سخنان محمدرضا باهنر نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی، تذکرات پیایی چند تن از نمایندگان مجلس را به دنبال داشت.
اسماعیل گرامی مقدم نماینده بجنورد در جلسه علنی امروز در تذکری آئین نامه ای گفت: شما امروز از بخش هایی از صحبت های رئیس جمهوری در مصاحبه تلویزیونی یکشنبه شب که در دو مرحله مجلس را مورد خطاب قرار داده بود ، به جای دفاع از اقتدار و جایگاه و مصوبات مجلس، از وی دفاع و تشکر کردید، هر چند بخش هایی از سخنان رئیس جمهور قابل تقدیر است، اما این مجلس بود که در مسائل اقتصادی بیماری هلندی افزایش نقدینگی را مطرح کرد.
در این هنگام باهنر سخنان گرامی مقدم را قطع کرد و گفت: من به عنوان رئیس جلسه حق داشتم و از آن استفاده کردم. کسانی که دقت کردند، متوجه شدند که من چه گفته ام و موضع بنده چیست، حال اگر شما به صحبت های من اشکال می گیرید که خلاف قانون اساسی یا آئین نامه داخلی مجلس بوده تذکر دهید.
نایب رئیس اول مجلس تاکید کرد: اینکه سخنان من خوب و متین نبوده و قصور داشته را قبول دارم، هرگز مدعی نیستم که خطیب ماهری هستیم.
گرامی مقدم نیز در پاسخ به این سخنان باهنر گفت: اگر بخواهیم جایگاه مجلس حفظ شود، رئیس مجلس و هیئت رئیسه نباید از توهین یا افترا دفاع کنند اما شما از سخنان رئیس جمهوری حمایت و دفاع می کنید.
این عضو فراکسیون اقلیت مجلس افزود: رئیس جمهوری در سخنان خود به صراحت اعلام کرد که می خواسته تورم را کاهش و وضعیت معیشتی مردم را بهبود بخشد اما مجلس این اجازه را به ما نداد.
گرامی مقدم خطاب به باهنر ادامه داد: شما نباید از این سخنان دفاع کنید بلکه باید دلایل کارشناسی مجلس را ذکر کنید تا این شائبه رفع شود.
محمد هادی ربانی نماینده شیراز نیز از دیگر درخواست کنندگان برای تذکر بود که نایب رئیس مجلس به وی اجازه نداد که در مورد اظهارات رئیس جمهور و سخنان باهنر تذکر دهد که ربانی نیز اعلام کرد بنده از تذکر قسمت اول خود صرف نظر می کنم و به قسمت دوم خود می پردازم.
محمد خوش چهره نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی هم در انتقاد به سخنان امروز باهنر در تذکری آئین نامهای گفت: اینکه جنابعالی به عنوان رئیس جلسه تلاش می کنید فضا را تلطیف کنید و متعاقبا در سطح جامعه هم تشنجات را کاهش دهید با ارزش است.
وی افزود: یعنی اینکه حتی اگر یکی از قوای سه گانه دچار اشتباه شد، با بزرگنمایی ممکن است آن آثار مثبت را که می خواهیم بدست نیاوریم و باید عقلانی برخورد کرد و فضا را تلطیف کرد.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس ادامه داد: ما از دیروز در محافل آکادمیک و دانشگاهی مخاطب قرار گرفته ایم و اینکه چون مجلس راس امور است، ظاهرا در راس کل اشتباهات، به ویژه اختلالاتی که در مباحث اقتصادی وجود دارد، نیز قرار گرفته است.
این نماینده مجلس تصریح کرد: لذا انتظار می رود بفرمایید آیا رئیس جلسه انتقاداتی را که در مباحث مسکن و امور معیشتی مردم با واژه های شجاعانه، قاطعانه مطرح شد، می پذیرد و میگوید مجلس راس کل اشتباهات بوده است؟
این عضو ارشد اصولگرایان مستقل افزود: این در حالی است که سخنان رئیس جمهور تایید می کند که مجلس غفلت رفتاری داشته و خیلی از اشتباهات را انجام داده است.
ناصر سودانی نماینده اهواز در مجلس نیز از دیگر تذکر دهندگان به باهنر بود.
وی گفت: امروز روز برائت از مشرکین است روزی است که امام و رهبر معظم انقلاب نسبت به آن تاکید فوق العاده داشته و دارند و رئیس جمهور در صحرای منی و عرفات حضور دارند .
نماینده اهواز ادامه داد: امروز فریاد برائت سرداده می شود و انتظار داشتیم بر اساس ماده 107 قانون اساسی و آئین نامه داخلی جنابعالی اشاره ای به این روز در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی داشته باشید.
این نماینده مجلس یادآور شد: متاسفانه این موضوع مورد غفلت قرار گرفته است.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
پادشاه عربستان یک دختر قربانی تجاوز جنسی را که به حبس و تحمل 200 ضربه شلاق محکوم شده بود، عفو کرد.
به گزارش روزنامه سعودی "الجزیره"، پرونده این دختر جنجال بسیاری را به راه انداخته بود به طوری که کاخ سفید در اقدامی نادر نسبت به رای صادره توسط یکی از هم پیمانان خاورمیانه ای خود درباره این زن ابراز شگفتی کرد و کانادا از آن به عنوان نوعی بربریت نام برد.
"عبدالله بن محمد الشیخ" وزیر دادگستری عربستان سعودی در گفتگو با روزنامه "الجزیره" خاطر نشان کرد: حکم عفو "ملک عبدالله" به معنای تردید وی نسبت به سیستم قضایی عربستان نیست، بلکه وی تنها به نفع مردم کشورش چنین اقدامی را انجام داده است.
وی افزود: پادشاه همواره بر تخفیف آلام مردم نظر دارد و زمانی که وی مطمئن شده که چنین احکامی تاثیرات روانی بر مجرمین باقی می گذارد، نسبت به منصفانه بودن حکم اطمینان کسب کرده است.
قربانی این پرونده که به "دختر القطیف" مشهور شده است، سال گذشته زمانی که با یکی از هم کلاسی های مذکر خود در اتومبیلی تنها رویت شد، توسط چند مرد مورد حمله و تعرض قرار گرفت.
وی که در زمان تعرض 19 سال سن داشت به اتهام "حضور داشتن با مردی غربیه در داخل یک خودرو" به حبس و تحمل 200 ضربه شلاق محکوم شد.
"جورج بوش" رئیس جمهوری آمریکا ضمن ابراز خشم نسبت به رای صادره در مورد این دختر گفت: اگر این دختر، یکی از دختران خود پادشاه عربستان بود، وی با این مورد چگونه برخورد می کرد؟ با این حال بوش نظر خود را مستقیما با پادشاه سعودی در میان نگذاشته است.
"الشیخ" به روزنامه "الجزیره" گفت: پادشاه تنها مقامی است که می تواند حکم عفو را صادر کند و او این کار را علیرغم نظر کابینه سعودی مبنی بر منصفانه و درست بودن سیستم قضایی عربستان انجام داد.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
Photo: Reuters
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
روابط عمومی ستاد برگزاری نماز جمعه تهران اعلام کرد: نماز عید سعید قربان به امامت آیتالله هاشمی رفسنجانی اقامه میشود. در اطلاعیه این ستاد آمده است: به اطلاع امت مسلمان و فهیم و همیشه در صحنه تهران میرساند با توجه به مصادف شدن روز جمعه با عید سعید قربان که عید اکبر است، نماز عید سعید قربان به امامت آیتالله هاشمی رفسنجانی رأس ساعت 8 صبح (روز جمعه مورخ 30/9/86 ) در دانشگاه تهران اقامه میشود.
لذا از برادران و خواهران دعوت میشود بار دیگر با حضور پرشور خود در نماز عید سعید قربان همچون سالهای گذشته، اتحاد ملی و انسجام اسلامی را به جهانیان به اثبات برسانند.
بنا بر این اطلاعیه، نماز جمعه این هفته برگزار نمیشود.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
در سال گذشته، نخستین هدف سیاست خاورمیانهای بوش، مهار ایران بود که در این چهارچوب، تهران به عنوان مسئول افزایش خشونتها در عراق و افغانستان، مشکلات موجود در لبنان و ناسازگاریها و تحرکات حماس شناخته میشد و در نهایت این ایده بود که تعادل قدرت در منطقه به سمت ایران و متحدان اسلامی او در حال تغییر است. با توجه به این تفسیر، مهار نفوذ روزافرون تهران برای امنیت منطقه ضروری به نظر میرسد...
هدف واشنگتن، حذف نفوذ ایران در جهان عرب با حذف دستاوردهای ایران تا به این تاریخ و از بین بردن حمایت متحدانش از این کشور است تا بتواند با کشیدن خطی از لبنان تا عمان، ایران را از همسایگان عرب خود جدا کند. دولت بوش خواستار حمایت دول عرب برای مخالفت با سیاستهای ایران در عراق، لبنان و فلسطین است که در این راه، تلاش داشته با دادن بستههای تسلیحاتی 20 میلیارد دلاری به عربستان و کشورهای خلیجفارس، توان نظامی آنها را افزایش دهد...
مشکل بزرگتر، اعتقاد اساسی دولت بوش پیرامون این محور است که ایران نمیتواند نقشی سازنده را در ایجاد خاورمیانهای با ثبات متقبل شده و رفتار ناخوشایند این کشور با دیپلماسی فعال تغییری نخواهد کرد. واقعیت این است که ایران قدرتی توسعهطلب با تمایلات جاهطلبانه نبوده که برای دستیابی و اجرای بعضی اهداف و وعدههای مقدس مذهبی خود، به دنبال ایجاد بینظمی باشد، اما همانند روسیه و چین قدرتی رو به رشد است که قصد تبدیل شدن به کشوری محوری در منطقه را دارد.
یک اشتباه دیگر واشنگتن، این است که گمان میکند با ایران نیز میتواند مانند اتحاد شوروی کنار آمده و الگوی جنگ سرد را درباره خاورمیانه نیز مؤثر میداند. هم اسرائیل و هم دولتهای عربی که از زمان جنگ لبنان در سال 2006 نگران تقویت پیوندهای ایران و حزبالله بودهاند، بر واشنگتن فشار آوردهاند تا با تمایلات اتمی ایران مقابله کند...
اما همین دولتهای عربی که نگران گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه هستند، با ایجاد یک دولت شیعه در عراق که هم طرفدار ایران است و هم طرفدار آمریکا، مخالفند و علاقهمند به مخالفان سنی مذهب آنها هستند که واشنگتن را بر سر دوراهی سخت چگونگی کنار آمدن با دولت عراق و در عین حال ایجاد اتحادی منطقهای با کشورهای عرب سنی قرار داده است. به این ترتیب، دیوار مهار ایران برای آمریکا درست از عراق میگذرد و ناچار به تبدیل این کشور به خط مقدم رویارویی خود با ایران و در نتیجه، ایجاد بیثباتی بیشتری در این کشور میشود.
استراتژی دولت بوش همچنین در توجه به دیدگاههای متفاوت کشورهای عربی ناکام مانده است، چرا که رژیمهای عربی در حقیقت نگران ایران هستند، اما این نگرانی در میان آنها یکنواخت و یکسان نیست. عربستان و بحرین از توسعهطلبی ایران نگران بوده و از مداخلات ایران در امور داخلی خود در هراسند. برای مصر و اردن حاکمیت و یا ثبات داخلی چندان مهم نیست و بیشتر نگران اهمیت تازه کسب شده ایران و موقعیت جدید آنها در منطقه و تأثیر آن بر مسائل فلسطین هستند. حتی در منطقه خلیج فارس هم هیچ توافقی ضد ایران وجود ندارد؛ برای مثال، بر خلاف بحرین، کویت و عربستان، قطر و امارات دارای اقلیت بزرگی از شیعیان نیستند و از اواسط دهه 90 هم دارای پیوندهای اقتصادی گستردهای با ایران بودهاند. این کشورها، جدای از رویارویی با ایران، از پیامدهای تشدید تنشها بین ایران و آمریکا در هراسند. حتی متحدان آمریکا در خاورمیانه، با ارزیابی تواناییها و ضعفهایشان به اتحاد با کشور دیگری پرداخته و منافع خود را با این درک دنبال میکنند که آنها هم در برابر نفوذ ایران آسیبپذیرند؛ بنابراین، استراتژی مهار آمریکا، مشتمل بر اجماع گسترده کشورهای عربی، در تئوری راهکاری نامناسب است...
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
رئیس سازمان تربیت بدنی در گفتوگویی که با سیمای جمهوری اسلامی داشت و شب گذشته از برنامه 90 پخش شد، کاندیدا شدنش برای فدراسیون فوتبال را با دستور رئیسجمهور عنوان کرد.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، مهندس علیآبادی که کاندیدا شدنش برای ریاست فدراسیون فوتبال، سبب بهانه تراشیهای فیفا و به تعویق افتادن انتخابات این فدراسیون شده است، روز گذشته، پس از آن که رئیسجمهور خواستار کنارهگیری وی از کاندیداتوری شد، گفت که نامزدیاش به دستور رئیسجمهوری و بهرغم تمایل خود وی بوده است.
بنا بر این گزارش، فیفا نیز پیشتر به این بهانه مخالف حضور علیآبادی در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال بود که آن را نوعی دخالت دولت در امور مربوط به فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ـ که بنا بر قانون فیفا و نیز اساسنامه، این فدراسیون نهادی غیر دولتی به شمار میرود ـ میدانست.
هر چند به نظر میرسد که شب گذشته، علیآبادی با استفاده از لفظ «دستور» تلاش کرد احترام رئیسجمهور را حفظ کند، اما مسئولان رسمی کشور، باید به ادبیات و سخنانشان، بیشتر توجه کنند. زیرا با این ادبیات (دستور رئیسجمهور) که علیآبادی در مصاحبهاش به کار برد، پرسش اساسی افکار عمومی، این است که آیا بهانه فیفا درست نبوده است؟ بحثانگیزتر آنکه این همه فرصت سوزی را چه کسی یا کسانی باید پاسخگو باشند؟
لازم به یادآوری است، دکتر احمدینژاد در گفتوگوی زنده تلویزیونی یکشنبه شب خود با مردم، با انتقاد از علیآبادی در برکناری رئیس سابق فدراسیون فوتبال، اظهار کرد که از علیآبادی خواسته است با نامزدی ریاست فدراسیون فوتبال، این ورزش مهم را سامان بخشد.
گفتنی است، در حالی که تنها دو ماه دیگر تا بازیهای مقدماتی جام جهانی باقی مانده، هنوز فدراسیون رئیس یا هیأت رئیسه ندارد و از سوی دیگر مربی تیم ملی نیز مشخص نشده است.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
در حالی که اقدام غیرمنتظره روسها در تحویل بخش اول سوخت نیروگاه بوشهر به رغم سابقه بدقولی و کارشکنی طولانی آنها در ساخت این نیروگاه، بسیاری از ناظران را شگفتزده کرده، اظهارات بوش، رئیسجمهور آمریکا پرده از انگیزه تحویل سوخت به ایران در مقطع کنونی برداشت.
بنا بر شواهد و قرائن، تحویل این سوخت به ایران، با موافقت دیگر قدرتهای جهانی صورت پذیرفته است؛ چنان که بوش نیز اظهار کرده که از تحویل سوخت به ایران حمایت میکند.
رئیسجمهور آمریکا در عین حال افزود: «اگر ایرانیها این اورانیوم را برای استفادههای صلحآمیزشان بپذیرند، دیگر دلیلی ندارد که بخواهند غنیسازی را یاد بگیرند.»

همزمان، رسانههای بینالمللی در ساعات گذشته با بزرگنمایی ارسال نخستین محموله سوخت اورانیوم غنیشده به ایران که برای تست شیوه عمل کردن نیروگاه استفاده خواهد شد، تلاش کردند با این ادعا که ایران اکنون نیروگاه دیگری غیر از بوشهر ندارد، اینگونه وانمود کنند که اصرار ایران برای ادامه برنامه غنیسازی اورانیوم خود، اهداف غیر صلحآمیز دارد.
تلویزیون «بی.بی.سی» نیز با طرح این پرسش که «اورانیوم روسی برای بوشهر، اورانیوم ایرانی برای کجا؟» مدعی شد: نیروگاه ایرانی در دست ساخت، فعلا در حد طرح بر روی کاغذ است و از این رو اورانیوم غنیشده برای اهداف دیگری تولید خواهد شد!
هفته گذشته هم رایس، وزیر خارجه آمریکا گفته بود: «یک مثال، برنامه صلح آمیز هستهای نیروگاه بوشهر است که روسها برای ایران میسازند و مدتها بود که آمریکا با آن مخالفت میکرد، اما رئیسجمهوری با پوتین گفتوگو کرد و من با روسها گفتوگو کردم که ایرانیان میتوانند از الگوی بوشهر استفاده کنند، به شرطی که روسیه سوخت را به آنها بدهد.»
تلاش برای ادامه اتهام فعالیت غیر صلحآمیز هستهای به ایران در حالی است که در گزارش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا که دو هفته پیش منتشر شد، آمده بود: ایران از سال 2003 برنامه نظامی هستهای را کنار گذاشته است.
با توجه به بدقولیهای دامنهدار روسها در ارسال سوخت نیروگاه بوشهر و تکمیل آن که هنوز هم ادامه دارد، به نظر میرسد ارسال غیرمنتظره سوخت در مقطع کنونی در پی یک توافق جهانی برای وادار کردن ایران به تعلیق غنیسازی تحت فشار افکار عمومی بینالمللی است.
کاخ سفید که پس از گزارش البرادعی و رفع بسیاری از نقاط ابهام برنامه اتمی ایران، تحت فشار افکار عمومی برای ادامه برخورد با ایران و از جمله تظاهراتهای ضد جنگ در نقاطی از جهان بود، با انتشار گزارش 16 سازمان جاسوسی خود، تا اندازهای چهرهاش را بازسازی کرد و اکنون که حتی در تصویب زودهنگام قطعنامه تحریم سوم ناکام مانده، در تلاش است تا با توسل به ایده عدم نیاز برنامه صلحآمیز ایران به تهیه سوخت، ایران را وادار به تعلیق غنیسازی نمایند.
این فضاسازیها در حالی است که بدقولیها و کارشکنیهای طرفهای غربی در همکاری فنی با ایران، جمهوری اسلامی را به تکیه کردن بر دانش و توان فنی خود چه در فناوری چرخه سوخت و چه نیروگاهسازی مصمم کرده است.
سابقه بدقولی روسها در بوشهر
بازرسی ارسال سوخت هسته ای به ایران در ماه نوامبر در کشور روسیه توسط بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای انجام پذیرفت و از آن تاریخ تاکنون برنامهریزی برای ارسال سوخت هستهای به کشور در دست تهیه بوده است.
روسیه در نوامبر سال 1994 قرارداد ساخت نیروگاه هستهای بوشهر را با ایران امضا نموده و قول داده بودند این نیروگاه حداکثر تا سال 1999 تحویل ایران شود. اما به بهانه تغییرات پیمانکاران غربی و همچنین تغییراتی در سیستمهای حفاظتی و ایمنی و طراحیهای دیگر که مختص تجهیزات روسی می باشند، از حدود هشت سال پیش تاکنون با توجه به مسائل عمده که به آنها شکل و لعاب فنی میدادند، راهاندزی این نیروگاه را به تعویق انداخته و سعی در تاخیر آن نمودهاند. هم اکنون هم هیچکدام از منابع رسمی روسی این موضوع را مورد تایید قرار ندادهاند که نیروگاه هستهای بوشهر حداقل تا پایان سال 2008 هم به بهره برداری میرسد.
* در آذر 1383 مدیر پروژه ساخت و راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر گفت: در 15 ماه آینده، نیروگاه به بهرهبرداری خواهد رسید.
* در اسفند 1385 «میدل ایست نیوز لاین» خبر داد که ولادیمیر پوتین تصمیم گرفته است تکمیل احداث نیروگاه بوشهر را باز هم به تعویق بیندازد.
* در فروردین ماه سال جاری، آقازده در خصوص مشکلات شرکت اتم استروی اکسپورت خاطرنشان کرد که این شرکت تاکنون هشت مدیر تغییر داده است و مبالغی که از ایران برای نیروگاه بوشهر دریافت شده است به نظر میآید در جای خودش استفاده نشده است و در حال حاضر این شرکت با کمبود نقدینگی مواجه است.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
دواندن عدهای از بازیکنان استقلال پس از ششمین باخت این فصل استقلال در برابر صنعت نفت در ورزشگاه آزادی در برابر چشمان تماشاگران، واکنشهای بسیاری را در رسانههای کشور در پی داشت، اما این بحث زمانی مهمتر شد که بخش مهمی از برنامه 90 شبکه سوم سیما را نیز به خود اختصاص داد.
دواندن این بازیکنان پس از کمکاری در بازی توسط مربی استقلال، به رغم اینکه کریمی آن را تنها یک تمرین صرف میدانست، یک تنبیه تمام عیار بود که در بسیاری مواقع، توسط بسیاری از مربیان در رشتههای گوناگون ورزشی اعمال میشود و در این گونه موارد، مربی توجهی به حضور تماشاگر و خبرنگار و ... ندارد. هرچند در مواردی، حضور تماشاگران میتواند در تصمیم مربیان مؤثر باشد و در مواردی هم اعمال این گونه تنبیهات، برای احیای هدف گمشده بازیکنانی که معمولا پس از بلند شدن آوازهشان و پا گذاشتن به تیمهای بزرگ درگیر حواشی میشوند، لازم است.

اما بحث اصلی، بزرگ شدن این مسئله در رسانه و سرانجام در برنامهای مانند 90 بود که نمود دیگری از تبعیض میان بازیکنان و تیمهای ورزشی را نشان داد. در حالیکه فیروز کریمی، بارها این حرکات را در تیمهای قبلی انجام داده بود و مربیان متعدد فوتبال ما البته به جز استقلال و پرسپولیس در موارد متعدد، اقداماتی مشابه این کار را انجام دادهاند، پافشاری عادل فردسی پور برای محکوم کردن این حرکت فیروز کریمی و اصرار فیروز بر درست بودن کارش، محور داغی در برنامهای 90 شد و حتی این مناظره مجری و مربی، یکی از مهمترین موضوعات این بازی را که بازی خوب بازیکنان جوان صنعت نفت مقابل استقلال بود، به حاشیه کشاند.
در عرف ورزش، هر مربی برای خود روشهایی برای تنبیه بازیکنان خاطی دارد که میتواند از فیروز کریمی تا ناصر حجازی، علی پروین، اکبر میثاقیان، فرهاد کاظمی و ... متفاوت باشد، اما معلوم نشد علت تأکید بیش از اندازه عادل فردوسیپور، مجری محبوب سیما بر این نکته چه بود؟!
آیا به صرف اینکه یک تیم بزرگ است، مربی باید از اعمال تفکرات و اعتقادات خود خودداری کرده و در واقع، اختیار هدایت تیم را به بازیکنان جوانی بدهد که گاه و بیگاه، اسیر حواشی و دامهایی میشوند که در کنار تیمها به ویژه تیمهای بزرگ، خطر بزرگی برای بازیکنان و تیم به شمار میرود؟
فردوسیپور در حالی بر تحقیر این بازیکنان در برابر دوربینها و تماشاگران تکیه داشت که همین عوامل، شاید بیشترین تأثیر را در کشیده شدن بازیکنان به حاشیه و اسیر شدن در دامهای خطرناک حواشی ورزش داشته باشند و صرفنظر از این که کریمی چه کسانی را دواند و چرایی آن، گاه دور کردن بازیکنان از این عوامل بحرانزا و دادن مسیر واقعی به آنان برای شکستن غرورهای کاذب و ویرانگر، میتواند یکی از وظایف یک مربی متفکر در ساختن بازیکنان و جلوگیری از هدر رفتن استعدادهایی باشد که میتوانند مهرههای بزرگی برای فوتبال ما باشند. همانگونه که در سالهای گذشته نیز بازیکنان مستعدی داشتهایم که با پا گذاشتن به تیمهای بزرگ، مانند تیمهای پایتخت، در جریان حواشی خطرناک این ورزش قرار گرفته و پس از مدتی از صحنه فوتبال ما محو شدهاند که نمونه آن، یکی از بازیکنانی بود که چند سال پیش از همین تیم صنعت نفت به استقلال آمد.
اقدام دیگر فردوسیپور در این برنامه، گفتگو با کارشناسانی بود که بعضا برای بسیاری از بینندگان ناشناخته بوده و در بسیاری از موارد، نام آنان نیز در زیر تصویر درج نشد که با واکنش تند فیروز کریمی ـ البته باز هم در قالب طنز و تلویح ـ روبهرو شد.
همچنین نمایش عکسی از کریمی در هنگام واکنشهای کنار زمین و راهاندازی نظرسنجی از مردم، کار دیگری در بزرگ کردن این مسئله بود که مجموع این عوامل، پرسشهای بسیاری را درباره اهداف آن به وجود آورد.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
گزارش تصویری: رئیسجمهور در مسجدالنبی(ص) و قبرستان بقیع



.jpg)
.jpg)



نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
یک کارشناس مسائل سیاسی و اقتصادی با بیان تمثیلی از ماجرای فرشهای نهاد ریاستجمهوری ارزیابی خود را از گفتوگوی تلویزیونی رییسجمهوری بیان کرد.
سعید لیلاز در گفت و گو یی در پاسخ به این سوال که آیا به عنوان فردی متخصص در امور رسانه گمان میکنید نوع گفتار و رفتار آقای احمدی نژاد در این گفتوگوی تلویزیونی توانستهاست پایگاه اجتماعی حامی وی را قانع کرده و بخشهای زیرمتوسط جامعه را مجاب کند گفت: «اینکه کسی بتواند با اقشار پایین مردم ارتباط برقرار کند بسیار خوب است. من معتقد نیستم که آقای احمدی نژاد میتواند این کار را بکند. اگر رییس جمهور میتوانست این کار را انجام دهد که احتیاجی به این همه هتاکی و متهم کردن گروهی به خیانت و عدهای به توطئه و دستهای به نادانی نبود.»
وی افزود: «در این مصاحبه مطالب غیرواقعی بسیاری عنوان شد. در این گفتوگو عنوان شد که آمار معاملات بورس افزایش داشته است. در حالی که میدانیم کاهش داشته است. در این مصاحبه گفته شد که در دولت قبل مسکن زیادی ساخته نشد در حالی که میدانیم نرخ تراکم خانوار در دولت آقای خاتمی از 15/1 به 04/1 کاهش یافتهاست. در بخش دیگری از گفتوگو عنوان شد که تورم جهانی عامل تورم داخلی است در حالی که نرخ تورم جهانی یک هفتم تورم در ایران است. آقای احمدی نژاد خود را عالم به همه علوم و فنون میداند. بنابراین نمیتوانیم از ایشان بپذیریم که از این مسائل اطلاع ندارد. بلکه باید گفت که این مسائل به طور غیرواقعی عنوان شده است.»
لیلاز اضافه کرد: «من میخواهم برای شما تمثیلی بیاورم. داستان فرشهای نهاد ریاست جمهوری را همه به یاد دارند که وقتی ایشان به صدارت رسید بر سر آن چه جنجالی به پا شد و با چه غوغایی جمعآوری شد. در جلسه مصاحبه ایشان همه دیدند که این فرشها با چه شکوهی زیر پای ایشان بود! به نظر من داستان اقتصاد و سیاست ایران در دوره ایشان حکایت همان فرشهاست!»
این کارشناس مسائل اقتصادی خاطرنشان کرد: «این اظهارات فردی بود که دو بار به تصریح گفتهاست که از علم اقتصاد بیزار است و علم اقتصاد را قبول ندارد. از سوی دیگر هیچکدام از استدلالهای ایشان مبین این نیست که در آینده وضع بهتری داشته باشیم. چرا که این مصاحبهنشانگر آن بود که علیرغم برخی صحبتها،سیاستهای دولت در عمل همچنان ادامه داد.»
این روزنامهنگار در ادامه در خصوص اینکه آیا گزارش رییس جمهور درباره گرانیها و همچنین دیگر مسائل رایدهندگانش را قانع کرده است اظهار داشت: «خیر. چرا که اساسا نفس برگزاری این نشست اثبات می کند که اوضاع وخیم است. این نشان میدهد که وقتی آقای هاشمی درباره هشدارهنده بودن وضعیت سخن گفت تشخیص او درست بوده است. در ضمن شما توجه داشته باشید که در تاریخ جمهوری اسلامی سابقه ندارد برای فردی تا به این اندازه پوشش تبلیغلتی داده شود. مصاحبه ایشان در پربینندهترین ساعات شب در یک شبکه سراسری تلویزیونی و همزمان در شبکه سراسری رادیو پخش شد در حالی که در هیچکدام از شبکههای دیگر هیچ برنامه جذاب دیگری پخش نمیشد تا همه پای این مصاحبه بنشینند. همین مساله نشان دیگری است بر ای واقعیت که اوضاع چندان مناسب نیست.»
وی ادامه داد: «اگر رایدهندگان و طرفداران آقای احمدی نژاد هنوز بر رای خود باقی بودند که نیازی به برگزاری چنین مصاحبهای با این پوشش تبلیغاتی نبود. ایشان که به طبقه الیت و نخبگان جامعه وقعی نمیگذارد. خود ایشان هم بارها گفتهاند. بنابراین مخاطب آقای احمدی نژاد در این مصاحبه تلویزیونی طرفداران و حامیانشان بوده است و همین امر یعنی اینکه آنان ناراضی هستند. از سوی دیگر به نظر من این نوع برخوردها با مردم متضمن این است که ما ملت ایرانت را بسیار دست پایین انگاشتهایم.»
این کارشناس اضافه کرد: «اساسا مردم اقدام فوری میخواستند که به آقای احمدی نژاد رای دادند. وگرنه اگر بنا بر این صحبتها بود که آقای هاشمی بسیار بهتر و دقیقترش را میدانست و میتوانست بیان کند. تنها مشکل این بود که آقای هاشمی نمیگفت که من بلافاصله مشکلات را حل میکنم و آقای احمدی نژاد با شعار حل فوری مشکلات رای آورد. اما در مصاحبه تلویزیونی یکشنبه شب ایشان بعد از گذشت 28 ماه از دوران صدارتش کیلوتر شمار خود را صفر کرد. این به نظر من به هیچوجه برای مردم پذیرفتنی نیست.»
لیلاز در پایان گفت: «اصل برگزاری این مصاحبه تلویزیونی به نظر من معلول شرایط ویژه است و همچنین پدیدآورنده شرایط جدید در کشور خواهد بود.»
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]