرات و فداکاریهای مردم در آن روزها نشان میدهد. تماشای این فیلمها را به شما توصیه میکنم، بهخصوص به چهرههای رنجدیده، مصمم و در عین حال امیدوار مردم حاضر در صحنههای فداکاری دقت کنید. فکر میکنید اگر آن مردم میدانستند ده سال پس از پیروزی انقلاب تعیین تکلیف همه مقدرات مردم به دست 6 نفر انسان جایزالخطا خواهد افتاد، و پس از کمتر از سی سال کار بهجایی خواهد رسید که فرزندان انقلاب حتی اجازه ارایه خود برای جلب اعتماد مردم جهت نمایندگی آنان را نیز نخواهند داشت، حاضر بودند همه هستی خود را در طبق اخلاص تقدیم انقلاب اسلامی کنند؟
جناب آقای جنتی!
من اگرچه از عمق جان و بن دندان به آخرت و دنیای بازپسین و صحنهها و حوادث آن روز که در منابع دینی معتبر ذکر شده، و بسیاری از آنها را از شماها در بالای منابر شنیدهام یقین دارم، ولی آرزو میکنم حداقل برخی از مواردی را که درباره قیامت گفتهاید و شنیدهایم راست نباشد. یکی از صحنههای قیامت صحنهای است که حضرت امام در یکی از سخنرانیهای خود به تفصیل تصویر میکردند، که مو بر تن انسان بیدار راست میکند. ایشان میفرمودند (نقل به مضمون):
“طبق نقل در روز قیامت همه انسانها، حتی اصحاب فردوس از دوزخ عبور میکنند. چهبسا برخی از ماها به واسطه کارهایی که در اینجا انجام میدهیم جهنمی باشیم و افرادی به واسطه مواعظ ما هدایت یافته و اهل بهشت شوند. چیزی که بیشتر از عذاب آتش مرا رنج میدهد این است که در آن دنیا اگر این افراد در حال عبور به بهشت از بالای جهنم، ما را در زیر پای خود در درون آتش ببینند، ما با این خجلت و شرمندگی چهکار کنیم؟”
آیا شماها که با آبروی افراد سروکار دارید، و بهراحتی و بدون هیچ ترسی در ایراد افترای بیدینی، ضدانقلاب بودن، ارتداد، اشتهار به فساد، تجاهر به فسق، و مواردی از این قبیل به مؤمنین از یکدیگر پیشی میگیرید، هرگز به چنین صحنههایی که قطعاً پیش خواهد آمد، اندیشیدهاید؟ راستی اگر در آن روز افراد ردصلاحیت شده توسط خود را در بالای سرتان در حال عبور به جنت مشاهده کنید، چه حالی به شما دست خواهد داد؟
جناب آقای جنتی!
چندی پیش از قول یکی از خطبا در سیمای جمهوری اسلامی شنیدم که یکی از آخرین وصایای حضرت ابیعبدالله به امام سجاد قبل از عزیمت به میدان این بود که (نقل به مضمون): “از ظلم به بندگان خدا، بهخصوص بندگانی که پناهگاهی غیر از خدا ندارند، اجتناب کن!” هنوز زمان زیادی از ایام عاشورا نمیگذرد، اسرای کربلا هنوز در مسیر شام، و احتمالاً در آستانه ورود به این شهر هستند. من این وصیت مولایم را به شما یادآوری میکنم، و بهعنوان یکی از بندگان خدا که پناهی جز او ندارد، از ظلمی که بر من و امثال من رفته است و میرود، و از کسانی که این ظلم را در حق ما رواداشتهاند، و کسانی که امر به این ظلم کردهاند، و کسانی که با سکوت خود زمینه آن را فراهم کردهاند، و کسانی که خبر این ظلم را شنیده و به آن رضایت دادهاند، به درگاه حضرت حق جلوعلا شکایت میبرم.
جناب آقای جنتی!
شماها را به مباهله در روزی دعوت میکنم که زبانها از سخن گفتن باز ایستند، تبلیغات چشم پرکن صداوسیما اثری نبخشد، هیاهوی کیهانها به گوش کسی نرسد، عوامفریبیهای خطیبان و مداحان زنجیرهای شنیده نشود، جوارح و جوانح و نیات و اعمال به سخن درآمده حقایق باز گویند، و شاهد ناظر آگاه به اسرار درون خود حاکم باشد! روزی که خبر آن قطعیترین خبری است که به ما رسیده است، و وقوع آن را بسیار نزدیک میبینیم، ولو اینکه بسیاری آن را دور میپندارند.
پیوست: متن نامه سرگشاده به هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات در بهمن 1382
به نام خدا
لکم دینکم و لی دین
اعضای محترم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات!
نامه ردصلاحیت من، که آن را همواره به عنوان کارنامه افتخار خود حفظ خواهم کرد، و بدین خاطر همیشه ممنون شما خواهم بود، روز دوشنبه ظهر به دستم رسید. طبق نظر شما که در آن نامه آمده است، بنده متهم هستم به:
1- عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
2- عدم تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.
3- وابسته تشکیلاتی و هواداری احزاب، سازمانها و گروههایی که غیرقانونی بودن آنها از طرف مقامات صالحه قضایی اعلام شده است.
4- محکوم به ارتداد به حکم محاکم صالحه قضایی.
به زبان سادهتر از نظر آن هیأت بنده فردی بیدین، بیوطن، ضدانقلاب و مرتد هستم.
اعضای محترم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات!
دین من دینی است که خدای آن وقتی ابراهیم (ع) از پاکیزه کردن مسجدالحرام فراغت حاصل کرد و دست به دعا برداشت که: “خدایا این خانه را دیار امن قرار بده و مؤمنین اهل مکه را روزی عطا فرما!” سخن خلیل خود را قطع کرده برآشفت که: “من کافران را نیز بهرهمند خواهم گرداند.” امنیت، روزی، آزادی و سایر حقوق انسانی دنیوی اختصاص به مؤمنین ندارد. در آخرت هم الحمدلله مالک یومالدین خود اوست!
خدای دین من خدای رحمانِ لطیفِ رئوف است که رحمتش همواره پیشاپیش غضبش فرامیرسد، و این رحمت فراگیر همه چیز را دربر گرفته است و هیچکس اجازه ندارد خود را در مقام تقسیمکننده رحمت و نعمت او قرار دهد.این خدای دین من است و این خدایی است که من او را میپرستم. اگر شما خدای دیگری را پرستش میکنید: “لکم ربکم و لی رب!”
اعضای محترم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات!
پیامبر دین من رحمة للعالمین است. هرچه بر قدرت پیامبر دین من افزوده میشد، خضوع، خشوع، عفو، گذشت و تسامح او فزونتر میگشت. پیامبر دین من برای تتمیم مکارم اخلاق مبعوث شده است. من پیرو راه چنین پیامبری هستم، اگر شما پیامبر دیگری را پیروی میکنید: “لکم سبیلکم و لی سبیل!”
اعضای محترم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات!
دین من دین قلم و علم و برهان است، نه دین شمشیر و جهل و اجبار! دینی که من پذیرفتهام کارخانه مرتدسازی نیست. اگر دین شما دین دیگری است ما باهم نقطه اشتراکی نداریم: “لکم دینکم و لی دین!”
اعضای محترم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات!
حکومتی که امام من تعریف کرده است، حاکمیتی است که مردم پایه اصلی آن و تنها معیار تعیین صلاحیت و حقانیت حکومتگران میباشند. آن طوری که امام من گفته است برای حفظ این نظام ممکن است بتوان برخی احکام اولیه دین را، حتی در سطح نماز، موقتاً تعطیل کرد، ولی هرگز نمیتوان آزادی مردم را محدود نمود، و ولو بهطور موقت دیکتاتوری برقرار کرد. امام من میزان را رأی ملت میداند، اگر در قاموس امام شما 6 نفر انسان جایزالخطا حق دارند جمع کثیری از بندگان مؤمن خدا را به بیدینی و ارتداد رمی کنند: “لکم امامکم و لی امام!”
اعضای محترم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات!
ایران من کشوری است که بنیانگزار آرمان پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک در جهان بوده است. میهن من سرزمین عشق، عرفان، ادب، انسانیت، رواداری، فرهیختگی و اشراق است. خاستگاه مولوی، حافظ، ... و سعدی است. فریاد انسانی:
بنیآدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
از این سرزمین برخاسته است.چه بسیار اقوام مهاجمی که به این سرزمین یورش آوردهاند و پس از اندک زمانی در عمق فرزانگی این ملت استحاله شدهاند.اگر کشور شما مشخصات و تعریف دیگری دارد، من از تابعیت آن برائت میجویم!
اعضای محترم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات!
شما مرا مرتد خواندهاید، یعنی که زمانی از نظر شما مسلمان بودهام. کاش میدانستم در گذشته چه شباهتی بین اسلام من و اسلام خودتان دیدهاید که این گمان را بردهاید. شاید لازم باشد از آن تشابهها استغفار کنم!
نوشته شده توسط : علی
در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی که یکی از اصلیترین شعارهایش آزادی سیاسی و تأسیس جمهوریت به نام اسلام بود و سالی که به نام «اتحاد ملی» نامگذاری شده است و در شرایطی که گفتمان حاکم بر جهان دمکراسی است و اکنون نه فقط در سوئیس و سوئد که در بولیوی، ونزوئلا و نیکاراگوئه و حتی در عراق و افغانستان اشغالی نیز انتخابات آزاد حرف اول را میزند، با کمال تأسف مشاهده کردیم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات به مسئولیت آقای جنتی قلع و قمع وسیع داوطلبان انتخابات مجلس هشتم را در هیأتهای اجرایی کامل کرد و طبق اطلاعات واصله به غیر از تهران، برای اصلاحطلبان تنها در 23 کرسی از 260 کرسی نمایندگی مجلس امکان رقابت باقی مانده است.
رییس ستاد انتخابات کشور در دولت اول خاتمی افزود: عملکرد هیأت نظارت نشان داد که رد صلاحیت فلهای داوطلبان در هیأتهای اجرایی منتخب دولت آقای احمدینژاد اقدامی سلیقهای نبوده، بلکه تصمیم کانون قدرت بود و همچنان که پیشتر گفته بودم به نام مقابله با انقلاب مخملی، کودتای مخملی و در حقیقت کودتای پارلمانی دوم را انجام دادند و ثابت کردند، مشکل اصولگرایان نه تعدادی از اصلاحطلبان به زعم آنان تندرو بلکه اصلاحات و تمام اصلاحطلبان است.
تاجزاده افزود: اصولگرایان تنها متحصنین را رد صلاحیت نکردند. بلکه با سلاخی داوطلبان اصلاحطلب و حتی مستقل نشان دادند که در پی تشکیل مجلسی فرمایشیتر، ناکارآمدتر، و ذلیلتر از مجلس هفتم هستند. به گفته وی عملکرد هیأتهای اجرایی و نظارت نشان داد که اصولگرایان نه تنها به قانون بلکه به ارزشهای دینی و اخلاقی نیز پایبند نیستند. برای مثال یک فرماندار نظامی رد صلاحیتها اساساً را شایعه میخواند و فرماندار نظامی دیگر ادعا میکند که چون اصلاحطلبان گلهای ثبتنام کردند، ما آنان را فلهای رد صلاحیت کردیم. این آقا نمیداند که اعتراف بزرگی صورت داد چرا که اقرار کرد که هیأتهای اجرایی و نظارت داوطلبان اصلاحطلب انتخابات مجلس هشتم را به صورت فلهای رد صلاحیت کردهاند.
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه «حادثه مهمی در حال رخ دادن است و آن استحاله نظام از جمهوری اسلامی که میراث بزرگ امام و شهداست، به دولت اسلامی است»، تصریح کرد: دولت اسلامی برخلاف جمهوری اسلامی، نظامی است که در آن از انتخابات آزاد، احزاب آزاد، آزادی بیان و عقیده و آزادی مطبوعات خبری نخواهد بود و نه فقط جامعه به لحاظ سیاسی تکصدا خواهد بود، بلکه خواهند کوشید در آینده نزدیک یک سبک واحد زندگی را بر آحاد این ملت تحمیل کنند نتیجه حاکمیت تفکر پادگانی، جامعه پادگانی شود.
تاجزاده افزود: در آستانه بیستونهمین سالگرد انقلاب اسلامی اندیشه انسدادی مصباح، جایگزین اندیشه دمکراتیک و باز مطهری شده است و در صورت بیتفاوتی جامعه، مدل حکومتی نواب صفوی جایگزین راه و رسم مدرس خواهد شد و اسلام انقلابی که استاد مطهری نگران آن بود، جای انقلاب اسلامی خواهد نشست.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی درباره علت حملات اخیر و وسیع اصولگرایان به نمایندگان شجاع مجلس ششم که در آن تحصن تاریخی شرکت کردند، گفت: اصولگرایان صلاحیت تمام این عزیزان را رد کردهاند، بنابراین حملاتشان به آنان به این دلیل صورت نمیگیرد که مردم به آنها رأی ندهند، چرا که اساساً آنها از میدان انتخابات حذف شدهاند، بلکه علت آن است که از میزان محبوبیت روزافزون آنان ناراحتند و اینکه مجلس ششم سمبل دفاع از حقوق ملت و انتخابات آزاد شده است. وی تأکید کرد، در حقیقت حمله به مجلس ششم، حمله به دمکراسی و دفاع از حق حاکمیت ملت است، چرا که حتی مخالفین نیز امروز پذیرفتهاند که مشکل مجلس ششم، مصوبات و موفقیتهای اقتصادی آن نبود و اساساً عملکرد اقتصادی مجلس ششم با مجلس هفتم قابل قیاس نیست. به همین دلیل در نظرسنجیها بین 79 تا 90 درصد مردم عملکرد اقتصادی دولت اصلاحات و مجلس ششم را به مراتب بهتر از عملکرد اقتصادی دولت نهم و مجلس هفتم ارزیابی میکنند.
تاجزاده افزود: همه تهاجمات به مجلس ششم به علت پایمردی نمایندگان اصلاحطلب در دفاع از مظلوم و حق حاکمیت ملت است و اینکه اگر صلاحیت هر کدام تأیید شود با رأی بالای شهروندان مجدداً به مجلس وارد خواهند شد.
وی با بیان اینکه «عملکرد انتخاباتی اصولگرایان و غیررقابتی کردن انتخابات مجلس هشتم ثابت کرد که اقدام بزرگ نمایندگان مجلس ششم در برپایی آن تحصن تاریخی کاملاً به جا بود و آن حرکت تاریخی روز به روز بیشتر خواهد درخشید»، تأکید کرد: ما نگران موقعیت و پایگاه اصلاحطلبان در جامعه نیستیم، چرا که عملکرد اصولگرایان در دو سال گذشته، بیشترین خدمت را در جهت اثبات حقانیت اصلاحات و عملکرد قابل قبول اصلاحطلبان کرده است و حتی نظرسنجیهای اخیر اصولگرایان نشان میدهد که اصلاحطلبان با فاصله زیاد نسبت به رقبای اصولگرای خود پیش هستند و در صورت برپایی انتخابات آزاد پیروز میدان خواهند بود.
معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات افزود: ما نگران کشور هستیم و نگران اینکه اصولگرایان با عملکرد غیرکارشناسی و غیرعلمی خود از یک طرف و با بیکفایتی مدیریتی و اجرایی از دیگر سوی کشور را به نقطهای برسانند که جز با تحولات بزرگ امکان اصلاح امور ممکن نباشد.
تاجزاده افزود: ما نگران تعبیر شدن خوابهای بدی هستیم که اصولگرایان برای کشور، جامعه و قشرهای مختلف آن دیدهاند چرا که آنان معتقدند هنوز نتوانستهاند، آرمانهای خود را به طور کامل محقق کنند. البته آرمان آنان با مطالبات اکثریت قاطع ملت ایران متفاوت است، به همین علت میکوشند با سرکوب دانشگاهیان، محدود کردن روزافزون مطبوعات، مقابله با مطالبات قانونی و به حق زنان و اقوام و تشدید فشارها بر فعالان سیاسی از یک سو و تشکیل مجلسی که در آن آقایان فلاحیان، حسینیان و دیگر همفکران سعید امامی که بسیاریشان نظامی هستند از سوی دیگر، انسداد و اختناق را در جامعه حاکم کنند تا کسی جرأت نفس کشیدن و اعتراض کردن نداشته باشد و قوانینی تصویب کنند که امید اصلاح را در جامعه نابود کند.
عضو شورای مرکزی حزب مشارکت ایران اسلامی درباره تفاوت رد صلاحیتها در هیأتهای اجرایی و نظارت گفت: با موج اعتراضی که به دلیل رد صلاحیت داوطلبان مومن، شایسته و خدوم صورت گرفت، هیأتهای نظارت از متوجه کردن اتهام عدم اعتقاد و التزام این عزیزان به اسلام و جمهوری اسلامی دست برداشتند و به جایش آنان را متهم کردهاند که وفاداری خود را به قانون اساسی و ولایت فقیه ابراز نکردهاند. جالب آن است که کسانی داوطلبان اصلاحطلب معتقد به حاکمیت قانون را رد صلاحیت کردهاند که خود به قانون اساسی نه اعتقاد و نه التزام دارند و مظهر قانونشکنی به شمار میروند و در عینحال به لحاظ اخلاقی نیز آنقدر شهامت ندارند که اعلام کنند با انتخابات آزاد مخالفند چرا که یقین دارند نتیجه رقابت آزاد نامزدهای همفکرشان با نامزدهای اصلاحطلب یا مستقل جز یک شکست تاریخی برای آنها نخواهد بود.
تاجزاده افزود: به نظر من اگر آقای جنتی و دیگر همکارانش مانند احزاب کمونیستی، البته از نوع استالینیستی آن، اسامی 290 نفر را اعلام میکنند و مانند عربستان مجلسی مشورتی تشکیل میدهند و از برگزاری انتخابات صرفنظر میکنند، آبروی کشور را کمتر میبرند تا اینکه چنین انتخابات رسوایی را انتخابات رقابتی بخوانند.
وی تصریح کرد: نمیدانم که هنوز آقای حداد عادل رویش میشود که رد صلاحیتها را غیرجناحی بخواند و یا آقای لاریجانی هنوز از ضرورت وفاق ملی و تشکیل دولت آشتی ملی سخن میگوید، یا نه؟ ولی میدانم که ملت هوشیار ایران هرگز باور نخواهند کرد که رقابت درونگروهی اصولگرایان در قالب دو فهرست انتخاباتی متفاوت به معنی رقابتی بودن انتخابات است.
سرپرست اسبق ستاد انتخابات کشور در خاتمه پیشنهاد کرد اصولگرایان به جای تهیه منشور اخلاق انتخاباتی دست از ادعاهای کذب بردارند، مسابقه یکاسبی را رقابتی نخوانند، اتحاد را حذف معنا نکنند و ثابت کنند اصولگرایی به معنای حقکشی نیست.
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
علی اشراقی، نوه امام خمینی (ره)،در سالگرد پیروزی انقلاب رد صلاحیت شد.هیأت نظارت تهران صلاحیت علی اشراقی که در هیأت اجرایی تأیید شده بود،را احراز نکرد.
علی اشراقی در گفتوگویی دلیل رد صلاحیت خود از سوی هیأت نظارت را عدم احراز عنوان کرد. اشراقی گفت: من به استناد بند یا ماده قانونی خاصی رد صلاحیت نشدهام بلکه جرم من این است که مسئولین نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را نمیشناسند.
وی گفت: آنگونه که مطلع شدم، عدم احراز صلاحیتم توسط هیأت نظارت به استناد به تحقیقات محلی صورت گرفته است.
وی با انتقاد از نحوه تحقیقاتمحلی درباره کاندیداها گفت: آنچه برای من جای تأسف دارد، مضمون پرسشهاست. سؤالها در سطح پایین و کاملاً شخصی بود؛
درباره من از همسایگان میپرسیدند:آیا نماز میخوانم؟ روزه میگیرم؟ همسر من حجاب اسلامی را رعایت میکند؟ صورتم را اصلاح میکنم؟ سیگار میکشم؟ چه ماشینی سوار میشوم؟کت و شلوار میپوشم و ...
اشرافی در پاسخ به این سؤال که آیا به شورای نگهبان شکایت میکنید، گفت: من حکم هیأت نظارت را سمعاً و طاعتاً پذیرفتهام. اصلاً شکایت نمیکنم؛ چون دوست دشمن است شکایت کجاست.وقتی صلاحیت نوه امام احراز نمیشود، باید به کجا شکایت کرد؟
نوه امام خمینی (ره)در پایان با بیان اینکه «همه ما ایرانی هستیم و ایران را دوست میداریم» افزود: شرکت کردن یا نکردن اصلاحطلبان در انتخابات و این که لیست بدهند یا نه، به تصمیم خودشان بستگی دارد اماتنها این مسئله مهم است که همه ما ایرانی هستیم و ایران را دوست میداریم.
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
یک مقام مسؤول در سپاه با حمله به اصلاحطلبان، از اینکه آنان «جرأت کردهاند کاندیدای انتخابات مجلس شوند»، انتقاد کرد. گفت: امروز مردم با هوش بالای خود بهترین انتخاب و گزینه را در عرصه انتخابات خواهند داشت.
سردار «ناصر شعبانی»، فرمانده دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران کشور (دافوس)، روز چهارشنبه به خبرگزاری ایرنا گفت: آنان که تا دیروز شعار خروج از حاکمیت را سر میدادند و یک روز حرفهائی زدند که دل دشمنان نظام و انقلاب و اسلام را شاد کردند، آنان که در مجلس تحصن کردند و نامهای مبنی بر توقف غنیسازی اورانیوم دادند، چگونه به خود اجازه میدهند برای تائید صلاحیت نامنویسی کنند.
سردار شعبانی تصریح کرد: آیا این افراد امروز جایگاهی در مجلس قانونگذاری دارند و آیا به راستی این چنین افراد صلاحیت خدمت به نظام اسلامی و ارزشهای بالا و والای آن را دارند؟
وی ادامه داد: عجیبتر اینکه اینگونه افراد که تعدادشان هم کم نیست به صورت فلهای نامنویسی کردند، زیرا آنان خود به خوبی میدانند که ردصلاحیت میشوند. این افراد هدف از ثبتنام را تنها برای فضاسازی میخواهند تا بهترین خوراک را به بیگانگان دهند.
شعبانی در ادامه گفت: مردم فهیم و باشعور ایران در روز ? ???اسفند در یک تصمیم خوب و منسجم انتخابات سالم و آزادی را برگزار خواهند کرد و جواب اهداف افرادی که به صورت فلهای ثبتنام کردهاند را خواهند داد.
نوشته شده توسط : علی
بنا بر گزارش سازمان محاسبات، سالانه نزدیک به دو هزار میلیارد ریال سود خالص از معبر ارسال پیامکهای مردمی، نصیب شرکت همراه اول میشود و بودجه تأسیسات این سیستم که سالها پیش هزینه شده است، هم کمتر از صد میلیارد ریال بوده و این در حالی است که کارشناسان بر این باورند، پیامک هیچ کانالی از شبکه تلفن همراه اشغال نکرده و باری را بر این شبکه تحمیل نمیکند و تنها از حاشیه موجود در کانالهای صوتی که برای صدا تعبیه شده است، فرستاده میشود. در واقع، پس از بازگشت هزینه اولیه، سالهاست همراه اول از محل پیامک سودی خالص و نجومی به جیب میزند.
عرق از صورت همه میچکد، هیچ کسی نمیداند این خبر بد را چگونه به او برسانند. آخر قلب پدر خانواده هم کمی ضعیف است. بالاخره مادر برای انجام این کار داوطلب میشود و برگه را به آرامی دست پدر خانواده که تازه از سر کار برگشته و در حال استراحت است میدهد. ناگهان آه و ناله پدر بلند میشود که واویلا و لحظهای بعد پدر از هوش میرود.
صحنهای که توصیف آن را در بالا خواندید، مربوط به رساندن خبر بد یا بیماری یکی از اعضای خانواده به پدر نیست. بلکه مربوط به رسم شدن نمودار جیب پدر برای پرداخت قبض موبایل است؛ واقعهای که تمام سینه چاکان تلفن همراه، دستکم یک بار با آن برخورد کردهاند.
سهم اصلی در این قبضهای کمرشکن هم متعلق به سرویس پیام کوتاه یا همان SMS سابق که حتی بیشتر مواقع از هزینه مکالمه با تلفن همراه نیز فراتر میرود. به همین دلیل است که خبر کاهش احتمالی تعرفه پیامک و کلید کردن سازمان بازرسی کل کشور برای کاهش تعرفه پیامک با موج شادی SMS بازهای قهار کشور به ویژه نسل جوان روبهرو شد، که بود و نبود SMS به جانشان بند است.
هرچند بماند که شرکت همراه اول با دبه کردن(!) بر سر کاهش قیمت SMS باعث از بین رفتن این شادی وصف ناشدنی شد و امید مالباختگان بر سر مبلغ سرویس پیامک در قبض تلفن همراه را بر باد داد، ولی واکنش افکار عمومی به این اخبار، نشان از اهمیت SMS در فرهنگ کنونی جامعه و به ویژه جوانان دارد.
پول زور وده!
نخستین پیامک کوتاه دنیا در سوم دسامبر 1992 و با یک اپراتور اروپایی فرستاده شد. اوایل هیچ کسی گمان نمیکرد تنها با گذشت چند سال، این فناوری ارتباطی با چنین سرعتی رشد کند و جای بسیاری از فناوریهای ارتباطی را تنگ کرده و تبدیل به پل ارتباطی از گوشهای به گوشهای دیگر در جهان شود. هماکنون نزدیک به دو میلیارد کاربر SMS نیز در جهان از این فناوری استفاده میکنند و تنها در عید نو مسیحی در سال 2007، نزدیک به 33 میلیارد SMS فرستاده شد.
در ایران هم تأسیسات فرستادن و دریافت SMS با تأخیر بسیار زیاد نسبت به دیگر نقاط دنیا در اواخر سال 1381 شمسی (اوایل سال 2002) در شرکت مخابرات راهاندازی شد و پس از آن، با شتابی وصفناشدنی(!) رشد و گسترش پیدا کرد، به گونهای که تنها در شش روز، از 26 اسفند 1384 تا ششم فروردین 85، 175 میلیون پیامک به قیمت تقریبی دو میلیارد تومان به نواحی گوناگون کشور فرستاده شد و از این میان، تنها سهم روزهای نخست سال 85، بیش از سی میلیون پیام کوتاه بوده است.
در عید غدیر امسال نیز کاربران تلفن همراه، بیش از هفتاد میلیون پیامک به همدیگر فرستادند؛ بنابراین، به راحتی میتوان به سودی که از این بخش از خدمات تلفن همراه نصیب شرکت تلفن همراه اول میشود، پی برد. بنا بر گزارش سازمان محاسبات، سالانه نزدیک به دو هزار میلیارد ریال سود خالص نصیب شرکت همراه اول میشود.
به این ترتیب، به راحتی میتوان به اهمیت این منبع مالی عظیم برای شرکتی که نزدیک به چهل هزار نیرو دارد و باید هزینههای خود را نیز تأمین کند، به خوبی مشخص میشود.
از سوی دیگر، دلیل میزان سرمایهگذاری شرکت همراه اول برای ایجاد تأسیسات سختافزاری، تنها صد میلیارد ریال بوده است و همه این مبلغ در همان چند روز نخست استفاده از پیامک به طور کامل برگشت داده شده است. به همین دلیل، هیچ بهانهای برای سرمایهگذاری جدید و گسترش سیستمهای ارسال پیام وجود ندارد، چرا که سود به دست آمده با اصل سرمایهگذاری قابل مقایسه نیست.
بنابراین، هیچ دلیل اقتصادی خاصی برای استنکاف شرکت همراه اول برای کاهش ندادن تعرفه پیامک وجود ندارد و ریشه چنین مسئلهای را باید در همان سود دویست میلیارد تومانی سالانه جستجو کرد.
هرچند دعوا بین نهادهای گوناگون همچون سازمان نظارت بر مقررات رادیویی، سازمان بازرسی کل کشور، وزارت ارتباطات و فناوری، همچنان بر سر این کاهش تعرفه هست، ولی از آنجا که قیمت پیامک در بودجه سال آینده شرکت همراه اول به همان میزان تعیین شده است، به نظر میرسد در آینده نزدیک، خبری از کاهش تعرفه 142 ریالی پیامک و تعدیل آن نباشد و همچنان جوانان این مرز و بوم که اشتیاق فرستادن پیامک، آنان را رها نمیکند، همچنان مجبور به دادن پول زور باشند.
چرا این پول، پول زور است؟
ولی آیا قیمت پیامک واقعا بالاست؟ قیمت این سرویس در کشورهای دیگر چگونه است؟ چرا سود پیامک برای شرکت ارتباطات همراه اول این قدر بالاست؟
وی در ادامه میگوید: پیام کوتاه، تنها از حاشیه موجود در کانالهای صوتی که برای صدا تعبیه شده، فرستده میشود. به این ترتیب، همه هزینهای که همراه اول بابت پیامک دریافت میکند، سود خالص است و هیچ هزینهای بر این شرکت تحمیل نمیشود.
در دیگر کشورها نیز با وجود این که هزینه مکالمه با تلفن همراه بالاتر از ایران است، اما برای مثال، شبکه مخابراتی مانند T-MOBILE برای مشترکان خود نزدیک به هزار دقیقه مکالمه رایگان واقعی در ماه با اپراتورهای طرف قرارداد با شبکه خود در نظر میگیرد و از سوی دیگر، هزینه خدمات SMS در این کشورها به صورت کاملا رایگان محاسبه میشود و هیچگونه هزینهای بر مشتر ک تحمیل نمیکند؛ معنی همه این سخنان این است که اپراتور تلفن همراه اول از میلیونها مشترک در سطح کشور برای پیامک پول زور(!) میگیرد.
حتی ما اگر هزینه تأسیسات نصب شده برای امکان برقراری این سرویس را در نظر بگیریم، باز هم هزینهای که بر هر پیامک باید کشیده شود، بسیار کمتر خواهد بود.
از سوی دیگر، شرکت همراه اول با رقابت سنگین از طرف شرکت ایرانسل هم روبهروست، چرا که این شرکت چندی است سیم کارتهای ویژه پیامک خود را وارد بازار کرده که مشترکان را قادر خواهد کرد هزینهای معادل ده تومان برای هر پیامک صرف کنند و به طور حتم «همراه اول» نمیتواند نسبت به این قضیه بیتفاوت باشد.
البته اگر تأثیرپذیری تهدیدهای سازمان بازرسی کل کشور را بپذیریم، باید خیلی زودتر از اینها قیمت پیامک تغییر کند؛ هرچند نتیجه همه این رفت و برگشتها را زمان مشخص خواهد کرد که آیا باز هم باید منتظر ارقام نجومی در خروجی مربوط به هزینه پیامک بود یا نه؟!
نوشته شده توسط : علی
سخنگوی دولت اصلاحات با یادآوری اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به جز دورهی کوتاه مدت دولت موقت، هیچ دولتی همانند دولت نهم اشتیاق به برقراری رابطه با آمریکا را نداشت، این دولت را از جهت اشتیاق وافر نسبت به انجام این کار شایسته برای مذاکره با آمریکا نداست .
عبدالله رمضان زاده با بیان این مطلب افزود: تقریبا بعد از انقلاب غیر از دوران دولت موقت که در زمانش بحران جدی در روابط دو کشور ایجاد نشده بود، هیچ دولتی همانند دولت احمدی نژاد اشتیاق برای رابطه برقرار کردن با آمریکا نداشت.
وی در ادامه با اشاره به اظهارات رییس جمهور و مسوولان سیاست خارجی و دیدار آخر مشاور ارشد احمدی نژاد با زلمای خلیل زاد سفیر آمریکا در سازمان ملل، این اشتیاق زاید الوصف مسوولان برای ارتباط برقرار کردن با آمریکا را عاملی در جهت این دانست که آمریکایی ها هر طور که می خواهند با ایران بازی کنند.
وی که بهبود روابط ایران وآمریکا را رفع کنندهی بسیاری از مشکلات پیش روی کشور ارزیابی میکرد، سیاست خارجی دولت نهم را سیاستی ماجراجویانه ارزیابی کرد و گفت: من مفهوم سیاست تهاجمی و تدافعی را نمی فهمم .سیاست خارجی بر اساس منافع ملی شکل می گیرد و باید طوری ترسیم شود که امنیت و منافع ملی را تقویت کند.در سیاست خارجی مهم این است که ماجراجو نباشیم .
سخنگوی دولت سابق ادامه داد: سیاست خارجی دولت نهم به واقع سیاستی ماجراجویانه است زیرا از مسوولان این دولت اظهارات شدید الحنی به کررات شنیده شده که با سرعت نیز از آن عقب نشینی میکنند و این رویه در مواضع اتخاذ شده از سوی آنها در بحث سیاست خارجی کاملا مشهود است.
وی همچنین با یادآوری فراز و فرودهای رابطهی ایران و آمریکا گفت: در دوران جنگ تحمیلی آمریکایی ها به شدت علیه ما عمل میکردند و ما نیز باید در مقابل آنها میایستادیم و ایستادیم .در افغانستان منافع ما و آمریکایی ها به هم گره خورد و استفاده کردیم و در مورد عراق هم مذاکره ضرورت دارد و باید ادامه پیدا کند.
وی تصریح کرد : البته مسلهی عراق را دولت نمی تواند اداره کند . مساله از جای دیگر هدایت می شود؛ در این دولت بی برنامگی و عدم توجه به منافع ملی و تمرکز بر مسایل جزئی وجود دارد .
رمضان زاده در پایان با یادآوری اینکه نامههای رییس جمهور به سران کشورهای جهان، حضور وی در شورای همکاری خلیج فارس و برگزاری کنفرانس خزر هیچ دستاوردی برای ایران جز تحقیر نداشت، این دولت را به دلیل اتخاذ سیاستهای نادرست و اشتیاق وافر نسبت به رابطه برقرار کردن با آمریکا صالح در مذاکره با کشورهای دیگر ندانست و گفت:دولت نهم صلاحیت هیچ مذاکره ای را در عرصهی خارجی ندارد و برای همین نیز مساله از جای دیگر هدایت میشود و برای مذاکره با مصر، حداد عادل و ناطق نوری میروند و برای مذاکره با فرانسه ولایتی انتخاب می شود و به اعتقاد من مذاکرات خارجی باید از خارج از دولت کنترل شود که این کار در حال حاضر انجام میشود.
نوشته شده توسط : علی